به گزارش پایگاه خبری یاز اکو به نقل از اقتصاد آنلاین، علی آلاحمد، عضو هیات مدیره اتحادیه تولیدکنندگان و صادرکنندگان فرش دستباف ایران به اقتصادآنلاین گفت: در سالهای اخیر تحریمهای آمریکا و بعد شرایط کرونایی که کل بازارهای جهانی را متوقف کرد، سبب رکود در بازار فرش دستباف شد و الان تقاضای آمادهباشی برای تولید وجود ندارد و تولیدکنندهها باید براساس پیشبینی خودشان تولید کنند و وقتی این روند شکل میگیرد یک خواب سرمایه یک تا دو ساله به هزینههای تولید اضافه میشود.
آلاحمد افزود: مشکل اصلی زنجیره ارزش فرش دستباف ایران این است که کالا سخت فروش میرود و تقاضا پایینتر از عرضه است، در نتیجه هر سال تولیدکنندههای بسیاری از این کار خارج میشوند و پول خود را در بازارهایی که نقدشوندگی بالایی دارند سرمایهگذاری میکنند و طبیعتا تولید فرش دستباف در کشور کاهش مییابد. افرادی هم که همچنان در این کار مشغول فعالیت هستند، در اصل یک شعله کوچکی را حفظ کرده و منتظرند شرایط بهتر شود و کارشان را توسعه دهند.
وی ادامه داد: به غیر از کشورهای عربی و ژاپن که فرش نو از ایران میخرند، عمده صادرات فرش دستباف از صد سال پیش فرشهای دست دوم بوده و اروپاییها و بقیه کشورها به دلیل ارزانتر بودن و مشخص شدن کیفیت این کارها بعد از چند سال مصرف، متقاضی خرید این فرشها بودهاند. ما در همه دورهها تولید خوب و یا ضعیف داشتهایم، خریدار خارجی هم به تجربه متوجه شده بود که اگر فرش دست دوم باکیفیت بخرد، هم ذات فرش معلوم شده، هم رنگها آرام شده و هم قیمت کمتری میپردازد.
عضو هیات مدیره اتحادیه تولیدکنندگان و صادرکنندگان فرش دستباف ایران در تشریح دلایل افت تقاضای خارجی بیان کرد: یکی از دلایلی که باعث شده در تقاضای خارجی دچار بحران شویم، تعهد برگشت ارز صادراتی است. عمده فروشان بازار داخل وقتی میدیدند خریداران خارجی به جهت تحریمها و فضای سیاسی به ایران نمیآیند، کالاهای خود را به انبارهای خارج از کشور میبردند و بعد در آنجا فرآیند بازاریابی و شرکت در نمایشگاهها و فروش فرش آغاز میشد. وقتی دولت تعهد برگشت ارز صادراتی را گذاشت، به این دقت نکرد که فرش ایران از دوره ریگان تحریمش آغاز شده بود و تجارت فرش دستباف ایران شده بود تجارت با ایرانیان ساکن خارج از کشور که آنها خودشان تحریمها را دور میزدند و بعد با ریال میآمدند در بازار ایران خرید میکردند. آن عمده فروشی هم که خودش در خارج از کشور انبار به انبار میکرد، پول خودش ریال را منتقل و بازاریابی را شروع میکرد، تعهد بازگشت ارز، ۱۰ تا ۲۵ درصد به آنها هزینه اضافه میکرد به همین علت تولیدکنندههایی که این کار را انجام میدادند از این کار صرفنظر کردند و به مشتریان خود گفتند جنسهای ما در ایران است، اگر میخواهید بیایید در ایران ببینید. خریدار خارجی هم به دلیل شرایط کرونایی و تحریم به ایران نیامد و درنتیجه صادرات ما از ۱۰۰ میلیون دلار به ۵۰ تا ۷۰ میلیون دلار رسید و یک افت جدی در صادرات فرش دستباف رقم خورد و تقاضای صادراتی به حداقل ممکن رسید.
آلاحمد تصریح کرد: تقاضای داخلی هم به دلیل بحرانهای اقتصادی که برای خانواده ایرانی پیش آمده دستخوش آسیب شد و فرش دستباف تبدیل به یک کالای لاکچری شد.
وی درخصوص تفاوت آمارهای ارائه شده صادرات فرش نیز گفت: یک نوساناتی در اظهارنظرها وجود دارد، مکشلاتی وجود دارد که باعث میشود آمار دلاری دستخوش تغییر شود، به همین دلیل آماری که دقیق است و براساس آن میتوانیم سیاستگذاری کنیم، آمار وزنی است، روی این آمار نمیتوان اظهارنظرهای متناقض داشت، چون فرش وقتی خارج میشود در گمرکات باسکول میشود. البته در دورهای تقاضا برای فرشهای درشت بافت با وزن بیشتر و در مواقعی برای فرشهای ریزبافت با وزن سبک بوده، اما درکل تقریبا ۱۰ درصد تفاوت در آمار وجود داشته است.
عضو هیات مدیره اتحادیه تولیدکنندگان و صادرکنندگان فرش دستباف ایران در مورد مهاجرت رفوگران گفت: سال ۹۳ وقتی قانون گمرکات تغییر کرد و واردات کالای دست دوم به کشور ممنوع شد، فرش دستبافی که از اول هم دست دوم صادر شده بود مستثنی نشد، درنتیجه حجم زیادی از فرشهای دستباف که طی صد سال اخیر فروخته شده بود، آسیب دیده بودند و باید برمیگشتند شستشو و اورهال میشدند. اما گفتند فرشی که صادرکننده اولیهاش معلوم نباشد، برگشتاش به ایران یعنی واردات کالای دست دوم از خارج از کشور و باید یک تجدید گمرکی سنگین برای آن پرداخت شود. درخواست اصلاح این مورد را دادهایم ولی به دلیل پیچیدگی فرآیند اداری و این که مدیرانی نداشتهایم که قضیه را تا حصول نتیجه پیگیری کنند این کار انجام نشده است. ترکیه از این فرصت استفاده کرده و شهرکهایی را برای ترمیم فرشها آماده کرده که بسیاری از رفوگران حرفهای ایران به آنجا رفتهاند، فرشهای ایرانی آنجا با یک حاشیه سود جذاب سرویس و مجدد به کشورهای اروپایی و آمریکا ارسال میشود.
آلاحمد درباره وضعیت فعلی بافندهها هم گفت: بافندهها از بافندگی فرش دستباف به سایر کارها روی آوردهاند. همچنین در دورهای که یارانه نقدی پرداخت شد، بعضی از بافندهها احساس بینیازی کرده و بافندگی را رها کردند و بعد از چند سال که رقم یارانه افزایش نیافت و دیگر ارزشی نداشت مجدد تقاضا برای بافندگی بیشتر شد و همین مسئله باعث یک شوک در شبکه تولید شد.
وی گفت: حاکمیت باید سازوکاری برای تبلیغ و ترویج فرش دستباف در دنیا ایجاد کند و سنگهایی همچون تعهد برگشت ارز صادراتی را از جلوی پای صادرکننده بردارد و زمینهسازی کند تا تولید بر اساس سفارش باشد و همه در این فرآیند منتفع شوند.
عضو هیات مدیره اتحادیه تولیدکنندگان و صادرکنندگان فرش دستباف ایران اظهار کرد: شاخصترین رقبایی که توانستهاند با سرمایهگذاری گسترده بازار را در دست بگیرند، هند، پاکستان و افغانستان هستند که در بازار به صورت صنعتی کار میکنند.
آلاحمد گفت: براساس قانونی که مجلس تصویب کرد که بافندهها جزء اقشار آسیبپذیرند و دولت سهم بیمه کارفرمایی بافندهها را میدهد، سبب شد تا کارگاههای متمرکز که بافندههای متعدد داشتند از بین بروند و در نتیجه سازوکار سفارشپذیری و تضمین کیفیت هم عملا حذف شود. الان هر سفارش دهندهای که با ایران کار میکند و حجم بالایی سفارش میدهد، بخش اول کار را که دریافت میکند فرار میکند چون محصولی که تولید شده طبق استاندارهای طرف قرارداد نبوده است.
آلاحمد در پایان به معضل دیگری که بازار داخل با آن مواجه است اشاره کرد و گفت: یکی از مشکلات بازار داخلی فرش دستباف ما قاچاق فرشهای افغانستانی و پاکستانی به داخل ایران و فروش آنها است، کسانی که این فرشها را توزیع می کنند چند دار قالی در مناطق مرزی گذاشته و چند بافنده افغانستانی ساکن ایران را هم پای آنها مینشانند و ادعا دارند که فرش میبافند، اما در واقعیت کانتینر کانتینر فرش به داخل ایران قاچاق میکنند و میفروشند. به دلیل این که آمریکاییها با سرمایهگذاری، کارگاههای متمرکز گستردهای را در افغانستان ایجاد کردند، فرش با تیراژ بالا تولید و به راحتی وارد ایران میشود.