به گزارش پایگاه خبری یازاکو، دکتر “ازگی اوزون” استاد دانشگاه “سابانجی” استانبول و متخصص مسایل سیاست خارجی ایران و محور مقاومت در منطقه غرب آسیا، معتقد است توافق جامع ۲۵ ساله بین چین و ایران به معنای درغلتیدن ایران به دامان چین نیست بلکه این توافق بلندمدت در راستای رویکرد چند جانبه گرایی جمهوری اسلامی ایران و برای تقویت کارت های بازی سیاست منطقه ای و جهانی تهران است.
این کارشناس ترکیه ای در بخشی از مقاله ای که در وب سایت خبرگزاری آناتولی ترکیه بازتاب یافته، مزایای سند راهبردی همکاری بلند مدت ۲۵ ساله بین ایران و چین را چنین بر می شمارد:
بر اساس شاخص های فعلی، حتی اگر توافق هسته ای ایران با ایالات متحده و دیگر قدرت های جهانی (برجام) به قوت خود باقی بود، ایران می توانست یک توافق نامه استراتژیک با چین منعقد کند و یک سیاست خارجی چند جانبه را با قدرت های بزرگ در صحنه بین المللی دنبال کند. از طرف دیگر، با توجه به بن بست فعلی در زمینه احیای برجام و مذاکرات غیرمستقیم بین ایران و آمریکا ، توافق با چین در طولانی مدت ممکن است عواقب و پیامدهای گسترده ای داشته باشد.
۱- اول از همه با این توافق نامه، ایران، که در تلاش برای حفظ صادرات نفت در برابر تحریم ها است، ضمانت فروش نفت و توسعه زیرساخت های انرژی را از چین دریافت کرده است. به ویژه مقررات و چشم انداز مبادلات جدیدی که انتظار می رود در قالب سند همکاری بلند مدت چین و ایران به بخش بانکی ایران معرفی شود و همچنین استفاده از پول ملی آنها به جای دلار در فروش نفت، تا حدی موجب تسکین اقتصاد تحریم زده ایران خواهد بود. به نظر می رسد این ابتکار اقتصادی توانایی کاستن از انزوای ایران در نتیجه تحریم های بین المللی را دارد.
۲- دوم، مشارکت های توسعه زیرساختی که با چین ایجاد خواهد شد، به برنامه های ایران برای تبدیل شدن به یک مرکز (هاب) حمل و نقل تجاری کمک می کند و از طریق پروژه های جدید بنادر دریایی، راه آهن و بزرگراه، مسیر ترانزیتی ایران را به روی کشورهای همسایه باز می کند. بنابراین، ایران می تواند دسترسی چین به کشورهای محور مقاومت، یعنی لبنان ، سوریه و عراق را تسهیل کرده و نقش خود را در بازسازی پس از جنگ داخلی (سوریه و عراق) در این منطقه تقویت کند، در حالی که از سوی دیگر چین هم می تواند حضور اقتصادی خود را در غرب آسیا تقویت کند.
۳- سوم، می توان ادعا کرد که قدرتمندترین برگ برنده (تحریم ها) ایالات متحده برای بازگشت به توافق هسته ای با ایران (برجام) با این توافق به صورت جدی تضعیف شده است. در این زمینه، دو سناریو برای آینده توافق هسته ای برجسته است. در سناریوی اول روند توافق هسته ای بین دو طرف می تواند تسریع شود، که در آن تنها هدف دولت بایدن بازگشت ایران به توافق موجود هسته ای (برجام) است. در سناریوی دوم ، که در آن توافقنامه جامع دیگری از جمله با توجه به محدود کردن برنامه موشکی و فعالیت های نظامی و منطقه ای ایران مدنظر است، نباید انتظار پیشرفت مثبتی در بازگشت به توافق هسته ای داشته باشیم. دلیل این امر این است که ایران در حالی که برگ برنده ای در قالب یک معامله بزرگ با چین دارد که به این کشور امکان تعدیل اثرات تحریم های آمریکا را می دهد، در این موارد هیچ امتیازی به آمریکا نخواهد داد.
سرانجام ، توافق چین و ایران جایگزین مذاکرات ایران با غرب ، مانند توافق هسته ای و دیگر توافق های مهم مانند پیوستن به FATF نخواهد شد، اما به عنوان برگ برنده ای عمل می کند که در این حوزه ها به نفع ایران خواهد بود. استراتژی جهانی ایران “جانب گرفتن” نیست، بلکه استفاده از ظرفیت همه توافق هایی است که با هر یک از این قدرت های بزرگ مانند آمریکا، اتحادیه اروپا و چین انجام داده و در آینده هم انجام خواهد داد.
استراتژی ایران استفاده موثر از اهرم معاملات با قدرت های جهانی به عنوان یک برگ برنده و مبنای توافق خود با دیگران است. این معنای استراتژیک اصل “چند جانبه گرایی در روابط بین الملل” است که دیپلماسی ایرانی به طور مداوم بر آن تأکید می کند.