یازاکو؛ دکتر محمد فرج پور باسمنجی عضو خانه توسعه آذربایجان – کمتر از دوماه به اتمام دوره نمایندگی مجلس مانده و در این مدت افکار عمومی در کل کشور تقاضای انتشار عملکرد نمایندگان در مجلس هستند.
آذربایجان شرقی که ۱۹ نماینده در مجلس دارد بهتر است در این مدت بازمانده ضمن پیگیری مجدانه مطالبات مردمی ،عملکرد ۴۶ ماه خود را نیز برای روشنگری و تنویر افکار عمومی مردم شریف استان منتشر نمایند.
برای نجات دریاچه ارومیه که مهمترین مطالبات عمومی در آذربایجان است چه اقدامی کرده اند.آیا میدانید یکی از چند دریاچه شور جهان در کشور در حال مرگ کامل است.آیا مطلع اید با زوال این نگین آبی یکی از بزرگترین بحران های محیط زیستی قرن معاصر در شمال غرب کشور اتفاق می افتد. کجاست آن نماینده محترم تبریز که به مردم قول می داد از ارس به دریاچه آب می رسد و حتی مشکل کمبود آب شرب تبریز نیز حل می شود و یا آن نماینده جوان که می گفت :در ۴ سال آینده آب دریاچه بحدی خواهد رسید که مردم مثل گذشته شنا کنند.
چرا در قبال افتتاح ناقص خط آهن جدید میانه_تبریز پیگیر نشدیدو پس از سال ها انتظار این طرح ملی و زیر بنایی نیمه تمام افتتاح شد.برای اتصال این خط آهن به ایستگاه مرکزی راه آهن آذربایجان در غرب تبریز چه پیگیریهای صورتگرفته است.آیا آنها بهتر نمی دانند کاررا چه کرد.آن کس که تمام کرد و از سویی این طرح نیمه تمام اثربخشی و مطلوبیت لازم را با این نیمه تمام رها شدن نخواهد داشت .
پدر تسریع طرح احداث بزرگ راه در سواحل جنوبی ارس با توجه به اظهار تمایل طرف های صاحب منافع به اجرای طرح شاهراهی زنگه زور از خاک ایران و استفاده از این فرصت طلایی برای اجرای آن در خاک ایران چه اقداماتی کرده اند.آیا وزیر راه و شهرسازی را برای اجرای این طرح مهم منطقه ای متقاعد کرده اند.آیا طراحی و نقشه برداری مقدماتی آن آغاز شده است.قبلا که هجمه می آوردیم دولتین ترکیه و آذربایجان این جاده مهم مواصلاتی را از جنوب ارس و خاک ایران احداث کنند الان که آنها اظهار تمایل کرده اند چه اقدامی دولت کرده اید آیا نمایندگان استان ما پیگیر هستند.
در اخذ اعتبارات لازم برای ساماندهی مناطق حاشیه نشین و سکونتگاههای غیر رسمی که متاسفانه تبریز،رتبه دوم کشوری را در بین شهرهای بزرگ دارد چه اقداماتی کرده اند.آیا مثل مشهد دفتر ساماندهی حاشیه نشینی و استفاده از اعتبارات بنیاد مستضعفان و وزارت راه و شهرسازی را در رفع بخشی از این معضلات دنبال کرده اند.شهرک جوانان را که برای انتقال بخشی از ساکنان حاشیه نشینی طراحی شده است چرا الان مسکوت مانده است.
اخبار منتشره در رتبه بندی دانشگاههای مادر کشور باز هم نشان از افول جایگاه دانشگاه تبریز بعنوان اولین موسسه آموزش عالی شهرستانی ایران دارد که روزگاری در جایگاه دوم کشوری قرار داشت.نمایندگان تبریز در کمسیون آموزش عالی مجلس که با هم برای نشستن در صدر این،کمیسیون رقابت دارند توضیح دهند که در تزریق اعتبارات وزارت علوم و یا ایجاد مراکز جدید پژوهشی و تحقیقاتی و مراکز جدید رشد و نوآوری و یا کمک بیشتر به شرکت های دانش بنیان در دانشگاه تبریز و یا توسعه تحصیلات تکمیلی در آن چه اقداماتی داشته اند.
لطفا نمایندگان محترم اقدامات خود را در کمک به اجرای طرح مترو تبریز و افتتاح و یا آغاز عملیات احداث خطوط جدید تشریح کنند.و یا در کمک به بازسازی ناوگان حمل و نقل عمومی شهرهای استان اقدامات خود را بیان کنند.چرا میزان اعتبارات حمل و نقل عمومی تبریز کافی نیست و درسایر کلانشهر ها خطوط دو تمام و خطوط ۳ را آغاز کرده اند برای تکمیل خطوط ۱ و ۲ مترو تبریز چه رایزنی با وزارت کشور شده است.
آیا میدانید طرح بزرگ مصوب احداث بیمارستان تامین اجتماعی در تبریز روی کاغذ مانده و هنوز در مکان یابی مشکل دارد و همین طرح بعد از تبریز در شیراز اجرا و افتتاح شد.در جنوب شرق و غرب تبریز کمبود بیمارستان است.حداقل پیگیر باشید این طرح اجرایی شود.
مس سونگون که ذخیره۱ درصد مس جهان رادارد و برای استان موهبت بزرگ الهی است قرار بود مستقل شود و شرکت مس آذربایجان شکل گیرد و شخص رئیس جمهور هم استقلال آن را قول داده بود.حداقل قول رئیس جمهور را بهانه قرار دهید و این یک مورد را عملی کنید تا افکار عمومی پیگیری شما را در این ۴ سال ببینند.
در نشست اخیر هیات دولت و وزرا و روسای سازمان ها و معاونین و مشاوران آنها و استانداران سراسر کشور که حدود ۱۰۰ نفر بودند مشخص شد که هیچ یک از این آقایان تاثیر گذار در سطوح ملی و منطقه ای متولد تبریز نیستند.چرا نمایندگان استان ما نتوانسته اند در انتخاب وزرا و معاونین و مشاوران وزارتخانه ها و سازمان ها نیروهای مستعد مارا برای نشستن در یکی از مناصب به دولت پیشنهاد و حمایت کنند.چرا اینقدر در سطوح ملی بی اثر شده ایم.
چرا نمی توانیم ما هم به اندازه مشهد و اصفهان و قم در مناصب ملی تاثیر گذار باشیم.
چندی پیش مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی به نقش استان ها در شکل دهی به بدنهی سازمان های بزرگ دولتی و وزارت خانه ها پرداخت.
این آمار مستند نشان داد که تا دولت فعلی از استان اصفهان ۲۸ نفر وزیر و نزدیک به همین تعداد نیز روئسای سازمان بزرگ دولتی را تشکیل میدادند.
این رقم برای استان آذربایجان شرقی ۸ نفر بوده است. به عبارت ساده در طول بعد از انقلاب تعداد وزرا و روئسای انتخابی برای وزارت خانه ها و سازمان های بزرگ دولتی از استان اصفهان ۴ برابر آذربایجان شرقی بوده است.
نمایندگان محترم استان در مجلس که ۱۹ نفرند و بعد از تهران بیشترین نماینده استانی را دارند لطفا توضیح دهند که برای حضور نیروهای متخصص و کاربلد آذربایجان شرقی در بدنه دولت چه اقدامی به عمل آورده اند. البته در بعد از انقلاب تعداد وزرا و روئسای انتخابی در بدنه سازمان ها و وزارتخانه ها از استان های شمالی، مرکزی و خراسان بسیار قابل توجه بودهاند.
در اوایل دی ماه سال جاری نشست هیات دولت و معاونین و مشاوران آن و روئسای سازمان های دولتی و وزرا و استانداران ۳۱ کشور در وزارت کشور برگزار شد که تعداد آن ها به یکصد نفر میرسید. نگاهی به خواستگاه آن ها نشان میدهد که به جز وزیر بهداست،درمان و آموزش پزشکی هیچ یک از آن ها متولد تبریز یا آذربایجان شرقی نبودند در حالی که اگر انصاف مراعات شود، حداقل نسبت به جمعیت،۶ درصد آن ها باید از استان آذربایجان شرقی باشند. در این دولت بیش از ۳۰ درصد وزرا و روئسای سازمان ها و معاونین و مشاوران ارشد آن ها و همچنین روئسای دو قوه مجریه و مقننه اهل مشهد و خراسان هستند و شما بهتر میدانید که در تخصیص اعتبارات ملی به دلیل تعصب زادگاهی درصد بیشتری به آن ها تعلق میگیرد، حال سوال افکار عمومی از شما این است که سهم آذربایجان شرقی از این همه وزیر و رئیس و معاون و مشاور ارشد چه قدر است.
در آغاز به کار دولت آقای رئیسی گفته می شود پیشنهادی از سوی تصمیم گیرندگان ارشد برای انتخاب ۲ وزیری از آذربایجان شرقی پیشنهاد شده بود متأسفانه مجمع نمایندگان آذربایجان شرقی به جای معرفی چند نفر از نیروهای متخصص و کاربلد استان برای تصدی چند وزارت خانه ، منسجم دست به کار نشدندو متاسفانه به دلیل تشتت آرا و اختلاف نظر در بین نمایندگان و ترجیح دادن منافع جمعی بر منافع فردی این فرصت طلایی نیز بر باد رفت. حال سوال از نمایندگان مجلس این است که چرا عاقلانه دست به کار نشدند؟ آیا آن ها می دانند که در بین دولت های بعد از انقلاب در دولت رئیسی هیچ رئیس سازمان یا وزیری متولد شهر تبریز نیست.
در تحقیقی مستند و مستدل در گروه اقتصاد دانشگاه اهواز برآورد شاخص توسعه ی انسانی استانهای ایران و بررسی تاثیر آن در رشد اقتصادی با استفاده از منطق فازی نیز در فصلنامه بررسی های اقتصادی – دوره هفدهم – نشان می دهد در شاخص توسعه ی انسانی، بهداشت و سلامتی، آموزش و رفاه اجتماعی باز هم وضعیت آذربایجان قابل قبول نیست و بر اساس این شاخص توسعه ی و اجزای آن که معمولا هر ۵ سال منتشر می شود آذربایجان شرقی در سال ۱۳۸۵ در رتبه ی هفتم قرار گرفته است. آذربایجان غربی در رتبه ۲۴ و اردبیل در رتبه ۱۷ام و زنجان در رتبه ی ۱۲ ام جای دارد. همین شاخص ها ی توسعه استانهای ایران ۵سال بعد یعنی در سال ۱۳۹۰ نشان می دهد استان مهم آذربایجان شرقی با ۵ پله سقوط نسبت به سال ۸۵ در رده ی دوازدهم کشوری قرارگرفته و در سال ۹۵ نیز همین رده ی دوازدهمی را حفظ کرده است .
یک گزارش دانشگاهی در باره بررسی کیفیت زندگی شهری که بطور مشترک در گروه های علمی علوم اجتماعی دانشگاه پیام نور تهران و علوم اجتماعی دانشگاه تبریز منتشر شد در تعیین شاخص های بررسی و سنجش کیفیت زندگی باز هم استانهای اصفهان، یزد، فارس و تهران در رتبه های برتر کشوری قرار گرفته اند.
این تحقیق مسایلی چون محیط زیست، فرصت های سبک زندگی، اشتغال، بازنشستگی، تنوع فرهنگی، مکان های تفریحی و تجاری و دستیابی به مسکن و بهداشت عمومی نیز مورد توجه قرار گرفته است .استان های آذربایجان شرقی در کیفیت زندگی شاخص های فوق الاشاره، رتبه نهم، آذربایجان غربی رتبه هجدهم و استان اردبیل نیز در رتبه ی بیستم قرار گرفته است .
گزارش مستند دیگر منتشره از سوی وزارت کار و رفاه اجتماعی با عنوان “پایش فقر در سال ۱۳۹۹ ” نشان می هد که در رتبه بندی استانها در نرخ محرومیت در سال ۹۹ آذربایجان شرقی در بین ۳۱ استان کشور رتبه ی یازدهم، استان اردبیل در رتبه هیجدهم و آذربایجان غربی در رتبه بیست و ششم قرار گرفته است .قصور بانک های خصوصی استانهای شمالغرب کشور در تجهیز و تخصیص منابع مالی مردم و بنگاههای اقتصادی پایین تر از ۴ درصد وعقب ماندگی در صنعت حمل ونقل و جابجایی مسافر با ناوگان استاندارد ؛ گردش ناچیز حدود ۱۰ درصدی ده هزار میلیاردتومانی مس سونگون در منطقه؛سهم ناچیز ۲ درصدی معدن در اقتصاد محلی ؛سهم غیر قابل قبول استانهای شمالغرب از وام های کلان دولتی و تسهیلات ارزان ؛حضور نه چندان موفق کالا و خدمات تولیدی صنایع آذربایجان در بازار مصرف کشورهای همسایه،روانی ۲۸ رودخانه مرزی و برداشت جزئی از حقابه ،و حتی نمود ضعیف نماینده گان در کمیسیون های مجلس و دهها مورد مشابه قصوری است که گریبان اقتصاد و توسعه منطقه را گرفته است.
بااین وصف، شاخص های توسعه در ابعاد انسانی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، آموزش، رفاه و بهداشت در استانهای آذربایجان نسبت به برخی از استانهای مرکزی، جنوبی و شمالی وضعیت قابل قبولی ندارد و هرسال نسبت به سال گذشته شاهد افت این شاخص ها در ابعاد مختلف هستیم. آذربایجانی که روزگاری نه چندان دور مهم ترین و پیشرفته ترین منطقه ی ایران به شمار میرفت و بیش از پنجاه درصد تجارت و بازرگانی و نمادهای فرهنگی و تمدنی و آموزشی در این منطقه ی مهم جغرافیای ایران قرار داشت، امروزه به دلایل مختلف از جمله افول مدیران تاثیرگذار در سطح ملی، عدم توجه به جانشین پروری در حوزه ی مدیریت ها، دو زبانه بودن و اعمال سیاست های تبعیضی، بی توجهی وزارت خانه ها و سازمان های کشوری، حاکم شدن مدیران غیر بومی و کوتوله و نبود انگیزه های کار و تلاش مضاعف و شیوع اپیدمی رخوت و سستی بیشتر در بدنه های اداری و سازمانی، همه و همه در تشدید عقب ماندگی ها و کاهش وزن و قدرت چانه زنی و اخذ اعتبارات ملی خود را نشان می هد.نمایندگان محترم استان برای رفع این معضلات چه برنامه هایی داشته اند.
بد نیست خوانندگان محترم این یادداشت مستحضر باشند، آذربایجان که به دلیل همجواری با کشور های قفقاز، عربی، ترک و نزدیکی به اروپا و قلب ورود به جهان متمدن و پیشرفته قرار گرفته است باید در توسعه کریدور های بین المللی و ارتباطی و ایجاد شاهراه های مواصلاتی در رتبه اول کشوری قرار گرفته باشد، تاسف بار نه تنها در میانگین کشوری از این نظر قرار نگرفته بلکه در رتبه های بسیار پایین در این حوزه های مواصلاتی و ارتباطی قرار گرفته است و نمود عینی آن ساخت و افتتاح ۳۳ درصد اتوبان ها و شاهراه های ارتباطی در استان اصفهان است و سهم استان آذربایجان غربی در این حوزه با توجه به قرار گرفتن در گلوگاه بین المللی ورود و خروج کالا و مسافر به کشور سهم یک درصدی است .
بررسی بیشتر این نا برابری و نا عدالتی در شاخص های توسعه نیازمند ریشه یابی های علمی و عینی و تحرک دانشگاه ها، اتاق های بازرگانی، استانداران و نمایندگان آذربایجان در مجلس شورای اسلامی است .
اطلاعات منتشره مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۹ ه. ش نشان می دهد درصد تولید ناخالص استانهای ایران حالت رقابت به خود گرفته و استانهای دارای معادن طبیعی و صنعتی و تجاری در رتبه های برتر قرار گرفته اند. بر اساس این آمار آذربایجان شرقی با تولید ۳٫۵ درصد تولید ناخالص داخلی کشور در رتبه هفتم قرار گرفته است. این رقم در تهران، خوزستان، بوشهر، اصفهان، خراسان رضوی و فارس رتبه های بالایی است. طوری که تولید ناخالص استان خوزستان چهار برابر و اصفهان دو برابر آذربایجان شرقی است. .
شنیدنی و تعجب اینجاست که اخیرا در ویکی پدیا فهرست استانهای ایران بر پایه توسعه انسانی که پایه هر نوع توسعه بوده منتشر شد.بر این اساس ۶ استان در رشد انسانی بسیار بالا دیده میشود.۶ استان دیگر در رشد انسانی بالا جای گرفتند.که هیچ یک از استانهای ترک نشین در این دو فهرست جایی ندارند.استانهای آذربایجان شرقی در رشد بر پایه توسعه انسانی ۱۷ همدان ۲۲ زنجان ۲۳ اردبیل ۲۵ و آذربایجان غربی در ۲۶ یعنی میانگین پایین تا قعر جدول قرار گرفته اند.
ازسویی دیگر تحقیق منتشره در گروه اقتصاد دانشگاه سیستان و بلوچستان در مقوله سنجش رفاه استانهای کشور نشان می دهد وضعیت رفاهی آذربایجان شرقی در رده ی میانگین کشوری است. در این پژوهش از روش ارزیابی رفاه اجتماعی استانها از شاخص کاردینالی سن و کشش تابع رفاه اجتماعی نسبت به برابری و کارآیی استفاده شده است. یافته های این تحقیق دانشگاهی نشان می دهد که بیشترین سطح رفاه در استانهای ایران مربوط به استانهای تهران، بوشهر و مرکزی است.
در این تحقیق اصفهان، خراسان رضوی، قزوین، البرز، یزد و کرمان موقعیت خوبی دارند. آذربایجان شرقی نزدیک جدول میانه های استانی قرارگرفته است و استانهای سیستان و بلوچستان، کردستان، کهگیلویه و بویر احمد، لرستان، کرمانشاه، ایلام و آذربایجان غربی دارای کمترین سطح رفاهی در کشور هستند .
از سویی دیگر ارزیابی و تحلیل شاخص های توسعه انسانی در مناطق شهری که در دانشگاه حکیم سبزواری انجام شده و در آن هدف از توسعه انسانی ایجاد محیطی توانمند برای مردم در جهت برخورداری از زندگی طولانی تر، سالم تر، و خلاقانه تر اعلام شده است، مناطق شهری استان های تهران، اصفهان و قزوین مطلوب ترین وضعیت شاخص توسعه انسانی برآورد شده است. متاسفانه نتایج این تحقیق نشان می دهد که نامطلوب ترین وضعیت این شاخص ها در توسعه انسانی مناطق شهری مربوط به استان های سیستان و بلوچستان، کردستان و آذربایجان غربی است که قاطبه جمعیت آنها را اقوام سخت کوش بلوچ، کرد و ترک تشکیل می دهد، یعنی به زبان ساده مناطق شهری غرب آذربایجان در بین ۳۱ استان کشور رتبه ی ۲۸ام عقب ماندگی مناطق شهری ایران را در شاخص های توسعه انسانی به خود اختصاص داده است .
اتصال راه آهن ایران در شمال غرب کشور از طریق چشمه ثریا به خط آهن ترکیه بعنوان خط ریلی آسیا _اروپا
نیز طرح کاملا کارشناسی است که باید از طریق نمایندگان آذربایجان در مجلس دنبال شود.چرا که باصرفه ترین و آسان ترین خط ریلی ایران به ترکیه و اروپا محسوب می شود و می تواند ورود و خروج کالا و مسافر به کشور را تسهیل کند.
و کارشناسان راه آهن کشور می گویند بهترین اتصال خط ریلی ایران به ترکیه چشمه ثریا است.
چندی پیش پلیس راهور در روزنامه رسمی دولت اعلام کرده که پس از اتوبان تهران_کرج دومین جاده ی پر رفت و امد و ترافیک جاده ای کشور مسیر تبریز_اذرشهر است که روزانه نزدیک به ۱۸۰هزار وسایط نقلیه سبک وسنگین در آن تردد میکند و در واقع این جاده ی پر تردد دروازه ورود و خروج استان های کرد نشین و غرب کشور به تبریز و بالعکس میباشد با این حال سوال افکار عمومی این است که چرا دومین جاده ی مهم مواصلاتی کشور تاکنون به اتوبان یا بزرگراه مناسب و استاندارد تبدیل نشده است و این چه کشوری است که جاده ای با این حجم تردد به بزرگ راه و اتوبان تبدیل نشود و روزانه شاهد تصادفات ناگوار و ترافیک سنگین در نقاط مختلف آن باشیم. ولی در استان های کویری جاده هایی که یک چهارم این تردد روزانه را ندارند به اتوبان و شاهراه تبدیل شوند.
اصولا قصور سازمان هایی چون راهداری و راه وشهرسازی را چه کسی پاسخگوست؟ نمایندگان ۲۰ درصدی مناطق آذربایجان در مجلس چه پاسخی در مقابل کم تحرکی خود به مردم دارند راستی این تبعیض ها و عقب ماندگی ها را به حساب کدام دوره از مدیران ملی و محلی و نمایندگان مجلس نوشت؟■در کارزار سال های اخیر فعالان مردمی استان های غرب و کرد نشین و غرب اذربایجان به دولت و وزیر راه و شهرسازی جهت درخواست اقدام فوری تکمیل جاده ی سرچم _میاندواب علاوه بر کوتاه شدن مسیرها امده است (( تراکم وحشتناک خودروها در کمربندی های غیر استاندارد تبریز که موجب بروز تصادفات زنجیره ای در بسیاری از طول سال و مرگ ده ها تن از انسان های بی گناه می شود)) حذف اکثر تردد ها از تبریز خواسته ی اصلی این کارزار بود. واقعیت هم همین است که کمربند های تبریز طبق اعترافات کارشناسان تعریف چندانی ندارند و برای ۳۰ سال پیش تبریز ساخته شده بودند و اکنون تبریز نیازمند احداث کمربند های ورود و خروجی از دروازه های غربی شرقی و جنوبیست که تحرک دستگاه های مربوطه با تزریق اعتبارات ملی و محلی را می طلبد.
میدانیم و میدانید تبریز و آذربایجان پتانسیل های خوبی برای گردشگری دارد.آثار تاریخی و تمدنی قابل توجهی در این سرزمین فرهنگ خیز و هنر پرور وجود دارد که تعدادی از آنها با ثبت در یونسکو بعنوان میراث جهانی مورد توجه قرار گرفته اند.در این راستا باید زیر ساخت های گردشگری منطقه ما تکمیل شود.یکی از این زیر ساخت ها توسعه و ساخت سالن وسیع و مجهز برای ورود و خروج آبرومندانه گردشگران ایرانی و خارجی است که از مدتها قبل مصوبه ملی دارد و تا حال مسکوت مانده است که استاندار جدید باید پیگیر تحقق این امر مهم باشد و از سویی فرودگاه تبریز که در سال ۱۳۳۹ چند سال قبل از افتتاح فرودگاه استانبول ساخته شده با اینکه در سال های اخیر تلاشهایی برای توسعه آن شده ولی کافی نیست.آیا تلاش لازم برای توسعه و تجهیز فرودگاه تبریز که عنوان فرودگاه بیناللملی را با خود یدک می کشد و موقعیت خاصی بدلیل قرار گرفتن در کریدور هوایی شرق و غرب عالم دارد صورت گرفته و شمانمایندگان در کمیسیونهای عمران و زیربنایی مجلس برای تحقق این برنامه ها چه کرده اید.
حال که استاندار فقید به رحمت ایزدی پیوسته و استانداری بومی و تازه نفس و آماده بکار و جویای نام و جوان انتخاب شده باید همدل و همراه باشیم تا با تلاش دسته جمعی و،چانه زنی و پیگیری و اخذ اعتبارات لازم ، بخشی از طرح های نیمه تمام و کارهای بزرگ عمرانی و اقتصادی زمین مانده و از همه مهمتر نجات دریاچه زوال یافته نگین آذربایجان به جد دنبال کنیم و با آبدار شدن یاآبدار کردن آن نشاط و شادابی و سازندگی و آبادانی در دیار زرتشت و آذرآبادگان جان بگیرد و شاهد سازندگی بیشتر در این منطقه مهم فراموش شده باشیم.