یازاکو، امین طبقچی_ پس از تهران، استانهایی همچون اصفهان، خراسان رضوی، و مازندران در رتبههای بعدی قرار دارند، اما سهم آنها در مقایسه با تهران ناچیز است. به عنوان مثال، اصفهان با حدود ۷.۴ درصد از کل سپردهها در جایگاه دوم قرار دارد و پس از آن، خراسان رضوی با ۵.۴ درصد و مازندران با ۳.۳ درصد در رتبههای بعدی جای میگیرند. این آمارها بهوضوح نشان میدهند که توزیع سپردههای بانکی در کشور بهشدت ناعادلانه است و بخش قابلتوجهی از استانها سهم اندکی از منابع مالی دارند.
در استانهای کمتر برخوردار، وضعیت حتی نگرانکنندهتر است. استانهایی مانند سیستان و بلوچستان، کهگیلویه و بویراحمد، و ایلام در انتهای جدول قرار دارند و سهم آنان از سپردههای بانکی کمتر از یک درصد است. این ارقام نشاندهنده آن است که سیاستهای بانکی کشور نه تنها به کاهش شکاف اقتصادی کمک نکردهاند، بلکه تمرکز منابع در مناطق توسعهیافتهتر را تقویت کردهاند.
این تمرکز مالی چه پیامدهایی دارد؟
تمرکز ۵۵ درصدی سپردهها در تهران نه تنها نشاندهنده شکاف اقتصادی میان مرکز و پیرامون است، بلکه توسعه نامتوازن را به همراه دارد. زمانی که منابع مالی عمدتاً در تهران و چند استان بزرگ متمرکز میشوند، مناطق محروم از سرمایهگذاریهای زیرساختی و توسعه صنعتی بیبهره میمانند. این مسئله مهاجرت به کلانشهرها را تشدید کرده و فشار مضاعفی بر زیرساختهای تهران وارد میکند، در حالی که استانهای کمتر برخوردار در یک چرخه معیوب رکود باقی میمانند.
راهحل چیست؟
بانک مرکزی و دولت باید سیاستهای خود را به سمت توزیع عادلانهتر منابع مالی هدایت کنند. این امر میتواند از طریق ایجاد مشوقهایی برای سپردهگذاری و سرمایهگذاری در استانهای کمتر برخوردار، افزایش تسهیلات بانکی برای کسبوکارهای محلی و تقویت زیرساختهای اقتصادی در این استانها صورت گیرد.
آقای رئیسجمهور، عدالت فقط یک شعار نیست؛ بلکه مسیری است که باید با تصمیمات جسورانه و سیاستهای عملی طی شود. زمان آن رسیده است که به جای تقویت مرکزگرایی، در جهت کاهش شکاف میان تهران و سایر استانها گام بردارید و منابع مالی کشور را بهگونهای مدیریت کنید که همه مناطق ایران از مزایای آن بهرهمند شوند.