«نخستینبار که تا مرز کنارهگیری پیش رفتم، در سفر نخست آقای رئیسجمهور به نیویورک در سال ۱۳۹۲ بود. برخی مشاورین آقای رئیسجمهور بدون هماهنگی تلاش کرده بودند نشست وزرای خارجۀ پنج به اضافه یک و ایران را به نشست سران تبدیل کنند.
دومین بار طرحی پیرامون کمیته نیازهای هسته ای کشور بدون هماهنگی با وزارت امور خارجه برای زمامداران کشور فرستاده شده بود، که گفتگوها را پیشاپیش محکوم به شکست میکرد.
سومین نوبت به دنبال شکایت از بی توجهی سایر وزارتخانهها به بایستههای بنیادین سیاست خارجی و به ویژه در ارتباط با ناهماهنگی در پیوندهای با روسیه بود که انجام وظیفۀ وزیر امور خارجه را برهم ریخته بود. ناگفته نماند که وزارت امور خارجه برای دفاع از پیوندها با روسیه وارد شده بود.
نوبت دیگر، بر سر ِ سفر بشار اسد در اسفندماه ۱۳۹۷ بود.
کنارهگیری بعدی مربوط به فعالیتهای دیپلماتیک ما برای شکست دادن تلاش آمریکا برای بازگرداندن قطعنامه های شورای امنیت در برابر ایران در تابستان و پاییز ۱۳۹۹ بود. آقای پوتین یک پیشنهاد مطرح کرده بود که به نظر وزارت امور خارجه میبایست با روش دیپلماتیک با آن برخورد میشد.
در شورای عالی امنیت ملی و در دولت با لحنی تند مخالفت کردند، که توهین به وزارت و وزیر امور خارجه بود. پس از آن تقاضا کردم از حضور در هیأت دولت معاف شوم، که موافقت نشد.
آقای ظریف دقایقی قبل هم اعلام کرد که از معاونت راهبردی دولت اقای پزشکیان استعفا داده است!