یازاکو؛ دکتر توحید ملک زاده – کشته شدن جهانگشای ترک، نادرشاه باعث سقوط دولت افشاریه گردید و در گوشه و کنار این امپراطوری وسیع، سرداران سلحشور در اراضی متصرفی خود حکومتهایی بوجود آوردند که در تاریخ، آذربایجان خانلیقلاری / خانات آذربایجان نامیده می شود. خان نشین اورمی، خوی، باکو، تبریز، اردبیل، قوبا، گنجه، قره باغ، مراغه و دیگر خانات هر کدام در مناطق خود به اداره منطقه خود می پرداختند. قدرت گیری افغانها، لرها و حتی ترکان قاجار باعث نزدیکی این خانات به هم می شد بطوریکه با ابتکار خان اورمیه، اتحادیه خانات کل آذربایجان به ریاست « محمدقلی خان افشار» تشکیل شد. قوی شدن قوای مهاجم به آذربایجان باعث شد تا برای مقابله با این تهاجمات، هر یک از خانات به دول روس یا عثمانی متمایل گردند. بعضی از خانات آذربایجان، پرداخت خراج به روس یا عثمانی را به تسلط قوای دیگری ولو قاجار ترجیح می دادند. موضوع تنها مقابله با اشغال سرزمینی بود و بسیاری از این خانات معتقد بودند که با تحت الحمایگی به روس یا عثمانی تنها مجبور به پرداخت باج و خراج سالیانه به دولتهای فوق خواهند شد نه تسلط سرزمینی.
قدرتمند شدن آغامحمدخان قاجار و نیت وی برای تصرف آذربایجان سران خانات آذربایجان را متوحش نمود. ابراهیم خان جوانشیر، خان قره باغ به مقابله با وی پرداخت و توانست قشون قاجار را به گرجستان سوق دهد. آغامحمدخان دوباره به قره باغ متوجه شد و به محاصره قلعه شوشا پرداخت که در این حین توسط افرادش کشته شد. لشکر قاجار با شنیدن کشته شدن آغامحمدخان منهدم شد و مدعیان تاج و تخت سربرافراشتند که قرعه سلطنت به نام برادرزاده آغامحمدخان، باباخان ملقب به فتحعلیشاه افتاد. تلاش روسیه این بار معطوف به تصرف ارضی خانات آذربایجان بود که با مقابله عباس میرزا این تلاشها با مانعی جدی روبرو شد. ولی قوای عباس میرزا متوجه ضعف خود در این جنگهای ده ساله بودند. فتحلیشاه برای استفاده از توازن سعی کرد به انگلیس و فرانسه نزدیک شود. ولی این ناپلئون بود که به همراهی با فتحعلیشاه علیه روسیه رضا داد. قصد وی رسیدن به هندوستان بود ولی با پیمان صلح فرانسه با روسیه، ناپلئون هم فتحلیشاه و عباس میرزا را تنها گذاشت. انگلیس برای جلوگیری از پیشروی روسها به آبهای گرم وساطت کرد و ۱۲ اکتبر۱۸۱۳ عهدنامه گلستان مابین دولت ایران قاجاریه و روسیه بسته شد. براساس مفاد این پیمان، تمام سرزمینهای شمال ارس بجز خانات ایروان و نخجوان به روسیه واگذار می شود و در عوض روسیه از ولیعهدی عباس میرزا و فرزندانش حمایت می کند.
بروز اختلافات ارضی در اثر نبودن مرز مشخص، فتوای علما و تمایل روسها به نزدیکی به جنوب باعث شد تا جنگهای دو ساله ای از سال ۱۸۲۶ رخ دهد که در این جنگها دوباره عباس میرزا شکست خورد و روسها به جنوب ارس سرازیر شدند. تبریز، اردبیل، سلماس، خوی، اورمیه تا میانه به تصرف قوای روسیه درآمد. عباس میرزا با عقد قرارداد تورکمنچای در نزدیکی شهر میانه، خانات ایروان و نخجوان را به روسیه داد تا آنها نیز تمام شهرهای جنوب ارس را تخلیه نمایند. روسیه در قبال غرامت جنگی شهرهای اورمیه، سلماس و خوی را گرو نگه داشت که بالاخره عباس میرزا با پرداخت مبلغ هنگفتی از طلاجات شخصی خود و خانم و فرزندانش، شهرهای فوق را باز پس گرفت و الی الابد رود ارس مرز دولت ایران قاجاری و روسیه تزاری گردید.
آذربایجانهای دو سوی ارس از سال ۱۸۲۸ با یک ملت و زبان واحد به نام ترکی، دو مسیر و مدل تکامل فرهنگی و اقتصادی جداگانه و صد البته متفاوت طی کردند. مظاهر تمدن غربی نظیر موسیقی، هنر، نشریه، مدارس در شهرهای آذربایجان شمال ارس نظیر تفلیس، ایروان، گنجه و باکو جای گرفت و ادبیات ترکی آذربایجان مجال رشد و نمو پیدا کرد. آذربایجان جنوب ارس نیز بجای فربه نمودن فرهنگ، ادبیات و زبان خویش، نقش دایگی ممالک محروسه ایران را پیش گرفت و وجود برجسته خود را وقف فربه نمودن تمام زبانها و فرهنگهای اقوام ایران کرد الا فرهنگ، هنر، ادبیات و اقتصاد خود.
به صورت غیر رسمی سال ۱۲۸۸ شمسی ( تصرف تهران بدون حضور قوای آذربایجانی) و به صورت رسمی سال ۱۳۰۴ شمسی ( آغاز سلطنت پهلوی) پایان نقش بارز و کلیدی آذربایجان در ایران محسوب می شود که در دوران صفوی، افشار و قاجاریه صاحب آن بود.