به گزارش پایگاه خبری یاز اکو به نقل از انجمن آذربایجان، معنای تحت اللفظی «آتابابا سوزلری» نشأت گرفته از سخنان اجداد و گذشتگان مان بوده و همانطور که از نامش پیداست حاوی سخنان و تجربیات نیاکان ما می باشد.
حکایت ها، سخنان و ضرب المثلهای رایج در یک منطقه نشان از سیر تغییر و تحولات اجتماعی و رویدادهایی است که در اثر گذشت زمان دهان به دهان و سینه به سینه از نسلهای گذشته به نسل حاضر انتقال یافته و هر روز نسبت به روز قبل پخته تر و موزون تر گردیده است.
سخنان گذشتگان به شکل گویش روایتی زیبا و جذاب است، چه برسد به اینکه دارای یک نظم و هارمونی نوشتاری باشد که باعث اثر بیشتر آن بر روح و جان آدمی میشود، از ویژگیهای آتا بابا سوزلری اینکه بسیار خلاصه و جمع وجور هستند و معمولا هم به صورت کنایه موضوع را کلی تر و بعضاً زهردار بیان می کنند، تا عمق مطلب و مبنا روشن شود و بعد هر کس فراخور احوالش از آن بهره گیرد.
محمد علی بیانی، پژوهشگر و زبان شناس زنجانی در گفتگو با خبرنگار آذرانجمن در خصوص ویژگیهای «آتا بابا سوزلری» عنوان کرد: تمامی ادبیات ها از جمله ادبیات ترکی به دو دسته کتبی و شفاهی تقسیم میشود. عمر ادبیات شفاهی از ادبیات کتبی بیشتر بوده و ادبیات شفاهی گاهی اوقات با فولکلور یکی پنداشته میشود اما واقعیت این است که ادبیات شفاهی زیر دسته فولکلور واقع شده است.
وی افزود: در زمان های قدیم، از نظر بزرگان و صاحبنظران، ادبیات کتبی که در دربار و نزد بزرگان نوشته میشد مهمتر از ادبیات شفاهی به شمار میرفت و ادبیات مردمی، شفاهی، اعتقاد های فرهنگی، مثل ها، حکایت ها، قصه ها و همچنین میراث های زبانی به عنوان گفتگوهای عادی عوام در نظر گرفته میشد.
بیانی ادامه داد: «برادران گریم» زبانشناس، پژوهشگر و دانشور آلمانی بودند، که برای اولین بار در قرن نوزدهم به علت گردآوری و انتشار داستانهای فولکلور عامیانه و قصههای پریان مشهور شدند و حکایتها، مثلها، سخنان و … را وارد عرصه ادبیات کردند؛ در ایران هم برای اولین بار صادق هدایت، محمدعلی جوادزاده، انجوی شیرازی، استاد شهریار، حبیب ساهر، صمد بهرنگی و … به فولکلور نگاه مثبتی داشته و برای نوشتن و نشر آن تلاش های زیادی کردند که از این رو «آتالار سوزی» و سخن بزرگان یکی از مهم ترین دسته ها در عرصه ادبیات شفاهی و فولکلور ایران و بخصوص آذربایجان به شمار میرود.
وی با بیان اینکه هنوز هم آتاباباسوزلری در زبان مردمان امروزی پویاست، اضافه کرد: «آتاباباسوزلری» نه تنها در زبان مردمان پویا بوده بلکه مورد استقبال جوانان امروزی نیز واقع شده، اما لازم است که به این زبان حکیمانه در محل های رسمی، رویداد ها و تریبون های فرهنگی، ارزش و قیمت بیشتری داده شود و از نگاه عامیانه و از بین رفت آن خودداری شود.
این پیشکسوت عرصه روزنامهنگاری، ادامه داد: «آتابابالار سوزی» یا ضرب المثل ها از سالهای قدیم به عنوان تجربیات روزانه در عنوان مسائل های اقلیمی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در طول تاریخ نوشته شده و حقیقت و دروغین بودن آن همانند آبی که از مراحل مختلف پاکسازی گذشته و به آب صاف تبدیل شده باشد، امتحان شده و به حرف و سخن تبدیل شده است، این سخنان همچون چراغی است که بدستمان سپرده شده تا راه را از چاه بشناسیم و آن را در اختیار نسلهای بعد قرار دهیم.
وی در ادامه به چند نوع از «آتاباباسوزلری» و مثل های موجود در تاریخ آذربایجان اشاره کرد: «یایدا ایشله قیشدا دیشله» «هر کیم اکر دولاینی ، اوزی بیلر قولایینی» «آتا اول آتا قدرینی بیل، آنا اول آنا قدرینی بیل» «سن تانیریا نئجه باخسان، تانیری دا سنه ائله باخار» «پالازا بورون ایلر سورون» و بخش زیادی از چنین سخن ها و مثل هایی که در زبان و سخنان ما وجود دارد.
وی خاطرنشان کرد: در زندگی امروزی مثل های ما هنوز هم در زبان بزرگ تر ها جاریست؛ اما متاسفانه به مرور زمان فایده گرفتن از این مثل ها کمرنگتر میشود به این دلیل که ذهن انسان ها با انواع و اقسام اخبار روزانه بمب باران میشود و جایی برای تفکر و پردازش و پژوهش سخنان گفته شده نمیماند و بچه های ما زمانی که در فضای مجازی گردش میکنند انواع حرف هایی را میشنود که خیلی از این سخن ها بیهوده و بی مصرف هستند اما در عین حال اثر خود را بجای میگذارند.
وی تاکید کرد: آتابابا سوزلری در کتاب ها، فیلم ها و تئاتر ها باید بیشتر تکرار شود و لازمه تکرار ضرب المثل ها در زبان عموم به یک تحقیق جامع برای رسیدن به دید و نگرش افراد در دنیای جدید نیاز است. استفاده از مثل ها و سخنان در انواع و اقسام فرهنگ ها در کل کشور متفاوت است؛ مثلا در بازار تبریز از زمان های قدیم تا به امروز در گفتگو و پاسخ به سوال یکدیگر بصورت مثل، کنایه و حکایت عمل میکنند و بیشتر سمت و سوی این مثل ها از بزرگان این بازار شنیده میشود.
وی ادامه داد: همچنین در زنجان زنان بیشتر از مردان از حکایت ها و سخنان استفاده میکنند، در بسیاری از روستاها هم هنوز ادبیات فولکلور قدرت خود را ثابت نگه داشته و مخاطب خاص خود را داراست، که البته در مناطقی این حکایت ها همانند مناطق عشایری یک رنگ نبوده و در فرهنگ آنها عاشیق و زبان اصیل مورد استفاده قرار گرفته است.
وی در خصوص چگونگی زنده نگه داشتن فرهنگ و ادبیات «آتابابا سوزلری» خاطرنشان کرد: به زبان آوردن و نوشتن از حکایت ها و سخنان بزرگان در شعرها، دیالوگ های بازیگران، متن نمایشنامه نویسان، در کلاس درس معلمان ابتدایی، ناشران کتاب و تحقیقاتهای پژوهشگران حوزه فولکلور و از همه مهمتر در درون خانواده ها به قدری مهم است که میتواند حتی استفاده غیر مستقیم از این ادبیات باعث یادگیری بدون اختیار ذهنی و استفاده ناخودآگاه کودکان از این سخنان نه تنها لفظی بلکه علمی در زندگیشان شود.