به گزارش پایگاه خبری یاز اکو، ما در بررسی های خود، همچنین به شهری بر میخوریم با نام تبریز در سیبری، واقع در میان رودهای «توبول-tobol» و «ایرتیش-irtiş»، که مرکز منطقه ی خودمختاری است با همین نام. این منطقه در سالنامه های روس ها، با نام «تئوریز چارلیغی»(تئوریز خانلیغی) نام برده شده است، ترکان این خان نشین، از تیره های ترکان خزر بوده و سالیان درازی در برابر روس ها مقاومت کرده و عاقبت به علت کمی جمعیتشان و زیادی قشون روس ها، شکست خورده و در ترکیب امپراتوری روسها قرار میگیرند، تعدادی از این جماعت نیز، به آسیای میانه و به مرور به سمت غرب و قفقاز و جنوب آن، و همچنین به سوی سرزمین های جنوبتر «رودخانه ی کور» سرازیر میشوند. کشیش های کلیسای ارتدوکس روس در «سالنامه ی کلیسای روس» شرح غسل تعمید و قبول مسیحیت را از طرف تعدادی از این ترکان توضیح داده اند: آلبوغا از نسل خانهای «تئوریز» غسل تعمید داده شد و وارد دین مسیحیت گشت، و سپس دختر مسیحی را به عقد او درآوردند…(Baskakov, 1979, p.146، همچنین: İ.Cefersoylu)
طبق گزارش سیاحان قرن های نه و ده میلادی-سه و چهار قمری، محل سکونت تئوریزی ها را شمال و جنوب قفقاز نوشته اند، که شاخه ای از ترکان خزر شناخته میشدند، امروزه از خان نشین تئوریز شهری با همین نام که تلفظ روسی نام است و تعدادی آبادی و روستا برجای مانده است. (Opesani Tobolsky Qubernin, Moskva, 1982, p. 53.77)
طبق نوشته ی یک مورخ روسی، این خزرها در سال ۵۷۶ میلادی مورد حمله ی بیزانسی ها قرار گرفتند و شکست خوردند، بخشی از این ترکان به جنوب رودخانه ی کور سرازیر شدند و در سرزمین های جنوبی تر ساکن شدند، در میان این ترکان «شاخه ی تئوریزی ها» نیز بودند…» اما همین نویسنده اضافه میکند:«… اما شگفت انگیز این است که یک هزار سال قبل از میلاد، مردمان «تئوریز-Tevriz» در آذربایجان ساکن بودند.
در منابع تاریخی، نام تبریز به شکل های «تاوریس-Tavris» و «تاوریش-تاورش-Tavre/iş»ثبت شده است، اما متاسفانه تا کنون ریشه و معنای نام تبریز به شکل علمی و دقیق مورد پژوهش واقع نشده است، و آنچه از طرف مورخین عرب در این باره نوشته شده، همه داستان های عامیانه ای بیش نیستند…مثل داستان تب کردن زن هارون الرشید و…و…چرا که تاریخ تبریز به خیلی زمانهای پیش از آمدن اعراب سر می زند.
در قرن پنجم میلادی، یعنی بیش از یک قرن زودتر از اعراب، سیاحی که از مناطق آذربایجان دیدار کرده، و اینک با نام Favstos Buzand، سیاحتنامه اش در دست است، از تبریز با نام شهر«تاورئش-Tavreş» نام برده است، این نام بعدها در منابع ارمنی به شکل«دئوریژ-Devrij» دیده می شود.
حدود اوایل هزاره ی اول پیش از میلاد، نام تبریز در الواح آشوریان به شکل «تاوریز-Tavris» مشاهده میشود، در سنگنوشته های «سارگون دوم» پادشاه آشور، از تبریز با نام «قلعه ی تاوریس» و در دامنه ی کوه «کیشپال» نام برده شده. «اولیاس سولیمانو-Olyas Suleymenov» معتقد است: نام تبریز با واژه ی «تیبیر-tibir»
در زبان سومری-کنگری در ارتباط است، و در حقیقت از همان ریشه ی سومری-کنگری برآمده است، در این صورت معنای «تبریز» عبارت خواهد بود از: شهر یا مکان مردمانی که با آهن سر و کار دارند، مردمانی که آهنگر هستند، به صنعت آهنگری مشغولند.
البته واژه ی «تیبیر» با نام «پرنس ترکان ماساژئت- یعنی: تومیرس، تیمورس هم در ارتباط است،(حرف «س» در پایان نام، پسوند یونانی که معنای تانیث-مؤنث به واژه میدهد، تومیرس: ملکه ی آهنین یا فولادین، لقبی که در قرن بیستم میلادی به مارگارت تاچر داده شد.)
همچنین واژه ی «تیبیر» در زبان ترکی به معنای «قوچ کوهی» نیز میباشد.
و سخن آخر اینکه میتوان در باره ی همریشه بودن نام شهر «تفلیس» پایتخت کشور گرجستان با نام تبریز اندیشید، و اینرا هم میدانیم که خود گرجی ها نام آن شهر را به صورت«تیبیلیس-Tibilis» تلفظ میکنند.
رحمان پوراکبر خیاوی(روشن خیاوی)
فیلولوژی، Ph.D