یازاکو؛ نوید محمدی نسب آباد – ۴۳ تن از نمایندگان مجلس در نامه‌ای به رئیس جمهور خواستار انتقال آب خلیج فارس به دریاچه ارومیه شدند.
میرتاج الدینی رئیس مجمع نمایندگان شمال غرب کشور گفته است: با بررسی های انجام شده توسط کارشناسان، بهترین راهکار برای احیای دریاچه و توسعه کشاورزی و صنعت اجرای خط انتقال آب از خلیج فارس به دریاچه ارومیه است.
متاسفانه این نامه و توضیحات متعاقب آن به هیچ وجه باعث خوشحالی ما نشد و از ابتدای امر نمایشی بودن آن در آستانه انتخابات بسیار روشن می‌نماید.
همانگونه که می‌دانیم مابین خلیج فارس و دریاچه اورمیه مسافتی ۱۵۰۰کیلومتری وجود دارد و این پروژه برای انتقال آب باید رشته کوه زاگرس را پشت سر بگذارد و سطح دریاچه اورمیه از خلیج فارس حدود ۱۳۰۰متر بالاتر است.
آیا طراحان این پروژه برآوردی از هزینه پمپاژ میلیاردها متر مکعب برای این ارتفاع و این فاصله دارند؟
اگر از مسائل زیست محیطی این پروژه چشم پوشی کنیم که اصلا آب خلیج فارس با آب دریاچه اورمیه سازگار است یا خیر، طراحان انتقال آب از خلیج فارس به دریاچه اطلاع دارند اجرای فاز اول پروژه انتقال آب از کانی سیب که کلا ۳۶ کیلومتر تونل تا دریاچه اورمیه دارد، ۷سال طول کشیده است؟ با یک حساب سرانگشتی و مقایسه حجم این پروژه با کانی سیب تقریبا با اطمینان می‌شود گفت که این پروژه از توانایی دولت خارج است.
چرا در آستانه انتخابات، نمایندگان محترمی که باید گزارش کارهای خود برای احیای دریاچه اورمیه را ارائه دهند، ایده‌هایی را مطرح می‌کنند که نتوانسته‌اند در بیش از ۱۰۰۰ روزی که نماینده مجلس بوده‌اند ۱درصد آن را عملیاتی کنند.
نمایندگان محترم به جای ارائه طرحهای عوامفریبانه توضیح بدهند، پیگیر کدام پروژه‌ای همچون موارد زیر برای احیاء دریاچه بوده‌اند؟
•آزادسازی حقابه دریاچه از پشت سدها که علی‌رغم حساسیت موضوع نه شفاف سازی شده و نه آنگونه که به نظر می‌رسد به درستی انجام شده است.
•کاهش وابستگی معیشت مردم منطقه به کشاورزی سنتی، که به دلیل این وابستگی سال به سال به سطح زمینهای کشاورزی افزوده شده است.
•تغییر الگوی کشت از محصولات آب بر به محصولاتی با مصرف کمتر. پیش از این در یادداشتی مجزا تشریح کرده ام که چگونه روند معکوس این مسئله و کاشت محصولات آب بری همچون چغندر به دلیل سیاستهای سوء دولت افزایش یافته است.
•تغییر رویه سیستم آبیاری غرقابی به روشهای مدرن و حرکت به سمت ایجاد گلخانه‌های هیدروپونیک.
•کاهش ضایعات کشاورزی که در حال حاضر ۲۵برابر کشورهای پیشرفته است.
•تسویه پسابها و بازگرداندن آب به چرخه مصرف مجدد.
سخن آخر اینکه انتقال آب به دریاچه اورمیه یک راه‌حل مؤثر در شرایط بحرانی فعلی است. اما بدون ترمیم مسیر تخریبی که در ۵۰سال اخیر متوجه زیست بوم دریاچه اورمیه شده است، این بحران حل نخواهد شد.
متاسفانه اکثر نمایندگان مجلس به جای حل همه جانبه مشکلات خشک شدن دریاچه اورمیه، این مسئله را دستاویزی برای پروپاگاندای انتخاباتی خود کرده‌اند و دریاچه اورمیه بازیچه دست ایشان شده است.
پیشنهاد می‌کنم نمایندگان فعلی قبل از شروع تبلیغات برای انتخابات آتی، ابتدا گزارشی از پیگیریهای خود و نتایج عملی این پیگیریها منتشر کنند، بعدا طرحهای جدید برای سالهای آتی ارائه دهند.
