یازاکو؛ جعفر ساعینیا – یکی از مهمترین موضوعات حال حاضر اقتصاد ایران که دغدغه اصلی بسیاری از فعالان اقتصادی به شمار میرود، نگرانی از تکصدایی و مرکزگرایی در کشور و شنیدهنشدن صدای شهرستانها است. دغدغهای که استمرار وضعیت فعلی و عدم چارهجویی در مورد آن، نه تنها صدای اعتراض بخش خصوصی و کنشگران اقتصادی شهرهای حاشیهای را درآورده است، بلکه کل جامعهی اقتصادی کشور را تحتتأثیر خود قرار داده است.
برای تحقق دموکراسی در ایران مرکزگرایی به عنوان مانعی بر سر مشارکت فعالان اقتصادی شهرستانها در امور اقتصادی کشور نمایان میشود و برای رفع این معضل، تمرکززدایی پیشنهاد میشود که دیپلماسی اقتصادی قوی را به جای تمرکز بر فعالیتهای مرکزگرا لحاظ کند.
در نیمقرن اخیر در سراسر کشورهای جهان تمرکززدایی از قدرت بهعنوان یکی از کلیدیترین ابزارهای توسعه و بهموازات آن یک فرایند دموکراتیک شناخته میشود. چرا که مرکزگرایی منجر به سیاست ضدتوسعه در حاشیه کشورها میشود.
نگاه معطوف به مرکز در ایران نیز، که قدمتی صد ساله دارد، آفتی برای مناطق پیرامونی کشور به حساب میآید که منجر به تکصدایی و تکقطبیشدن کشور در اقتصاد و سیاست، مهاجرت وسیع و گسترش غیرقابل کنترل تهران و البته بزرگ شدن دولت شده است.
به گفته فعالان بخش خصوصی و با استناد به آمارها، بخش عظیمی از مبادلات تجاری و مالی کشور در تهران اتفاق میافتد که این موضوع به نوبه خود باعث افزایش نابرابری بین مرکز و حاشیه کشور شده است.
تمرکززدایی به معنای رقابت برای قدرت نیست بلکه به معنی قدرت تصمیمگیری در لوکالترین سطح ممکن: روستا، محله، شهر و استان است. به منظور فراهمکردن فرصتهای مشارکت مردم و فعالان اقتصادی و سیاسی سراسر کشور در امور اقتصادی و سیاسی کشور و بالابردن قابلیت پاسخگویی در مقابل دولت و ایجاد نوعی دموکراسی اقتصادی در جهت مقابله با قدرت متمرکز، لوکالیسم پیشنهاد میشود.
علاوه بر اینها، تمرکززدایی از مسئولیتها و ایجاد توازن میان قدرت مرکز و حاشیه کشور و مقابله با تکصدایی، بهترین روش مبارزه با فساد مالی و اداری و سیاسی در کشور است.