«سهمخواهی» تشکلها و اشخاص برای تشکیل دولتها در کشور ما از جمله نگرانیهایی است که دلسوزان کشور پس از هر دوره انتخابات ریاستجمهوری به آن هشدار دادهاند. مشکل از آنجا شروع میشود که نبود شاکله مناسب از جمله احزاب توانمند برای ورود یک کاندیدا به گود رقابت انتخاباتی که طبیعتاً دولت احتمالی او را از همان دوره رقابت به مرور به مردم بشناسانند، فضایی را ایجاد میکند که هر آنکه تلاشی برای موفقیت کاندیدایی در پیش بگیرد خود را محق بداند پستی بگیرد و مطالبه سهم از دولت و سمتها کند. حالا بماند که علاوه بر این جمعیت ستادها و فعالان در کشور ما عدهای هم هستند که «مجاهدین شنبه» هستند و وقتی مطمئن از پیروزی کاندیدایی میشوند دور آن را میگیرند تا به نوعی خود را در دولت جدید جا دهند.
به گزارش یازاکو به نقل از هم میهن، از عواقب تشکیل دولتهای سهمیهای هم که بسیار گفته شده و همین مواردعدم هماهنگی لازم برای پیشبرد اهداف و برنامهها و ارجحیت خواست گروهی اغلب این گزینهها برخواست و منافع مردم که معمولاً به سرعت آثار آن بروز میکند و علاوه بر ایجاد ناکارآمدی در دولتها، ناامیدی هم به جامعه تزریق میکند، کافیست.
حالا روز گذشته بهزاد نبوی، از فعالان سیاسی و پیشکسوتان فعالیت تشکیلاتی که تا سال گذشته رئیس جبهه اصلاحات هم بود، به وضعیت پیشآمده در این دوره انتقال دولت مسعود پزشکیان واکنش نشان داده و در مطلبی نوشت: «با سلام، با مطالعه مطالب دوستان، به نظر میرسد شعار «برای ایران» قبل از انتخابات، به شعار «برای وزارت» تبدیل شده. از همه اعضای کمیتهها عاجزانه استدعا دارم، به خاطر ایران و به خاطر دکتر پزشکیان بینوا، دست از سهمخواهی از این گوشت قربانی بردارند. »
او در ادامه پیشنهاد میدهد که «رئیس و همه اعضای کمیتهها، از داشتن پست و مقام منع شوند، تا بتوانند کمی هم به فکر ایران و آینده آن باشند.»
این دغدغه و سهمخواهیها در گزارش روز گذشته محمدجواد ظریف، بهعنوان رئیس شورای راهبری انتخاب اعضای کابینه دولت چهاردهم نیز مشاهده میشود، آنجا که او تاکید کرد که بنا بر مصوبه این شورا: «۱- هیچیک از اعضای کمیتهها اجازه ندارند با نامزدهای مسئولیت، خارج از جلسات رسمی کمیته دیدار داشته باشند. فرد متخلف مستعفی شناخته خواهد شد. ۲- هر یک از اعضای کمیتهها که نامزد مسئولیتی در دولت میگردد، بلافاصله از عضویت در کمیته کنارهگیری مینماید و با فرد دیگری با ویژگیهای مشابه جایگزین میشود.»
و به عبارتی نشان از تلاشی برای بیاثر کردن چنین روندهایی در تشکیل دولت چهاردهم است. در روزهای انتخابات آنچه که بیش از همه از سخنان مسعود پزشکیان بر سر زبانها آمد و مورد توجه قرار گرفت، تاکید او بر سپردن کار به کاردانان و تصمیمگیری براساس نظرات کارشناسی بود؛ از طرفی به نظر میآمد عزمی جزم شده که این بار متفاوت از هر دوره دیگری بیگدار به آب زده نشود و دولتی برای ایران و برای مردم شکل گیرد.
در همین راستا هم برنامههای مختلف حضور کارشناسان در جایگاه کمیتهها (فارغ از خوب یا بد بودن سازوکار) برپا شد تا مثلاً جلوی رقابت دستیابی به کرسی با لابیگری و سایر روشهای غیراصولی و سهمگیریها صورت گیرد اما اخبار روزهای اخیر و آنچه از بیرون این سازوکار به آنچه در حال انجام است، اشارتی دارد بیانگر نفوذها، تلاشها و لابیگریهایی است که صدای بسیاری از آنها که به امید بهبود وضع موجود به این انتخابات چشم دوخته بودند را نیز درآورده است.
گروههایی به میان آمدهاند که شاید اگر گزینهشان به وزارت و کرسی مسئولیتی برسد؛ فارغ از عملکرد صرفاً با نامشان اولین تیر نارضایتی و ناامیدی از دولت را بر دل مردم بزند. حالا که افرادی چون بهزاد نبوی و دیگر فعالان سیاسی و دلسوزان ایران زنگ این هشدار را به صدا درآوردهاند، امید است که گوش شنوایی باشد و آنها که بدون توجه به عواقب کارشان وارد رقابت رسیدن به کرسیهای مسئولیتهای قوه مجریه از طریق سهمخواهی شدهاند، حرف این کارکشتگان سیاست را گوش دهند و کمی از پزشکیان و سایر معتمدین اطراف او در این زمینه فاصله بگیرند و رویکردی در پیش گرفته تا «کابینه برای ایران» شکل بگیرد.
آنها هم که دستاندرکار هستند؛ گوش و چشمشان باز باشد و مراقب آنچه در اطرافشان رخ میدهد باشند. در همین راستا با توجه به هشدارها و گزارشهای محمدجواد ظریف در این زمینه به مردم، گفتوگوهایی با علیاکبر گرجی، استاد حقوق عمومی دانشگاه شهید بهشتی، حشمتالله فلاحتپیشه، استاد علوم سیاسی و فعال سیاسی میانهرو و سهیلا جلودارزاده، نماینده سابق مجلس و عضو حزب اسلامی کار داشتهایم که در ادامه میآید.
آقای نبوی با ابراز نگرانی از سهمخواهیها متنی را منتشر کرده است. برای شروع بحث تحلیلتان از وضعیت پیش آمده در کمیتههای معرفی کابینه دولت آقای پزشکیان چیست؟
علیاکبر گرجی: اینکه در چینش کابینه و دولت آقای پزشکیان تخصصگرایی تبدیل به یک روش و اصل شده، امری پسندیده و قابل دفاع است. آنطور که من شنیدهام، حدود ۴۵۰ نفر در این کمیتهها حضور دارند، تشکیل این کمیتهها نشاندهنده این است که دکتر پزشکیان بنا دارد تا از رفتارهای هیئتی و مبتنی بر سهمخواهی به نوعی جلوگیری کند.
هدف تشکیل این کمیتهها این است که شایستهسالاری در چینش کابینه مراعات شود. از منظر انصاف، خرد و عدالت ما چارهای نداریم جز اینکه تکیه دکتر پزشکیان بر خرد جمعی را مورد تاکید قرار دهیم، بنابراین تکیه بر عقل جمعی کار پسندیدهای است و برای کشوری که در آن معمولاً سیاست عرصه خودسریها و رفتارهای حقبه جانب است، چنین حرکتی میتواند درسآموز باشد.
گام اولی که دکتر پزشکیان در این زمینه برداشتند، نشان از فروتنی ایشان دارد، نشان از این دارد که ایشان خردمدارانه و اخلاقمدارانه رفتار میکند و نمیخواهد با تشخیصهای فردی خودش آدمهای ضعیفی را به عنوان همکار انتخاب کند.
به نظرم اصل این کار نوعی احترام به رای مردم و پسندیده است. اما واقعیت این است که آقای دکتر پزشکیان و دکتر ظریف و همه عزیزانی که در راهبری و کابینهآرایی نقش دارند، باید حواسشان به چند مطلب باشد. اولین نکتهای که مورد توجه است این است که افرادی باید در تیم همکاران دکتر پزشکیان حضور داشته باشند که شعارها، افکار و اخلاق ایشان را قبول داشته باشند.
دکتر پزشکیانی که من در طی این سالیان شناختهام، یک انسان آزاده، عدالتگرا و حساس به حقوق و آزادیهای مردم است. نکته دوم این است که نباید در کمیتهها و لیست گزینهها افرادی حضور داشته باشند که پیشینههای سیاهی در دفاع از حقوق ملت داشته باشند. نکته سوم این است که دکتر پزشکیان و کمیتهها باید توجه کنند آیا افرادی که داوطلب تصدی فلان پست هستند، آمادگی جانفشانی برای حقوق مردم را دارند؟ من خیلی سربسته بگویم، آدمی که سابقه حقکشی و نادیده گرفتن قانونشکنی را در دوره کاری خودش دارد، نباید وارد این لیست شود.
سهیلا جلودارزاده: آقای نبوی پیشکسوت و استاد بزرگوار ما در تمام زمینهها هستند و تحلیل ایشان درست است. ممکن است همیشه چنین اتفاقی – سهمخواهی – وجود داشته باشد. حتی کسانی که نبودند و تا یک هفته قبل برای کاندیداهای رقیب تلاش میکردند، امروز به واسطه روحیه آقای پزشکیان احساس میکنند که میتوانند در اداره سهمی داشته باشند. البته ایشان نمونه خوب الگوی رفتاریای را از زمان آقای خاتمی به اجرا درآورده است. در آن زمان پزشکیان در حزب خاتمی نبود اما همان موقع به عنوان معاون و پس از آن وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی دعوت شد؛ آنهم به دلیل عملکرد خوبش.
به نظر من با توجه به تمام مصیبتهایی که به سر ملت آمده باید در این ۸ سال نفس خود را بکشیم و هر کسی در جایگاهی که میداند امکان خدمت دارد، مسئولیت قبول کند. اما اینکه سهمخواهی صورت بگیرد و از نمد ملت بخواهند برای خود کلاهی بدوزند، بیانصافی و بیرحمی نسبت به آرمانهای ملت است. هر کسی رای داده با ترس و شک آمده که نکند تکرار شده و هر کسی به دنبال سهم خود از سفره انقلاب باشد و حتی کسانی که فکر میکنند عقب ماندهاند سهم بیشتری طلب کنند. سهمخواهی جفا و خیانت به ملت است و یک دفعه باید فکر خدمت به ملت باشیم.
افرادی از اقشار و تجربههای مختلف در دستگاه اجرایی و علم متفاوت در کارگروهها حضور دارند، ممکن است اشتباه کنند و باید مراقب باشند. از سوی دیگر شورای سیاستگذاری راهبردی هم باید با دقت بیشتر بر امور نظارت داشته باشد. نمیشود با اقدامات جدید و ابتکاری با سرنوشت یک ملت بازی کرد. این شورا باید نتیجه کارگروهها را بررسی کند و در صورت پیشنهاد افرادی معقول و منطقی از آن استفاده کنند.
حشمتالله فلاحتپیشه: آقای پزشکیان در طول رقابتهای انتخاباتی، اعلام میکردند که محدود به یک جناح و جریان و قومیت خاص نیست و یک رای فراگیر دارد. کسانی هم به آقای پزشکیان رای دادند که منتقد وضع موجود بودند و به عبارتی انتخابات بین منتقدان وضع موجود و حامیان وضع موجود بود. بعد از آن دیدیم که عملاً مسائل و مشکلات کشور تحتالشعاع رقابت برای گرفتن کرسیهای وزارتی و مدیریتی قرار گرفت.
از زمانی که آقای پزشکیان رای آورده کمتر میبینیم که صحبت بر سر این باشد که کشور درگیر چه مشکلاتی در عرصه داخلی و خارجی است و بهویژه کمتر برای رفع مشکلات اقتصادی راهحل ارائه میدهد. اما افرادی شروع کردند به انتشار لیست کابینهها، افراد مختلف و در استانهای مختلف نیروهایی را مشخص کردند که اصلاً جزو حامیان آقای پزشکیان هم نبودند اما از هر فرصتی استفاده میکنند تا خودشان را مطرح کنند.
معتقدم این بخش از صحبتهای آقای نبوی درست است و در نهایت هر اتفاقی که در دولت آینده رخ دهد، چه مثبت یا منفی، و هر عملکرد درست یا غلطی شکل بگیرد، مسئولیت آن با آقای پزشکیان است. در نتیجه شخص ایشان باید کابینه را مشخص کند. حال در این بین ایشان یک تفویض اختیاری را به یک کمیته راهبری کرده است که این کمیته نیز سعی کرده است یک سازوکاری را در پیش بگیرد، اما تجربه نشان داده که هر سازوکاری هم که ترتیب داده شود مصون از رخنه فرصتطلبان و فشار باندهای سیاسی نیست.
اصلاً دلیل اینکه ما در دولتهای مختلف یکسری اسامی مشابه را میبینیم این است که برخی از باندهای قدرت، فرصتطلبانی هستند که همواره بر رای مردم سوار میشوند و تنها چیزی که برای آنها مهم است یک منصب مدیریتی است و بعد از آن هیچ برنامهای را ارائه نمیدهند.
اعتقادم بر این است که انتخاب افراد از میان کسانی که در گذشته مسئولیت داشتند و الان نیز به دنبال مسئولیت هستند تشخیص سختی نیست. اینکه همه قوانین برنامه توسعه کشور عملاً بیش از ۲۵ درصد یا ۲۷ درصد تحقق پیدا نکردند، دستپخت همین مدیران تکراری است. کسانی که در دوران خود نتوانستند به اعداد و اهداف مربوطه برسند و کارنامه روشنی داشته باشند طبیعتاً الان هم نمیتوانند مفید باشند.
اما میبینیم که این افراد یک پشتوانه رسانهای و باندی دارند که منافع را از بالا تا پایین بین خود تقسیم کردند و اگر یک پست وزارتی را کسب کنند حتی تا عرصه شهرستانها هم باقی پستها را بین خود تقسیم میکنند. اما واقعیت این است که آنها نمیتوانند دردهای مردم را دوا کنند. در این شرایط آقای پزشکیان خودشان هم میدانند که شخصاً باید پاسخگو باشند.
الان مراجعه به یکسری شاخصهای محاسباتی نشان میدهد که مدیران ثابت کشور چه ضربهای به کشور زدند. فقط ۳۲ درصد دستگاهها و نهادهای دولتی در سامانه پاک نام عملکرد خود را ثبت میکنند و گزارشهای دیوان محاسبات نشان میدهد که برخی از این دستگاهها و شرکتها صدها میلیارد تومان تخطی از قوانین پرداخت حقوق و مزایا دارند. این تخطیها باعث شکلگیری باندهای قدرت میشود درحالیکه قانون میگوید همه چیز باید شفاف باشد.
آقای پزشکیان که شعار شفافیت داده نباید هیچگونه اغماضی داشته باشد و باید یک دولت پاک تشکیل دهد. اولین شاخص در دولت او باید این باشد که اولاً در سامانه پاک نام عملکرد قبلی خود را بهویژه در زمینه پرداختها ثبت کند و خود و اعضای خانوادهاش اجازه هیچگونه کار اقتصادی را نداشته باشند و هرگونه پولشویی و سندشویی توسط آنها موجب اجرای قانون تعزیرات شود.
اینها شاخصهایی است که باید مدنظر آقای پزشکیان باشد و امیدوارم ایشان این تاریخچه را بدانند که برخی از مقامات گذشته الان حتی نمیتوانند در میان مردم کوچکترین دفاعی از عملکرد خود بکنند چراکه عملکرد قابل دفاعی نداشتند.
آقای نبوی پیشنهاد داده است رؤسا و اعضای کمیتهها از داشتن پست منع شوند و برخی منتقدان هم با بحث «تعارض منافع» پیشنهاد میدهند که خود اعضای کمیتهها کاندیدای وزارت و مناصب نباشند. آیا موافق این پیشنهاد هستید و فکر میکنید تا چه حد میتواند از حواشی موجود بکاهد؟
علیاکبر گرجی: منطقاً باید افرادی که در کمیتهها هستند، ذینفع نباشند و تعارض منافع وجود نداشته باشد. اصل بیطرفی هم اقتضا میکند آقایان و خانمها کمیته را طوری اداره نکنند که آخرش نام خودشان از کمیته بیرون بیاید. به همین علت است که این سخن جناب بهزاد نبوی سخن قابل دفاعی است. اگر واقعاً کسی احساس میکند باید در یک سمت و وزارتخانهای مسئولیت بپذیرد، از حضور در آن کمیته خودداری کند. چرا ما باید اینقدر ولع داشته باشیم که همه جا باشیم؟ این صحبت و توصیه آقای بهزاد نبوی خیرخواهانه است و باید مورد توجه واقع شود.
سهیلا جلودارزاده: این یک موضع محافظهکارانه است و ما نمیتوانیم با سرنوشت ملت بازی کنیم. اگر این جنبهها را لحاظ کنیم به ملت خیانت کردیم. مردم یک ماه پراسترس و چالش بزرگی را پشت سر گذاشتند. مردم که بارها گفتهاند عده دیگری میخواهند کشور را غارت کنند. پزشکیان به مردم اعلام کرد که من به شما دروغ نمیگویم. رودربایستی یک نوع غیرواقعی برخورد کردن است. ممکن است در کمیتهها فردی حضور داشته باشد که مناسب برای مناصب باشد. بنابراین نباید آنها را از دایره افراد متخصص پیشنهادشده حذف کرد. باید انتخاب اصلح را در نظر گرفت و کابینه با آنها تشکیل شود که از نیروهای متعهد، علاقهمند و جانبرکف هستند.
وقتی رئیسجمهوری منتخب گردن خودش را ودیعه گذاشته، هر کسی که تصمیم به همکاری با این دولت را دارد باید از منافع خود بگذرد. ما همیشه رودربایستی داشتیم و به جایی رسیده که تمام کشور را یک جریان اداره کرده، آنهم جریانی که خدمتی نکرده است. از ترس حاشیه نباید سیاستی اتخاذ شود که مردم را ناامید کند. اگر اعضای کمیتهها نتوانند مسئولیت بپذیرند، به معنای محروم کردن شورای سیاستگذاری راهبری از متخصصان است و محدودیت ایجاد میکند.
حشمتالله فلاحتپیشه: بهطور طبیعی سازوکارها از این نوع، تاسیسی هستند و کسانی که در جایگاه داوری در چنین سازوکارهایی قرار میگیرند خودشان هیچ منفعتی نباید در داوری داشته باشند و لذا پیشنهاد آقای نبوی از این نظر قابل دفاع است که کسانی که ارزیابی عملکرد میکنند نباید نتیجه ارزیابی خودشان باشند. در زمینه مقامات و وزرای گذشته نیز معتقدم نباید منع کاملی گذاشت که هرکسی وزیر بوده نتواند دوباره وزیر شود اما باید یک معیار گذاشت. کسانی که وزیر بودند اما احکام قانون برنامه را تامین کردند و عملکرد قابل دفاعی دارند میتوانند دوباره پست بگیرند اما کسانی که نتوانستند اهداف حوزه مدیریتی خود را تامین کنند چیزی برای ارائه در چنته ندارند.
در روزهای گذشته شاهد انتشار شایعات و اخبار ضدونقیض زیادی درباره ترکیب کمیتهها بودیم که آقای ظریف همه آنها را خبرسازی و در چارچوب اهداف سهمخواهان اعلام کرده است. به نظر شما، تعیین سخنگو یا مسئول اطلاعرسانی مشخص در مقطع کنونی تا زمان در دست گرفتن و تشکیل دولت از سوی پزشکیان تا چه حد ضرورت دارد؟
علیاکبر گرجی: اصل شفافیت و صداقت حکم میکند که همه اعمال و رفتار جناب آقای پزشکیان و تیم همراهش در دسترس و شفاف باشد و مردم بفهمند که چه اتفاقهایی دارد میافتد و قرار است چه اتفاقهایی رخ دهد. به همین علت من اعتقاد دارم یا از طریق سخنگو و یا از طریق دکتر ظریف باید این اطلاعرسانی انجام شود تا مردم احساس نکنند که انتخابات انجام شد، کار تمام شده و دیگر رئیسجمهور سراغی از آنها نخواهد گرفت. بنابراین اولین قضیه این است که خود دکتر پزشکیان از همین الان تقید خودشان را به اصل شفافیت داشته باشند و این تقید را اعلام کنند و راه وفاداری به این شفافیت را هم خودشان بهتر از ما بلد هستند.
سهیلا جلودارزاده: در حال حاضر کاری که آقای ظریف انجام میدهد حواشی را کاهش میدهد و مردم نیز در جریان تصمیمگیریها قرار میگیرند. احتمال دارد سکوت شرایط اضطراب را در مردمی که استرس داشتند و دلواپس بودند، افزایش دهد و احساس جدایی از دولت کنند. اما اگر در جریان فعالیتهای دولت قرار گیرند به نیازشان پاسخ داده شده است. اطلاعرسانی ظریف التهاب جامعه را کاهش داده است.
حشمتالله فلاحتپیشه: فکر میکنم خود ایشان در حال ارائه گزارش هستند اما طبیعتاً یکی از دلایلی که اسامی را منتشر نمیکنند این است که انتشار اسامی موجب شروع یکسری لابیهای پنهان و زیرزمینی میشود. اما مردم باید بدانند که دارند چه کسانی را ارزیابی میکنند اما بعد از رئیسجمهور که این ترکیب را شکل داده مسئولیت عملکرد دولت بر عهده همین کمیته راهبری است.
برای جلوگیری از شرایط پیش آمده و تامین منافع مردم در این مرحله شما چه پیشنهادی دارید؟
علیاکبر گرجی: اولاً من اعتقاد دارم حتماً دکتر پزشکیان باید از زنان شجاع، زنانی که آزادیگرا هستند، زنانی که حقوق ملت برای آنها برجسته است و پیشینه آنها نشان میدهد که آماده جاننثاری برای حقوق ملت هستند، در دولت و کابینه استفاده کنند و چند وزیر زن داشته باشیم و از اینکه مجلس رایعدم اعتماد به زنان دهد، نباید ترسی داشته باشد. این زنان به مجلس معرفی شوند، مجلس هم براساس تکلیف خودش عمل خواهد کرد.
همچنین باید در کابینه از عزیزان اهل سنت و افرادی که احساس میشود طی سالیان گذشته کمتر دیده شدهاند، استفاده شود تا آنها دلگرم شوند که دولت در ایران جنبه ملی دارد. ثانیاً در کنار مسئله تخصص و جوانگرایی، مهمترین مسئله، مسئلهی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و در این بین، فصل سوم قانون اساسی است. هر کسی که ذرهای تردید در اجرای فصل سوم قانون اساسی دارد و آماده از خودگذشتگی نباشد، خودش باید کنار برود.
به نظرم دکتر پزشکیان و دکتر ظریف، اولین تعهدی که از افراد میگیرند باید این باشد که اینها خودشان را فدای حقوق ملت کنند. دغدغه اصلی همین است و مردم در طی سالها از این موضوع آزرده شدهاند. اگر آقایان و خانمها در کنار تخصص، به این اصل وفادار باشند، بسیاری از مشکلات کشور حل خواهد شد.
سهیلا جلودارزاده: این امتحانی است برای کسانی که در کارگروهها فعالیت میکنند در راستای در نظر گرفتن مصالح مردم. از سوی دیگر یک روش جدیدی است که مردم در انتخاب کابینه مشارکت دارند. البته در دوره آقای روحانی هم این کارگروهها تشکیل شد اما بستهتر عمل کردند. مقدار زیادی از این نابسامانیها طبیعی است و اگر احزاب کشور خوب شکل گرفته بودند دچار این سردرگمیها نبودیم. احزاب سیاسی باید جدی و فراگیر شوند. در شرایط کنونی سیاسی، مردم اصلاحات حدود ۲۵-۲۰ درصد هستند. اما حزبها و تشکلهای سیاسی متعدد هستند. اما اگر دو، سه حزب فراگیر داشته باشیم که شرایط را در جنبههای اجرایی و سیاسی ساماندهی کنند، احساس نابسامانی نمیشود. البته کل پروسه وارد شدن پزشکیان به انتخابات یکماه طول کشیده است.
بنابراین بخشی از نابسامانیها طبیعی است و باید به او حق بدهیم. ایشان تصمیم دارد به صورت ملی کار کند به همین دلیل افرادی که حتی در سه دولت قبل حذف شدند به دنبال خدمتگذاری هستند. روز اول که پزشکیان کاندیدا شد کمتر کسی فکر میکرد که موفق شود. چون تمام کسانی که سهمخواه بودند در جاهای دیگر فعالیت میکردند و با پزشکیان کار کردن ریسک داشت. اما ایشان موفق شده و در مرحله بعد هم با همان درایتی که ملت و اعضای ستاد داشتند، با موفقیت پشت سرمیگذارد.
حشمتالله فلاحتپیشه: معتقدم اولاً کارنامه افراد باید بررسی شود و اگر کسانی در مقطع خاصی مسئولیت داشتند و در آن مسئولیت کارنامه قابل قبولی داشتند، به نظرم میتوانند دوباره صاحب منصب شوند. بسیاری از مشکلات جامعه ما ناشی ازعدم تدوین و تصویب اسناد است، مانند سند حقوق شهروندی، سند کار شایسته، سند حقوق فرهنگی و… و اگر این اسناد وجود داشت بسیاری از مشکلات جامعه ادامه پیدا نمیکرد. اسنادی که دولتهای مربوطه باید ارائه میدادند اما این کار را نکردند و کسانی که از قانون در مدیریت خود گریزان بودند نمیتوانند به مردم خدمت کنند و معتقدم اگر موضوع باندی و جناحی شود در نهایت مردم با انتخابهای محدودی مواجه میشوند و امیدوارم کسانی که از این توان برخوردار هستند این فرصت را داشته باشند که برنامههای خود را ارائه دهند.