ناگفته پیداست که یکی از لوازم و مختصات سرمایه داری ، ترغیب به تولید ثروت است ، یعنی همان چیزی که نوع ناقص و معیوب آن در کوروش کمپانی اتفاق افتاد . یک عده سرمایه گذار با واسطه قرار دادن اعتماد مردم به سلبریتی ها، میل آنها به سود بیشتر را به گروگان میگیرند و با ترفند و حقه بازی ، سود کلانی به جیب میزنند و در مقابل سر مردم عادی بی کلاه می ماند. استراتژی این کار هرمی کردن بازاریابی است، یعنی سو استفاده از اصل نیاز شهروندان به افزایش ثروت شان.
حالا این ماجرا چه ربطی به مجلس دارد ؟
خیلی ساده بگویم
خود پارلمان هم درست و حسابی وارد مملکت نشده . خودش آمده اما لوازم و مقدماتش خیر !
مقایسه کنید وجود بیش از ۲۰۰ حزب در ایران را با دو و یا نهایتا سه یا چهار حزب واقعی و موثر در اکثر کشورهای پیشرفته ای که داعیه دمکراسی پارلمانی دارند .
تازه ، اینجا علاوه بر صدها حزب موجود ،دم انتخابات ، هر سه چهار نفری که هم کافه هستند (لیست ها اغلب در کافه ها بسته میشود ) یک لیستی میدهند برای انتخابات .
از طرف دیگر ، توجه کنید که در فقدان ساز و کار تشکیلات سیاسی حرفه ای ، همان نوع بازاریابی ای که در کوروش کمپانی ها میدان داری میکند اینجا هم توسط برخی سیاسیون مورد بهره برداری قرار میگیرد.
مثل مورد کوروش، سیاستمدار زبل ، نوعی حق تجاوز به حقوق سلبریتی را دریافت میکند. سلبریتی عامدانه یا ناآگاهانه به سرمایه دار یا سیاستمدار فاسد اجازه میدهد به حقوقش تجاوز شود ، در حالیکه مابه ازای آن را دریافت خواهد نمود و این چرخه تجاوز به حقوق ها ادامه می یابد . سرحلقه ها بیشتر و بیشتر گیرشان می آید ، آن پایینی ها بیشتر و بیشتر ضرر میکنند . در واقع اینجا هم نیاز شهروند به امر نمایندگی بجای اینکه از مسیر صحیح مرتفع گردد مورد سو استفاده قرار میگیرد.ابزار کار هم هرمی کردن این تجاوز به حقوق شهروندان است.
نتیجه کار هم یکسان است . بعد از چهار سال کسانیکه در اثر تبلیغات سو و یا حقه بازی ها و ترفندهای سیاسی رای غلطی داده اند ، سرمایه خود را بر باد رفته می بینند و این نظام سیاسی است که باید جور این مضحکه ها را بکشد.
از کوروش کمپانی تا مجلس کمپانی
یازاکو - ما ایرانی ها در تاریخ استاد مسلم تقلید های نصفه و نیمه بوده و هستیم . هرچیزی را که وارد کرده ایم تقریبا چنین بوده .مثلاً ، تمامی مناسبات سرمایه داری ، آنهم نه از نوع عادی و مرسوم جهانی آن بلکه نوع وحشی اش(مقایسه کنید اختلاف درآمد بین پزشکان و کارگران را در ایران و آمریکا ) در جامعه ما وجود دارد اما بنیان های فلسفی و سیاسی آن هیچ محلی از اعتنا ندارد . مثلاً دلالی ، سفته بازی، بورس بازی ، تورم و ... در برابر شفافیت، فقدان انحصار، حاکمیت قانون و ..
لینک کوتاه : https://yazeco.ir/?p=134601
- ارسال توسط : darvazeban2
- بدون دیدگاه