یازاکو؛ محمد فرج پور باسمنجی – در روزگاری که از تحریم و فشارهای اقتصادی و بسته شدن حسابهای خرید از بازارهای ایرانی بدلیل سیاستهای نه چندان معقول کشور ما در عرصه بینالملل خبری نبود و شیاطین جهانی از یکسو و کاسبان تحریم و گدایان مفت خور از سفره کسب و کارهای مردم ایران بدور بودند. فرش ‘ صنایع دستی ‘خشکبار’چرم ومحصولات غذایی و حبوبات و کالاهای وطنی بازار تاریخی تبریز بعنوان بزرگترین سازه آجری تجاری بهم پیوسته دنیا در بازار های آمریکا و اروپا میدرخشید و ثروتمندان عالم به سراغ فرش و محصولات متنوع بازار تبریز می رفتند و هر روز گروه زیادی از تجار کشورهای مختلف در بازار تبریز سفارش محصول و تقاضای خرید کالا را داشتند و دختر صاحب کارخانه بنز آلمان خانم مرسدس قالی های مورد پسند جهیزیه خود را از بازار فرش تبریز تهیه می کرد.
چه روزهای باشکوهی این بازار تبریز داشت و چه سرمایه های هنگفت و سرشاری از این داد وستدها نصیب مردان تجارت پیشه ما میشد …در این دوره شادروان حاج یعقوب صادق نوبری متولد ۱۳۰۸ در خانواده تجارت پیشه در بازار تبریز کم کم پا به عرصه می گذاشت.با گره های فرش و تاپ و توپ دفعه های آهنی قالیبافان آشنایی می یافت. وی اعتقاد به تولید کیفی مواد اولیه و محصول نهایی داشت.به نقشه های جدید قالی از سوی طراحان و هنرمندان ‘ علاقه زیادی نشان میداد. به بافندگان گوشزد میکرد شیک و زیبا و کیفی ببافند سودش به همه میرسد و به آنسوی آبها و اقیانوسها می برند.در بازار فرش تبریز بدلیل رویه های صداقت و درستکاری در خرید و فروش فرش ‘نام نیکویی کسب کرده بود .
در اعیاد اسلامی بیشتر علاقمند به احسان و اطعام بود.در امور بازاریان فرش حرفهای حساب زیادی داشت و مورد احترام بزرگان وقت بازار تبریز بود.هنگامیکه سیاستهای غلط رضا شاه در باره آذربایجان و کشاندن تجارت و سیاست از تبریز به مرکز می شدو مستوفی والی وقت آذربایجان گندم مارا بجای جو می برد واعتراضات مردمی شکل می گرفت و بازار تاریخی تبریز پای ثابت این اعتراضات بود.و در این وانفسا و خفقان داخلی و حاکم شدن استبداد داخلی و استعمار خارجی اواخر دهه ۲۰’ کم کم زمینه های غائله آذربایجان را شکل میداد.
روسهای خائن در گذشته های دورهر از چند گاهی به غارت اموال بازار تبریز می پرداختند ولی اینبار روس ها با حمایت از غائله در صدد خیانت بزرگی بودند.سیاستهای احمقانه رضاه شاه و دولت مرکز ی از یکسو و سیاستهای کشور گشایی روسها تحت لوای شوروی بزرگ به اکناف و اطراف جهان کشیده می شدو همه آنها در افول و از رونق افتادن تجارت و صادرات کالا و محصولات ایران از طریق تجار بازار تبریز دخیل بودند.
در این سال ها آثار سو حکومت یکساله خود خوانده و سیاستهای بی توجهی مرکز به فرهنگ و زبان و اقتصاد آذربایجان پس از غائله در دهه ۳۰ به اوج رسید و مهاجرت فوج فوج تجار و بازرگانان قدر و خوشنام بازار تبریز به داخل و خارج ایران شدت گرفت و زنده یاد حاج یعقوب صادق نوبری نیز عرصه را تنگ دید و در سال ۱۳۳۳ ه.ش یعنی حدود ۷۰ سال پیش با خانواده خود به آلمان مهاجرت کرد و بواسطه دوستان تبریزی و آلمانی که در کسب و کار داشت در هامبورگ تجارتخانه ای زد و باز هم به خرید عمده و وارد کردن فرش و تابلوهای نفیس ایران به اروپا و آلمان کار کرد و سرمایه هنگفت اش بواسطه صداقت و انجام امور عام المنفعه در خارج و داخل ایران برکت خاصی یافت. پس از ۹۶ سال کار و تلاش و داد وستد و تجارت ۲۴ مهرماه خبری تکان دهنده از وی در ایران منتشر شد و آن کوچ ابدی آن مرد شریف’از جهان فانی به دیار باقی بود. چه تاثر انگیز خبری با این عنوان《 تاجر مقیم آلمان و خیّر بزرگ آذربایجان پس از ۹۶ سال بندگی خدا و خدمت به خلق الله دارفانی را وداع کرد و به لقا الله پیوست 》
آنقدر آثار و خدمات این بزرگمرد بیشمار هست که قلم حقیر از نگارش آن عاجز هست ولی جهت آگاهی دوستان با اطلاع یابی از مطلعین و دوستان به بخشی از آن اشاره می کنم. مهمترین نقش’ وی مشارکت در تأسیس و راه اندازی برخی از موسسات خیریه از جمله موسسه خیریه نوبر یکی از چند موسسه موفق در امور نیکوکاری کشور در تبریز بوده است که خدمات وسیع و گسترده حمایتی دارند. . ساخت مجموعه ۳۰۰ تختی برای بیماران روانی در بیمارستان رازی بعنوان دومین مرکز ارائه خدمات جامع به مجانین کشور ،ساخت و تکمیل ساختمان شماره یک بیمارستان الزهرا در قلب شهر تبریز ، احداث بیمارستان غربالگری سرطان زنان و توسعه بیمارستان الزهرا (س)،مرکز همودیالیز و ساختمان پیوند اعضا بیمارستان امام رضا (ع) بعنوان بزرگترین مرکز همو دیالیز خاورمیانه با مشارکت مردان نیکوکار مردانی آذر’ ساخت و تجهیزبیمارستان سوانح سوختگی( بیمارستان سینا) ،بیمارستان ۳۰۰ تخته جامع سرطان در حال ساخت در شهرک خاوران و ساخت ۹۶ واحد آپارتمانی برای مستمندان و احداث چندین مدرسه در گوشه و کنار آذربایجان از جمله کارهای ماندگار زنده یاد شادروان جناب آقای حاج یعقوب صادق نوبری است. وی به توسعه و عمران و گردشگری شهر تبریز نیز’علاقمند بود. و می گفت :که برند فرش تبریز باید همیشه زنده بماند و در همین راستادهها تخته فرش نفیس تبریز و مناطق مختلف’کشور را از اروپا خریداری و جمع آوری و به موزه شهرداری تبریز اهدا کرد که هم اکنون به روی گردشگران ایرانی و خارجی گشوده شده است.زنده یاد حاج یعقوب همچنین در سایر شهرهای آذربایجان نیز به امور نیکوکاری می پرداخت و تکمیل بیمارستان خیریه امیدیه ارومیه و همچنین کمک به راه اندازی بخش تحقیقات سلامت و سرطان بیمارستان تربیت معلم آذربایجان و انجام دهها کار خیر از یادگارهای اوست.
یاد چنین مردان پاک سرشت’و متمکن دست باز در تاریخ ایران وتا ابد به نیکی می ماند. از پروردگار هستی’بخش’عاجزانه طالبیم که’چنین مردان نیک سرشت و نیکو کار و سلیم نفس و مومن را در روز جزا ببخشاید و روسفید گرداند و مورد بخشش واسعه خویش قرار فرماید.و راه این مردان روان شاد و روشن را سرلوحه کار و فعالیت’تجار و بازرگانان و کسب و کارهای ملت ما قرار دهد۰