به گزارش واحدترجمه پایگاه خبری یازاکو به نقل از دیلی صباح در حالی که جمهوری اسلامی خود را برای نتایج مختلف در انتخابات ریاست جمهوری آتی آمریکا در ماه نوامبر آماده می کند، شکی نیست که پیروزی دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا، چالش ها و دردسرهای بزرگی را برای تهران به همراه خواهد داشت. همانطور که ایالات متحده به انتخابات ریاست جمهوری نوامبر ۲۰۲۴ نزدیک می شود، رقابت بین کامالا هریس و ترامپ پیامدهای مهمی فراتر از امور داخلی، به ویژه برای ژئوپلیتیک جهانی در خاورمیانه دارد.
این نتیجه احتمالاً بر روابط ایالات متحده با ایران تأثیر گذار خواهد بود. پیروزی ترامپ می تواند به منزله بازگشت به موضع تندرویی باشد که قبلا تهران را تحت فشار قرار داده بود. در سالهای اخیر، ایران با یک بحران اقتصادی شدید مواجه بوده است که با تورم بالا و افزایش شدید قیمتها مشخص شده است که عمدتاً ناشی از تحریمهای آمریکا بوده است. پس از خروج ایالات متحده از توافق هسته ای ۲۰۱۵ در سال ۲۰۱۸، ترامپ تحریم ها را با تمرکز بر بخش حیاتی نفت ایران به عنوان بخشی از کمپین “فشار حداکثری” خود دوباره اعمال کرد و آن را گسترش داد. این اقدامات باعث شد صادرات نفت ایران به شدت کاهش یابد و تا سال ۲۰۱۹ به ۳۰۰۰۰۰ بشکه در روز یا کمتر کاهش یابد، زیرا ایالات متحده فشار بر منبع اصلی درآمد تهران را تشدید کرد.
این کاهش شدید به طور قابل توجهی بر دولت ایران تأثیر گذاشت. اتفاقی که بر درآمد نفتی این کشور که قبلاً تقریباً ۷۰ درصد از درآمدهای آن را تشکیل می داد اثر گذاشت. مسعود پزشکیان، رئیس جمهور جدید ایران، هدف خود را احیای برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) برای رفع تحریم ها، تعامل مجدد با قدرت های غربی و تقویت تجارت برای رسیدگی به مشکلات اقتصادی کشور قرار داده است. با این حال، یک سوال حیاتی باقی می ماند: ایران چگونه می تواند با مردی که مسئول ترور سردار سلیمانی بود مذاکره کند؟ همچنین، امکان برخورد با یک دولت جمهوری خواه برای تهران دشوارتر می شود.
علاوه بر این، بدون دخالت ایالات متحده، کشورهای اروپایی و عربی احتمال کمتری برای تعمیق روابط یا گسترش تجارت با ایران دارند. اعلام پیروزی ترامپ در انتخابات آتی می تواند موج شوک به بازارهای مالی ایران وارد کند و فشار روانی قابل توجهی بر این کشور وارد کند. در گذشته، بازار مالی ایران نسبت به تحولات سیاسی و اخبار مربوط به روابط ایران و آمریکا بسیار حساس بوده است. چنین سناریویی می تواند به ناآرامی های داخلی بیشتر و نارضایتی فزاینده در سراسر کشور دامن بزند. علاوه بر این، به دلیل تنشهای اخیر در خاورمیانه، بهویژه بین اسرائیل و گروههای نیابتی ایران، موقعیت منطقهای ایران میتواند در دور دوم ریاستجمهوری ترامپ به طور قابل توجهی تحت تأثیر قرار گیرد. جمهوری خواهان همچنین از دولت بایدن و هریس به دلیل صدور اجازه به ایران برای افزایش صادرات نفت و ایجاد درآمد انتقاد کرده اند و استدلال می کنند که جریان پول به تهران و گروه های نیابتی آن تحت رهبری آنها مختل نشده است.
تنش ها بین تهران و واشنگتن به طور پیوسته بدتر شده است و بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، نقش کلیدی در افزایش شکاف ایفا می کند. تا زمانی که درگیریهای منطقهای – به رهبری نتانیاهو – ادامه دارد، شانس کمی برای سازش یا پیشرفتهای دیپلماتیک بین ایران و آمریکا وجود دارد. اتحاد ترامپ و نتانیاهو می تواند دردسرهای جدی برای ایران به همراه داشته باشد.در حالی که دولت جو بایدن، برای تنش زدایی در خاورمیانه و نقش تعدیل کننده بر نتانیاهو کار کرده است، بازگشت ترامپ به قدرت می تواند نشان دهنده رویکردی بسیار سخت گیرانه باشد.
موضع تندرو او احتمالاً نتانیاهو را جسورتر می کند و در نتیجه موضع تهاجمی تر نسبت به ایران ایجاد می کند و تصویری چالش برانگیز برای آینده این کشور ترسیم می کند. بایدن و هریس کاملاً آگاه هستند که نتانیاهو به احتمال زیاد به پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آینده امیدوار است، زیرا ترامپ بیشتر مشتاق است از نتانیاهو در پیگیری آنچه که اغلب به عنوان “بریدن سر مار” اشاره می شود، حمایت کند. . دولت ترامپ احتمالاً نتانیاهو را برای انجام اقدامات تهاجمیتر در منطقه تشویق میکند. یکی از اقدامات کلیدی ترامپ در خاورمیانه در اولین دوره ریاست جمهوری خود، تلاش او برای منزوی کردن بیشتر ایران بود.
بخش مهمی از این راهبرد که هدف آن عادی سازی روابط بین اسرائیل و چندین کشور عربی و اسلامی بود. بحرین، امارات و مراکش از جمله کشورهایی بودند که به این توافقنامه پیوستند. در صورت پیروزی ترامپ در دور دوم ریاست جمهوری، دولت او به گسترش و تقویت این توافق ادامه خواهد داد و کشورهای بیشتری را وارد میدان خواهد کرد.
این می تواند منجر به انزوای بیشتر جمهوری اسلامی در صحنه بین المللی شود. در حالی که ایران از بازگشت ترامپ به عنوان رئیس جمهور آمریکا محتاط است، کمپین ترامپ مدعی است که تهران “تهدیدهای واقعی و مشخص” را مطرح می کند و مدعی تلاش ایران برای ترور رئیس جمهور سابق است. در پاسخ، ترامپ به دلیل این تهدیدات، درخواست هواپیما و وسایل نقلیه نظامی کرده است. اگرچه هیچ مدرک مستقیمی وجود ندارد که ایران را به دو سوء قصد اخیر مرتبط کند، اما ترامپ همچنان متقاعد شده است که ایران علیه او توطئه می کند و هدفش جلوگیری از بازگشت او به کاخ سفید است.
به نظر می رسد ترامپ مشتاق تغییر رژیم در تهران نیست و تمرکز او بر کنترل توسعه هسته ای این کشور است. ترامپ که بهخاطر رویکرد توافقسازی شهرت دارد، بهجای تعقیب تغییر رژیم، هدفش جلوگیری از ساخت سلاح هستهای توسط ایران است. او مدتهاست که از برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) انتقاد کرده و آن را “بدترین توافق” در تاریخ ایالات متحده میداند و تمایل خود را برای یک توافق جدید ابراز کرده است. ایران احتمالاً از هریس در انتخابات آتی ایالات متحده حمایت می کند، زیرا معتقد است که یک دولت دموکرات فضای بیشتری را برای بهبود اقتصادی فراهم می کند و از رویارویی های شدیدی که در دوره اول ریاست جمهوری ترامپ تجربه کرد، جلوگیری می کند.
از سوی دیگر، در صورت بازگشت ترامپ به کاخ سفید، سوال اصلی این است که آیا جمهوری اسلامی حاضر به مذاکره با فردی که دستور قتل سردار قاسم سلیمانی را صادر کرد و در دوره قبلی او سیاست فشار حداکثری را بر ایران اعمال کرد، خواهد بود. با این حال، در مقایسه با ترامپ، هریس ممکن است به عنوان یک چهره کمتر متخاصم دیده شود که به ایران امیدواری برای بازگشت به موفقیت های دیپلماتیک مانند آنچه در دوران اوباما به دست آورد، می دهد.