به گزارش پایگاه خبری یاز اکو به نقل از روزنامه اعتماد، پیمان مولوی در یادداشتی با عنوان «تورم و تنازع بقا» نوشت: اگر اقتصادی رشد نداشته باشد و کیک اقتصاد بزرگتر نشود، اگر تحریمها اقتصاد را به سمت آزادی اقتصادی کمتر سوق دهند (در ایران همینگونه شده است و بعد از تحریمها رتبه ۱۰۰ ایران به ۱۵۹ رسیده است)، اگر دولتها درآمدی ندارند و با کسری بودجه مواجه هستند و ذاتا کاری با بهینهسازی ندارند شما در یک تنازع بقا قرار دارید در این تنازع بقا نیازمند سهم از اقتصادی هستید که رشد نمیکند و این امر نیازمند تورم است. تورم در نرخ بهره حقیقی شدیدا منفی یعنی شیفت ثروت، یعنی تزریق منابع بانکی و بازار سرمایه به کسانی که بدان بهراحتی دسترسی دارند و حرکت آن منابع به سمت بازارهای موازی همانند مسکن، بورس، دلار و طلا و این چرخه در اقتصاد ایران بارها و بارها تکرار شده است.
بقای تورم یعنی بقای شرکتها، افراد و موسساتی که در حالت عادی قدرت رقابت ندارند اما با دسترسی به سیستم بانکی میتوانند ساختارهای سرمایه خود را بدهی محور کنند و در بخش داراییها تورم بدانها قدرت مانور بسیاری را میدهد. حال به ساختار سرمایه شرکتها باید رجوع کرد. ساختار سرمایه بدهی محور در نرخ بهره حقیقی منفی هر قدر دارایی از محل ایجاد بدهی بسازید در طول بازه زمانی ارزش دارایی با تورم رشد میکند اما ارزش بدهی ثابت است و از آن کاسته میشود. این امر یک فضای ایدهآل برای موج سواری تورمی ایجاد میکند و ذینفعان که میتوانند طیف گستردهای را در بر بگیرند از آن بهره برده و میبرند. پس نمیتوان روند اتخاذ سیاستهای پولی را در ایران که اینقدر روشن علاقهمند به نرخ بهره حقیقی منفی است ناشی از عدم اطلاع و دانش دانست و میتوان روند اتخاذ سیاستهای انبساطی را با وجود تورم در رویکرد ذینفعان جستوجو کرد. البته ذینفعان در هیچ اقتصادی نمیآیند به صورت واضح چنین چیزی را بگویند و از راههای مختلف وارد میشوند، مثلا تولید با نرخ بهره بالا نمیصرفد و باید نرخ بهره پایین باشد تا تولید ملی حرکت کند یا دلایلی که برای همه ما روشن است و البته تکراری.
شما در ایران با تورم روبهرو هستید چون ذینفعان برای بقا در اقتصادی که تحریم است (البته خود تحریم هم نعمتی برای ذینفعان است که جداگانه مورد بررسی قرار خواهیم داد) و کیک اقتصاد بزرگ نمیشود و منابع محدود برای کنار زدن رقبا نیازمند تورم هستید، تورم برای کسانی که دسترسی محدود به منابع بانکی و بازار سرمایه دارند ریسک بزرگی است و اگر شما این محدودیت را کمتر داشته باشید به راحتی در سیکلهای تورمی و با استفاده از نرخ بهره حقیقی منفی آنها را از چرخه اقتصاد حذف میکنید یا آنها را در ساختار خود ادغام مینمایید و این چرخه با سرعت بسیار بالایی در اقتصاد ایران از سال ۱۳۹۷ تا امروز (۱۴۰۲) در حال حرکت است.