یازاکو، افخم ابراهیمی_ صبر کنید اشتباهی در کار نیست. آنچه خواندید حکایت پر تکرار این روزهاست.
در روزگاری که رسانه با پایبندی بر اصول حرفه ای خود تلاش دارد تا همچون آیینه ای انعکاس بخش، کم و کاستی و خلا ها بوده و در قالب یک پل ارتباطی، پیام ر سان باید ها و ضرورت های جامعه از بطن تا مدیریت تصمیم گیر باشد.
اما آنچه مضحک به نظر می رسد تصویری است که اغلب از سوی مسئولین برای تطهیر ضعف ها و کم کاری هایشان در طول سالیان را به نمایش می گذارد.
تصویری که بی شباهت به ورود خلق الساعه سوپر من های هالیودی نیست.
در این میان آنچه به چشم می آید روایتی است که حکایت گرفتن ماهی از آب گل آلود است!
طرح مساله از سوی رسانه و گرفتن عنوان ابتکار عمل و ورود قهرمانانه و شاید باید گفت فرصت طلبانه برای کسب مقبولیت و جایگاه اجتماعی از سوی برخی مدیران قصه پرتکرار ای است.
قصه دارالفنون تبریز از آخرین نمونه های این رویکرد دراستان است.
پرداخت ویژه، چندباره و مطالبه از سوی رسانه های همانند پایگاه خبری یازاکو نسبت به سرنوشت اندوه بار دارالفنون تبریز دست آخر نتیجه داد تا توجه به سرنوشت بنایی مهم که بخشی از تاریخ ایران و آذربایجان را بردوش می کشد به مطالبه افکار عمومی و در انتها به دستور کاری برای مدیران شهری تبدیل شود.
اتفاق مبارکی که برای چندمین بار بر نقش مهم و ارزشمند رسانه در پرداخت و ورودی موثر در حوزه های اجتماعی صحه گذاشت.
اما آنچه سبب الزام به نگارش این یادداشت می شود رویکردی است که تمام تلاش رسانه را نادیده گرفته و تلاش دارد تا مدیریت مجموعه های شهری را هوشمند، کاربلد و بی کاستی معرفی کند.
باید پرسید چرا این اهتمام و توجه در موارد مشابه که متاسفانه کم هم نیستند ولی در حال حاضر صرفه تبلیغاتی ندارند، وجود ندارد؟!
یا باید باور کرد ارزش خبری یک بنا یا سوژه کاری در اولویت گذاری برای رزومه سازی مسئولین تاثیر گذار است.
گذشته از تمام این موارد باید با تکرار عبارت به کام ما به نام دیگران از توفیق چندباره رسانه برای اثربخشی اجتماعی خوشحال بود.