به گزارش پایگاه خبری یاز اکو، مطالعات آمایش استان در سال ۱۳۸۴ شروع شد ولی به سند ختم نشد. به نظر میرسد با اهتمامی که هیات دولت داشت در حال حاضر این مطالعات نهایی و همراستا با سند آمایش ملی به سند تبدیل شده و مصوبه شورای عالی آمایش کشور را هم اخذ کرده است.
در برنامه هفتم هیات دولت، شورای عالی آمایش و مجلس بر اساس مصوبات ماده ۲۲ قانون احکام دائمی تاکید دارند موضوع آمایش ملی و استانی مد نظر قرار گیرد و امید است بحث آمایش و مطالعات مربوطه در برنامه هفتم با قدرت بیشتر و با بسترسازیهای حاکمیتی و حقوقی لازم همراه باشد.
در استان آذربایجانشرقی با چالشهای آمایشی متعددی مثل تخریب محیط زیست، محدودیت منابع آبی و عدم توجه به توان اکولوژیکی و ظرفیتهای محیطی مواجه هستیم. عملکردها در طی سالهای گذشته چه قبل و چه بعد از انقلاب منجر به ایجاد عدم تعادلها، عدم تعارضها و عدم توازنها در سطح آذربایجانشرقی شده است.
ظاهرا در این استان هیچگاه ظرفیتهای محیطی در نظر گرفته نشده و در برخی از پهنهها بیش از ظرفیت موجود استفاده شده و در برخی مواقع هم ظرفیت موجود مورد غفلت واقع شده است. بارگذاری شهرکهای صنعتی در اراضی کشاورزی یا توسعه شهرها در اراضی باغی گواه محکمی بر این ادعا هستند.
در بخش عمدهای از شرح وظایف شورای برنامهریزی و توسعه استان موضوعات آمایش طرح شده و مورد تاکید قرار گرفته و بهویژه در مورد پروژههای مهم اخذ مصوبه شورای برنامهریزی ضروری است. ولی متاسفانه مدیران و یا کارشناسان اصلا نیازی به کسب مجوز از شورای برنامهریزی احساس نمیکنند؛ به صورت بخشی مکاتبات خود را انجام میدهند؛ مجوز میگیرند و طرحی را اجرا میکنند و فجایعی به بار میآورند که تبعات منفی آن ۲۰ سال بعد دامنگیر جامعه میشود.
برای اینکه چالش های مذکور را موشکافانهتر بررسی کرده و راهکارهایی را برای حل و یا حداقل تعدیل این چالشها از نظر بگذرانیم میزگردی با حضور تنی چند از متخصصان امر ترتیب دادیم که ماحصل آن بدین شرح است:
تا بستر حقوقی ایجاد نشود طرحهای آمایش رنگ اجرا نخواهد دید!
در این ارتباط معاون محیط انسانی ادارهکل محیط زیست آذربایجانشرقی، اظهار میدارد: در مورد آمایش سرزمین و تمام اسناد بالادستی تا بستر حقوقی لازم ایجاد نشود، مباحث آنطور که ما انتظار داریم، در سیستم اداری به شکل علمی پیش نمیرود و سلسله مراتبی که حاکم است، درگیریهای سیاسی و محدودیتهایی که بعضا قوانین و مقررات حاکم اعمال میکنند مانع این امر میشوند.
محسن حسینیقمی میگوید: البته هیچ سندی از ابتدا بینقص نبوده و به مرور زمان که استفاده میشود، تکمیلتر و ایرادات آن رفع میشود؛ تمام برنامههای توسعه رفته رفته کاملتر شده و اشرافیت روی مسائل بیشتر میشود؛ در مورد آمایش نیز همین طور است.
وی یادآور میشود: وقتی موضوعات دریاچه ارومیه را پیگیری میکردیم، سازمان ملل در قالب یک طرح ظرفیتسازی، تصمیمگیری رویکرد زیستبومی را به ما آموزش میداد؛ رویکرد زیستبومی از اصل تبعیت میکند که شالوده آن تصمیمگیری از پایین به بالا است. در واقع تصمیمسازی از فردی که روی زمین کار میکند، شروع میشود و به تدریج که به سمت بالا میرود بار حقوقی و قدرت اجرائی آن افزایش مییابد و در نهایت به مرحله اجرا میرسد.
معاون محیط انسانی ادارهکل محیط زیست آذربایجانشرقی ابراز میدارد: سند آمایش ما نوع استفاده از سرزمین را نشان میدهد ولی شدت استفاده متد علمی دیگری دارد و به جزئیات بیشتری میپردازد که به این موضوع در کشور توجه نمیشود ولی ضرورت دارد که روی آن کار شود.
نمیتوانیم هیچ نقش ملی برای آذربایجانشرقی تعریف کنیم!
فرض کنید جمعیتی داریم و میخواهیم اینها را در پهنه استان آذربایجانشرقی اسکان دهیم. در این ارتباط نمیتوانیم استان خود را از بحثهای ملی جدا بدانیم؛ بنابراین یک نقش از لحاظ ملی باید تعریف و معین شود، این استان و منطقه چه نقشی در بحثهای آمایش ملی خواهد داشت.
وقتی این نقش تعریف شد، قابلیتهایی مثل اراضی، صنعت، بازرگانی و غیره بر اساس ظرفیتهای موجود لحاظ میشود.
این توضیحات را معاون هماهنگی امور بودجه سازمان مدیریت و برنامهریزی آذربایجانشرقی میدهد و میافزاید: بعد از مشخص شدن نقش اراضی باید ظرفیتسنجی اراضی و سپس مباحثی مثل توان اکولوژیک و بهرهوری مطرح شود. از آنجایی که اطلاعات مدونی وجود ندارد، پاسخگویی توان آبی استان به نیازهای ما محل چالش است و نمیتوانیم در این مورد دقیقا نقش ملی و استانی خود را تعریف کنیم.
شاهین فتحی معتقد است: برای اینکه به سوالاتی از قبیل اینکه آیا استان ما میتواند نقش آمایشی در تامین امنیت غذایی کشور داشته باشد پاسخ دهیم، باید از ظرفیتهای موجود استفاده کنیم و با کل کشور در تعامل باشیم؛ در حالی که فقط استان را میبینیم و نمیتوانیم هیچ نقش ملی برای خود تعریف کنیم.
آیا مطالعات آمایش ما را به تمرکزگرایی سوق میدهد؟
فتحی در ادامه صحبتهای خود اعلام میکند: تمرکز و تعامل دو مفهوم متفاوت از هم هستند؛ برای توسعه باید به صورت غیرمتمرکز عمل کنیم، اما الزامات ملی را هم فراموش نکنیم. ما جزئی از یک کل هستیم و مقولاتی مثل آمایش در یک پهنه باید با تعاملات اساسی با مرکز اتفاق افتد.
وی خاطرنشان میکند: معمولا همه شهرستانها میخواهند در همه محورهای گردشگری، صنعت، خدمات، کشاورزی و غیره فعالیت کنند؛ بدون اینکه شناختی از ظرفیتهای شهرستان داشته باشند در حالی که تمام شهرستانها نمیتوانند مثلا نقش کشاورزی ایفا کنند؛ چرا که بهرهوری در کشاورزی در همه شهرستانها اتفاق نمیافتد و برای توسعه کشاورزی باید سراغ شهرستانی رویم که بهرهوری بیشتری میتواند در این عرصه داشته باشد.
معاون هماهنگی امور بودجه سازمان مدیریت و برنامهریزی آذربایجانشرقی در ادامه بیان میدارد: دولت باید مباحث حقوقی و مشکلات قوانین و مقررات را در قالب لوایحی به مجلس ارائه تاریخ مصرف بسیاری از قوانین ما تمام شده و بیش از ۵۰ سال عمر دارند. ولی اینکه نمایندگان بخواهند این قوانین را اصلاح کنند بعید به نظر میرسد. چرا که اصلا در جریان مشکلات اجرایی این قوانین قرار ندارند.
فتحی اضافه میکند: کارشناسان مجموعه دولت هر جایی که احساس میکنند قوانین نمیتوانند پاسخگوی نیازها باشد، باید این قوانین را در قالب لوایحی به مجلس بفرستند تا بررسی و اصلاح و قوانین اضافی را از حذف کند.
وی در بخش دیگری از صحبتهای خود یادآور می شود: در بحث آمایش مثلا استان ما را با دبی مقایسه میکنند که با وجود نبود توان اکولوژیکی توسعه یافته اما این مقایسه درست نیست، چرا که دبی پهنهای است که میتواند برای پیشرفت خود تصمیمات کلان بگیرد. چه در روابط بینالمللی و چه در روابط داخلی. اما استان ما نمیتواند چنین رفتارهایی داشته باشد و همواره متاثر از موضوعات کلان کشور است.
فتحی تاکید میکند: استان نمیتواند مستقلا تصمیمگیری و برای خود خطمشیهایی تعیین کند؛ چرا که نقشهای استانی و منطقهای فارغ از نقشهای ملی نمیتواند باشد.
سازماندهی فضایی در آذربایجانشرقی بهدرستی اتفاق نیفتاده است!
از سال ۸۴ یعنی بیش از ۲۵ سال پیش با مطالعات آمایش سرزمین سر و کار داریم اما سندهای راهبردی آمایش آنطور که باید مورد استفاده برنامهریزان قرار نگرفته است، لازم است در مطالعات آمایش انواع کاربریها، نوع کشت، نحوه استفاده از اراضی و کاربری آنها مشخص شود.
کارشناس بازنشسته ادارهکل محیط زیست آذربایجانشرقی با بیان این مطلب ادامه میدهد: وقتی مطالعات دریاچه ارومیه شروع شد، مقرر گردید در حوزه آبریز دریاچه ارومیه به هیچ وجه کارخانهای احداث نشود؛ اما حالا ببینید در این چند سال چند کارخانه در آنجا احداث شده و اینکه آب اینها از کجا تامین میشود، معلوم نیست.
احد صحرائی اذعان میدارد: قابلیتسنجیهای مختلف در سند آمایش لحاظ شده اما اینها به خوبی اجرا نمیشود و مدیران نیز این موارد را اصلا رعایت نمیکنند؛ به گزارشات تعداد معدود کارشناس آگاه به آمایش سرزمین و وظیفهشناس هم چندان بهایی داده نمیشود، باید روی ایجاد الزامات اجرای برنامههای آمایش فکری شود.
وی معتقد است: سازماندهی فضایی در استان بهدرستی اتفاق نیفتاده؛ به عنوان مثال کلیبر به هیچوجه مناسب ایجاد شهرک صنعتی نیست ولی زمانی در همه فرمانداران تب ایجاد شهرک صنعتی در شهرستان متبوع بالا گرفته بود و شهرکهای صنعتی متعددی در شهرستانهای مختلف ایجاد شد؛ از طرف دیگر شهرک صنعتی ورزقان را به عنوان شهرک صنایع پاییندست مس ایجاد کردیم و حالا ببینید در این شهرک چند واحد تولیدی مرتبط با مس و صنایع پاییندستی استقرار یافته است؟
لزوم ایجاد ضمانت اجرایی در طرحهای خروجی سند آمایش
سعید شهبازیکیا، کارشناس مسوول مطالعات اداره مهندسی و مطالعات ادارهکل منابع طبیعی و آبخیزداری استان هم صحبتهای فوق کارشناسان را تائید و تصریح میکند: از سالها پیش روی مطالعات آمایش کار شده است ولی این مطالعات هیچگاه به اجرا ختم نمیشود، همه برنامهها در کتابخانهها و بحثهای کارشناسی محصور ماندهاند.
شهبازیکیا پیشنهاد میکند، برای ایجاد ضمانت اجرایی در طرحهای خروجی سند آمایش چارچوبی تعریف شود؛ چرا که با ادامه رویه فعلی سند آمایش جدید هم به سرنوشت گذشتگان خود دچار خواهد شد.
وی تشریح میکند: بنده و همکارانم در مرکز تحقیقات استان از قدیمالایام بحث قابلیت اراضی را با روشهای خاص دنبال میکنیم و این روشها همواره بهروزرسانی میشود. زمانی که بنده در اداره استعدادیابی کار میکردم برای اینکه بتوانیم بحث آمایش را اجراییتر کنیم دو پروژه تعریف کردیم تا مشخص شود در شهرستانهای تبریز و بستانآباد چه کارهایی را میتوانیم، توسعه دهیم.
شهبازیکیا میگوید: در شهرستان تبریز وسعت ۱۱۰ هزار هکتاری و در بستانآباد ۷۲ هزار هکتار را تعریف و بسته به یک سری از آیتمها، کتابچههای علمی استعدادیابی منطقه را برآورد و در آن مقطع با توجه به کاربریهای مختلف شهرکهای صنعتی، گردشگری متمرکز و غیرمتمرکز، توسعه اراضی آبی و دیم، مراتع، باغات و غیره را قطببندی کردیم.
کارشناس مسوول مطالعات اداره مهندسی و مطالعات ادارهکل منابع طبیعی و آبخیزداری استان ادامه میدهد: در واقع مقیاس کوچکی از برنامههای آمایش سرزمین را به اجرا درآوردیم. چنین کارهایی در عرصههای مختلف با استفاده از مطالعات آمایش قابل انجام است.