تمدن باغشهر معروف مراغه به ۳۰۰۰ سال قبل بازمیگردد، مراغه بعد از تبریز بزرگترین شهر استان بوده و به عنوان یک شهر تاریخی، فرهنگی و تمدنی، جزو ۱۰ شهر کشور از حیث آثار تاریخی محسوب میشود.
مراغه اگرچه اعتبار تاریخیاش را از دوران حضور خواجه نصیرالدین طوسی و دوره ایلخانان میگیرد اما یادگارهایی که در شهر قرار دارد نشان از سابقه بسیار طولانی آن دارد.
به گزارش ایسنا، به بهانه ۱۶ اردیبهشت ماه، روز ملی مراغه، به این شهر سفر کردیم، در طول این سفر از بناهای تاریخی این شهر گنبد معبد مهر، گنبد سرخ، گنبد غفاریه، المانهای تاریخی پارک ملت و دیگر بناهای منم این باغ شهر بازدید کردیم.
معبد مهر مراغه، شهری مدوفون در زیر زمین
اولین بازدید این سفر یک روزه مربوط به معبدی صخرهای در دل زمین بود بود، این معبد که قدمتی ۲۰۰۰ سال دارد تمدن آیین مهر پرستی را در این شهر نشان میدهد.
معبد مهر در جنوب روستایی به نام ورجوی در مراغه بهصورت زیرزمینی و صخرهای بنا شده است که با نامهای «اولیای معصوم مراغهای»، «اجاق»، «اولیا» و «خانقاه» شناخته می شود.
این معبد در زیر یک گورستان تاریخی قرار دارد که با خاکبرداری، بخشهایی از آن، خود را نمایان کرده، اما همچنان بخش عمدهای از آن در زیر خاک قرار دارد.
این معبد به عنوان یکی از کاملترین پرستشگاههای تاریخی ایران، در دوره اسلامی یعنی زمانی که ایلخانیان بر ایران حکومت میکردند دستخوش تغییراتی شد تا نشانههایی از اسلام اکنون بر تن این معبد به یادگار بماند.
گنبد سرخ مراغه، بازمانده میراث سلجوقیان در شهر برجها
سفر دوم ما به گنبدی خوشرنگ و لعاب بود، مراغه یکی از معدود شهرهای ایران با این شمار از گنبدهای تاریخی است، هم از لحاظ تعداد و هم معماری؛ شهرستان مراغه ۱۰ برج مقبره دارد که متاسفانه از این تعداد فقط چهار مقبره پابرجا مانده است.
گنبد سرخ مراغه، یکی از آثار برجسته معماری دوران سلجوقی در استان آذربایجان شرقی است. این سازه در مراغه به دلیل رنگ آجر و خشتهای خود به گنبد سرخ « قرمزی گنبد» معروف است.
معماری این گنبد یک شروع تازه برای استان آذربایجان شرقی و ترک زبانان در حیطهی هنر و معماری بوده است و این بنا به عنوان اولین معماری آذری بوده که رنگ آبی را وارد معماری ایران کرده شناخته میشود.
گنبد سرخ دارای چهار کتیبه کوفی با آجر تراش است که نشانگر نام و تاریخ احداث بنا و نام سازنده آن است. این اثر با شیوه خاص معماری آجری و تزئینات زیبایی که بر روی آن انجام شده، یکی از شاهکارهای معماری آجری جهان است.
گنبد غفاریه
گنبد غفاریه که در کنار رودخانه معروف «صوفی چای» قرار دارد پس از یک قرن با الهام از گنبد سرخ مراغه ساخته شده بر روی سکوی سنگی و برفراز دخمهای استوار شده است چهار گوشه آن به وسیله ستونهای که دارای تزئینات آجری است زینت یافته است درگاه ورودی بنا دارای یک طاق نمای بزرگ و دو طاق نمای باریک و بلند جانبی است.
این گنبد از آجر و کاشیهابی به رنگهای سیاه و سفید فیروزهای ساخته شده است، بنا در زمان سلطان ابو سعیدبهارخان به دست معماری به نام حسین غفاری ساخته شده و کتیبه پایینی به نظر میرسد نام و القاب مدفون در مقبره باشد که قسمتی از آن به کلی از بین رفته است.
گنبد غفاریه در هر یک از اضلاع شرقی و غربی و جنوبی دارای دو طاق نما و هر یک از آنها دارای قاب مستطیلی منقش به نقش و نگارهایی از کاشی و آجر میباشد و همچنین نماد و نشانه خانواده که چوب چوگان در اضلاع مختلف این بنا به کار برده شده است.
زوایای پنهان تاریخ پیش از ایلخانی در مراغه
استاد معماری دانشگاه هنر اسلامی تبریز گفت: زوایای مختلف تاریخ در دوره پیش از ایلخانی مراغه مغفول مانده است.
احد نژادبراهیمی در گفتوگو با ایسنا، با اشاره به نامگذاری ۱۶ اردیبهشت ماه به عنوان روز مراغه، اظهار کرد: چهارم جمادی الاولی مصادف با ۱۶ اردیبهشت سال ۶۳۸ هجری شمسی بر اساس نسخه خطی از دوران ایلخانی، سالروز بسته شدن زیج ایلخانی و رصدخانه مراغه توسط خواجه نصرالدین طوسی است که این روز از سوی شورای فرهنگ عمومی با هدف شناساندن فرهنگ و تمدن این شهر، در سال ۱۳۹۵ به عنوان روز مراغه نامگذاری شد.
وی با بیان اینکه نامگذاری این روز نباید باعث فراموشی بخشهای نهان از تاریخ این شهر شود، افزود: آنچه که از متون و مطالعه نوشتهها بر میآید، مراغه به عنوان شهر ایلخانی معرفی شده و کمتر به ابعاد پیشاایلخانی این شهر پرداخت شده است. برخی از نامگذاریهای نادرست بر این ادعاها صحه میگذارد مثلا یکی از زیباترین برج آرامگاههای مراغه “گوی گنبز یا کبود گنبد” است که در میان مردم به نام مقبره مادرهلاکو نیز شناخته شده است ولی مطالعات اخیر نشان می دهد که این مقبره ارتباطی به دوره ایلخانی ندارد و در دوره اتابکان آذربایجان و در زمان ارسلان کرپه ساخته شده است.
وی ادامه داد: گنبد سرخ مراغه متعلق به یکی از پادشاهان محلی دوره سلجوقی بنام امیراحمد یلیان است ولی هیچ نام و نشانی از این شخص به خاطر این نوع نامگذاری در میان مردم وجود ندارد. به عنوان کسی که سالها در خصوص تاریخ و معماری ایران و آذربایجان مطالعات و پژوهشهایی دارم، همیشه برای بنده این سوال مطرح بود که چرا هلاکوخان با وجود اینکه شهرهای زیادی را در محدوده متصرفی و حکومتی خود همچون پایتختهای امپراتوریهای بزرگ همانند بغداد، اصفهان، تبریز، نیشابور، غزنه، خوارزم و ری دیده بود، نسبت به انتخاب مراغه به عنوان پایتخت خود اقدام میکند؟
نژاد ابراهیمی گفت: این سوال دغدغه همیشگی بنده بود تا اینکه در سالهای گذشته به واسطه مطالعه در دانستن روابط بین ریاضیدانان و هندسهدانان مسلمان با معماران و هنرمندان امکان مطالعه در برخی از آثار مکتوب دوراناسلامی فراهم شد. روزی را به خاطر دارم که یکی از اساتید دانشگاه یدی تپه ترکیه(پرفسور گولچین کوچوک کارا) از بنده درخواست همکاری برای مطالعه بر روی بناهای دوره سلجوقیان ایران را داد و علاقمند مطالعه در شهرهای اصفهان، ری و نیشابور بود و زمانی که از او خواستم که این مطالعه در وهله اول روی آذربایجان متمرکز کند، گفت مگر اذربایجان بنای از دوره سلجوقی دارد؟
وی ادامه داد: این پرسش، عزم بنده را چندین برابر کرد و با کمک دانشجویان معماری و معماری اسلامی دانشگاه هنر اسلامی تبریز اقدام به مطالعه عمیق روی این موضوع کردیم و مراغه یکی از مراکزی بود که باید مورد مطالعه قرار میگرفت و نتایج این مطالعه حیرت انگیز و شگفت آور بود و بخشی از دغدغه و پرسش چرایی انتخاب مراغه به عنوان پایتخت از طرف هلاکو و خواجه نصیرالدین طوسی را فراهم میکرد.
وی گفت: برخی از پژوهشگران از جمله استاد عباس اقبال اشتیانی دلیل انتخاب مراغه را آب و هوای مناسب و نزدیکی به شامات برای حمله احتمالی هلاکو به سوریه و مصر ذکر کرده بودند ولی به نظر، واقعیت چیز دیگری بود. مطالعه سالهای اخیر پژوهشگرانی همچون کارل بیر از مرکز مطالعات اسلامی دانشگاه برکلی بر روی گره چینیهای گنبد سرخ مراغه و پیتر لو از اساتید فیزیک دانشگاه هاروارد بر روی گره چینیهای گنبدکبود مراغه نشان میدهد که معماران و هنرمندان مراغه در دوران سلجوقی از دانش عمیق ریاضی و هندسی برخوردار بودند. کارل بیر برای گرههای گنبد سرخ مراغه به لحاظ استفاده از دانش هندسه در فلات ایران از لفظ «بی نظیر» استفاده میکند و پیتر لو از آگاهی این هنرمندان از نظمی شبه تناوبی در کنار نظم تناوبی در چینش اشکل هندسی در کنار همدیگر خبر میدهد.
این استاد دانشگاه ادامه داد: پیتر لو مینویسد که دانشمندان ریاضی و فیزیک تا قرن هجدهم ادعا میکردند تنها با استفاده از سه شکل، مثلث و شش ضلعی میتوان یک سطح را پوشش داد و این امر را محال میدانستند ولی او اثبات میکند که هنرمندان مراغهای توانستهاند سطوح را با اشکال ۵ و ۱۰ ضلعی هم پوشش دهند و این امر نیازمند آگاهی از نظم شبه تناوبی در ریاضی و هندسه بود و اینجا با سوال دیگری روبرو میشویم که چگونه هنرمندان مراغهای به این دانش آگاه شدهاند؟.
وی گفت: قطعا این دانش به صورت تصادفی نمیتوانسته به دست آید. با توجه به اینکه انتقال علم و دانش در تاریخ از یک گروه متخصص به گروه متخصص در رشتهای دیگر در قالب جلسات هنرورزی و گفت و شنود علمی اتفاق میافتاد، آیا این احتمال وجود دارد که مراغه در دوره سلجوقی، چنین جایگاهی داشت و دانشمندان در آنجا حضور داشتند؟ این سوال سومی بود که باید جواب داده میشد.
وی ادامه داد: مطالعه و پرس و جو از آشنایان و تاریخ ریاضیات در دوره اسلامی چیزی را نشان نمیدهد و تقریبا اغلب محققان و پژوهشگران از وجود چنین فضای علمی در مراغه اظهار بیاطلاعی میکردند، در این راستا با مطالعه در تاریخ زندگی ریاضیدانان و هندسهدانان مسلمان و مدارسی که در دوره سلجوقیان در مراغه وجود داشت، نتایج ارزشمندی را ارائه کرد. شهر مراغه در دوره سلجوقیان، مدارس متعددی از جمله شافعیان قاضی، قاضی محی الدین، محبیه، اتابک، عزیه، صدریه، مجاهدیه داشت که ریاضیات، حکمت و فلسفه در آنها تدریس میشد و از مدرسان برجسته آنها اشخاصی همچون ابوالفتح نصربن محمدبن ابراهیم مراغی، ابوعلان سعد بن مصری، شجاع الین ابو عبدالله، عین الین ابوعلی، محی الدین ابوحامد، مجدالدین جیلی و سموأل بن یحیی بن عباس یهودای مغربی و دیگران بودند.
نژاد ابراهیمی گفت: نام یک استاد در این بین بسیار خودنمایی میکند و آن سموال مغربی بود که مدتی در بغداد زندگی و با دانشمندان و ریاضیدانان آنها ارتباط برقرار کرد ولی شرایط آن زمان بغداد به گونهای بود که سموأل نتوانست کسی را که توانایی تدریس ریاضیات را سوای چند مقاله اول اصول اقلیدس داشته باشد، پیدا کند؛ بنابراین به تنهایی کتابهای دانشمندانی چون اقلیدس، ابوکامل و کرجی را مطالعه کرد و چون در آن زمان مراغه رقیب علمی بغداد محسوب میشد، مدتی بعد به خاطر جایگاه علمی بالایی که این شهر داشت به مراغه مهاجرت کرد و تا پایان عمر خود در مراغه باقی ماند.
وی با بیان اینکه براساس اسناد تاریخی، مدفن سموال در مراغه است، افزود: مراغه پیش از دوره ایلخانان، جایگاه علمی بالایی داشت و ریاضیدانان و هندسهدانان در آن ساکن بودند و حضور آنها و شرکت در جلسات گفت و شنودهای علمی موجب شده بود تا معماران و هنرمندان بتوانند از دانش بالای ریاضی و هندسی آنها در خلق آثار هنری فاخر استفاده کنند ولی عدم مطالعه دقیق و شناسایی آنها باعث شده تا جایگاه علمی واقعی مراغه، پیش از دوره ایلخانان مغفول باقی بماند که نیازمند برنامه ریزی دقیق برای معرفی این جایگاه مهم برای نسل معاصر است.