دریاچه ارومیه امروز در یک قدمی “مرگ کامل” قرار گرفته و فاصلهای کمتر از یک بند انگشت تا تبدیل شدن به کویری شورهزار و خشک در شمال غربی ایران دارد.
براساس آمارهای رسمی ثبتشده در تاریخ ۲۱ دی ۱۴۰۲، هماکنون سطح تراز دریاچه ارومیه ۱۲۷۰ متر، وسعت آن ۶۹۰ کیلومتر مربع و حجم آب موجود در آن ۹۵۰ میلیون متر مکعب است. این در حالی است که در سال ۱۳۹۴ هم که بدترین شرایط دریاچه ارومیه رقم خورده بود، سطح تراز مانند امروز ۱۲۷۰ متر بود اما وسعت دریاچه حدود ۶۴۰ کیلومتر مربع و حجم آب موجود در آن ۶۴۰ میلیون متر مکعب بود؛ بنابراین میتوان گفت وضعیت کنونی دریاچه ارومیه، تنها اندکی از بدترین شرایط تاریخی خود، بهتر است.
شرایط ناگوار ارومیه درحالی رقم میخورد که حقابهای که قرار بود به این دریاچه داده شود، اکنون به اراضی کشاورزی حوضه آبریز ارومیه تعلق میگیرد که در سالهای اخیر افزایش ۲۷۰ هزار هکتاری را داشته است. بر اساس آمارهای سازمان حفاظت محیط زیست، یک سوم حقابه سالانه دریاچه به کشاورزی تعلق میگیرد و محصولات آببری از جمله سیب، چغندرقند و یونجه در کنار میوههای هستهدار از جمله گیلاس و آلبالو عمده محصولات کشاورزی منطقه هستند.
پیش از این در گزارشی تحت عنوان ۲۳ سد فعال شمال غرب کشور در حال رقم زدن “مرگ دریاچه ارومیه” هستند، نشان داد که کشاورزی در کارکرد همه این سدها دیده شده است و در واقع اگر کشاورزی نبود نیازی به احداث این ۲۳ سد و پایمال کردن حقابه دریاچه ارومیه نیز نبود و قطعا امروز دریاچه ارومیه در شرایط بسیار مطلوبی قرار میداشت.
این توسعه افسارگسیخته کشاورزی در حوضه آبریز ارومیه آن هم برای کشت محصولاتی نظیر آلبالو، گیلاس، سیب و … در حالیست که دریاچه ارومیه به دلیل احداث سدهای متعدد در حوضه آبریز خود، در شرایط مرگ حتمی قرار گرفته است!
به زبان ساده، طی چندین دهه اخیر، مسؤلان تصمیمگیر کشور تمام اهتمام خود را برای توسعه کشاورزی در شمال غرب کشور در استانهای آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی و کردستان که حوضه آبریز دریاچه ارومیه محسوب میشود، به کار گرفتهاند و تلاش آنها منجر به احداث ۲۳ سد فعال در مسیر رودخانههایی شده که همگی نقش حیاتی در تغذیه دریاچه ارومیه داشتهاند!
یعنی طی این سالها، مسئولان مربوطه برای توسعه کشاورزی در حوضه آبریز دریاچه ارومیه آن هم برای تولید محصولات غیراستراتژیکی مانند سیب، آلبالو، چغندر و … اقدام به مسدود کردن تمام رگهای حیاتی دریاچه ارومیه کردهاند و تمام رودخانههایی که به این دریاچه ختم میشد را با احداث سد، از امکان تغذیه حقابهای دریاچه ارومیه محروم کردهاند و با این اقدام فاجعهبار، مرگ قریبالوقوع این دریاچه را رقم زدهاند!!
وقتی به عمق این فاجعه بیشتر پی میبریم که بدانیم طی این سالها بخش بسیار زیادی از محصولات کشاورزی و باغی که در حوضه آبریز دریاچه ارومیه تولید شده، به دلایل مختلف از جمله سوءمدیریت مسؤلان مربوطه، تبدیل به ضایعات قطعی باغی و کشاورزی شده و حتی در حد مصرف دام و طیور هم مورد استفاده قرار نگرفته است!!
فقط به عنوان نمونه، سیبی که در باغات ارومیه تولید میشود و آب مورد نیاز این باغات بهصورت صددرصدی از آب سدهای حوضه آبریز دریاچه ارومیه تامین میشوند، بیکیفیتترین سیب کشور محسوب شده و بخشی عظیمی از آن هر ساله فاسد و کاملا دورریز میشود! متاسفانه هر ساله شاهد انباشت تپههای بزرگی از چندین هزار تن سیب در حال فاسد شدن در کنار جادههای استان آذربایجان غربی و شرقی بوده و هستیم:
در اعتراف به این فاجعه، سید سلمان ذاکر؛ نماینده مردم ارومیه طی روزهای اخیر در مجلس شورای اسلامی اعلام کرد: “امسال یک میلیون تُن سیب ممتاز حوضه آبریز ارومیه در سردخانهها مانده و در حال فاسد شدن است!!”
وی همچنین گفته است که آذربایجان غربی (حوضه آبریز دریاچه ارومیه) امسال با تولید ۱٫۵ میلیون تن سیب، رکورد تولید ایران را تصاحب کرده است!!
این آمار هدررفت سیب در آذربایجان غربی در حالیست که بر اساس آمار “موسسه تحقیقات آب” برای تولید یک میلیون تن سیب باید سالانه ۲۷۰ میلیون مترمکعب آب (آب سدهای حوضه آبریز دریاچه ارومیه) به سمت باغات رها شود! برای اینکه نقش این مقدار آب در احیای دریاچه ارومیه را متوجه شویم، باید بدانیم که “تونل زاب” که با کلی امید و آرزو با هدف رساندن مقداری آب به دریاچه ارومیه و کمک به تاخیر انداختن مرگ این دریاچه احداث شد تا به امروز صرفاً حدود ۳۰۰ میلیون متر مکعب (حدود همان مقدار آب مصرف شده برای تولید یک میلیون سیب) را به دریاچه ارومیه رسانده است!!
بیایید کمی دقیقتر به این فاجعه نگاه کنیم؛ مسؤلان مربوطه طی این سالها به عنوان یکی از راهکارهای نجات دریاچه ارومیه و صرفاً برای ساخت “تونل زاب” بیش از ۳۵۰۰ میلیارد تومان هزینه کردهاند که تا به امروز از طریق این کانال چیزی حدود ۳۰۰ میلیون مترمکعب آب به دریاچه ارومیه رسانده شده است؛ این امر در حالیست که اگر صرفا در حوضه آبریز دریاچه ارومیه در هر سال زراعی جلوی کاشت ۲ میلیون تن سیب گرفته شود و آب مورد نیاز کاشت این میزان سیب به جای سراریز شدن به باغات به دریاچه ارومیه سراریز شود، در هر سال بیش از ۲ برابر آبی که قرار بوده با احداث کانال زاب راهی دریاچه ارومیه شود یعنی حدود ۶۰۰ میلیون مترمکعب آب بیشتر در هر سال نصیب دریاچه ارومیه خواهد شد!!
این مسئله وقتی جالبتر میشود که بدانیم ۶۰۰ میلیون مترمکعب سهم بیشتر سالیانه دریاچه ارومیه از آب پشت سدهای حوضه آبریز این دریاچه فقط با مدیرت کشت یک محصول “سیب” حاصل میشود و اگر همین اتفاق برای سایر محصولات غیراستراتژیکی که در این منطقه کشت میشود مانند آلبالو، گیلاس، چغندر، سیبزمین، پیاز و … نیز تکرار شود، میتوان سالیانه بیش از “۳ میلیارد متر مکعب” آب بیشتری به دریاچه ارومیه رساند و به صورت قطعی جلوی مرگ دریاچه ارومیه را گرفت!!
بله؛ برای یافتن “علت مرگ دریاچه ارومیه” نیاز به تقلای فکری خاص و آسمان و ریسمان بافی نیست! ماجرا به همین سادگی و البته تلخیست؛ ما جلوی ورود بخش هنگفتی از حقابه دریاچه ارومیه که سالیانه حدود ۳ میلیارد متر مکعب است و این میزان حقابه، شرط حیات این دریاچه بوده را گرفتهایم و این حقابه را صرف تولید محصولات باغی غیراستراتژیکی مثل سیب کردهایم و آن سیبها را نیز در نهایت به دور ریختهایم و البته در این میان با دستان خود “مرگ” دریاچه ارومیه را نیز رقم زدهایم!!
علی ارواحی؛ از کارشناسان برجسته تالاب و اکوسیستمهای آبی کشورمان در این رابطه میگوید: “در حوزه آبریز دریاچه ارومیه، ۷ میلیارد مترمکعب آب قابل استحصال داریم که حدوداً بین ۸۰ تا ۹۰ درصد یعنی حدود ۶ میلیارد مترمکعب از این آب را “بخش کشاورزی” میبلعد! در دولت دوازدهم ستاد احیای دریاچه ارومیه برنامهای برای کاهش تدریجی ۴۰ درصدی مصارف آب کشاورزی داشت که قرار بود طی یک برنامه ۵ ساله انجام شود اما متاسفانه این برنامه روی کاغذ ماند و اجرا نشد و امیدوارم دولت سیزدهم همت کند و این مهم را به سرانجام برساند؛ اگر فقط ۴۰ درصد کاهش مصارف آب بخش کشاورزی در حوضه آبریز دریاچه ارومیه را محقق کنیم یعنی عددی حدود ۲٫۴ میلیارد مترمکعب از این ۶ میلیارد مترمکعبی که الان بخش کشاورزی میبلعد برای دریاچه ارومیه ذخیره میشود.»
اما متاسفانه حقابهای که در سال آبی ۱۴۰۲_ ۱۴۰۱ به دریاچه ارومیه تعلق گرفته بود معادل فقط ۸۰۰ میلیون مترمکعب بوده و بقیه این حقابه را بخش کشاورزی برای تولید محصولاتی مانند سیب و چغندر بلعیده است!
در نهایت باید این نکنه مهم و کلیدی را مجدداً گوشزد کنیم که در حال حاضر “توسعه کشاورزی بیضابطه و فاقد آمایش سرزمینی” در حوضه آبریز دریاچه ارومیه، “متهم ردیف اول مرگ دریاچه ارومیه” است و با صد افسوس باید گفت که با وجود وخامت شدید حال دریاچه ارومیه، تازه قرار است اصلاح الگوی کشت حوضه آبریز این دریاچه و ممنوعیت کاشت محصولات آببر، در سال آینده توسط وزارت جهاد کشاورزی ارائه شود و در صورت تأیید توسط ستاد احیای دریاچه ارومیه، اجرا شود!!!
اما سؤال اینجاست که آیا اصلاً تا سال آینده اثری از دریاچه ارومیه باقی خواهد بود که مسؤلان مربوطه بخواهند اصلاح الگوی کشت در این منطقه را اجرا کنند؟!