به گزارش پایگاه خبری یاز اکو، اردبیل، استانی سرشار از ظرفیت، قربانی سیاستهای مرکزگرایانه شده است. مردمان این استان، علیرغم تمامی منابع و مزیتهایی که در اختیار دارند، به دلیل بیعدالتی در توزیع منابع و تصمیمگیریها، امروز در صدر شاخص فلاکت کشور قرار دارند. برای تغییر این وضعیت، باید سیاستهای توسعهای بر اساس عدالت و تمرکززدایی بازنگری شوند تا استانهایی مانند اردبیل نیز بتوانند از حق طبیعی خود برای پیشرفت و رفاه بهرهمند شوند.
علیرغم اینکه، اردبیل، از نظر جغرافیایی در یکی از بهترین مناطق کشور قرار گرفته است، اما، همه این ظرفیتها زمانی میتوانند به ثروت تبدیل شوند که سیاستهای کلان کشور بر اساس عدالت و توسعه متوازن طراحی شوند. اما مرکزگرایی، بهعنوان یکی از موانع اصلی، نهتنها این ظرفیتها را به حاشیه رانده، بلکه استان اردبیل را به فلاکت محض کشانده است. بودجههای کلان به پروژههای پایتخت و استانهای مرکزی اختصاص مییابد و استانهای مرزی مانند اردبیل، تنها به بودجههای حداقلی دسترسی دارند. مدیران استانی بهجای تصمیمگیری بر اساس نیازهای محلی، باید از تصمیمات مرکزی تبعیت کنند. این وابستگی، توسعه استانی را محدود کرده است. همچنین صنایع بزرگ و سرمایهگذاریهای کلان اقتصادی، عمدتاً در پایتخت و شهرهای صنعتی متمرکز هستند و استانهایی مانند اردبیل از این فرصتها بینصیباند.
استان اردبیل با موقعیت جغرافیایی منحصربهفرد، نزدیکی به دریای خزر و مرز مشترک با آذربایجان، فرصتهای بینظیری برای تجارت و تعاملات بینالمللی دارد. همچنین، وجود منابع طبیعی غنی، زمینهای حاصلخیز کشاورزی، جاذبههای گردشگری مانند آبگرمها و آثار تاریخی جهانی، این استان را به یکی از مستعدترین مناطق برای توسعه اقتصادی و گردشگری تبدیل کرده است. نیروی انسانی جوان و تحصیلکرده نیز از دیگر مزیتهای کلیدی این استان بهشمار میرود.
اما، اردبیل، با وجود منابع و ظرفیتهای گسترده، در شرایطی گرفتار شده که اقتصاد و معیشت مردم آن روزبهروز دشوارتر میشود. کشاورزی، که میتوانست یکی از موتورهای محرک توسعه استان باشد، به دلیل نبود زیرساختهای مناسب و کمبود حمایتهای دولتی، با چالشهای فراوانی مواجه است. زمینهای حاصلخیز این استان به تولید محصولات استراتژیکی همچون عسل، گندم، گوشت قرمز و سفید، تخم مرغ نطفه دار، کلزا، پنبه، سیبزمینی، عدس، بادام زمینی، سیر، ذرت، چغندر قند و سویا معروفاند، اما نبود صنایع تبدیلی و ضعف در بازاریابی، کشاورزان را در چرخهای از فقر و ناامیدی گرفتار کرده است.
از سوی دیگر، بخش گردشگری که ظرفیت تبدیلشدن به یکی از مهمترین منابع درآمدی استان را دارد، به دلیل بیتوجهی به زیرساختهای لازم، رشد نیافته است. شهرهایی مانند سرعین با آبگرمهای طبیعی و دشتهای زیبای اردبیل، هرساله گردشگران بسیاری را جذب میکنند، اما احتمالاً نبود امکانات اقامتی مناسب، جادههای استاندارد و تبلیغات مؤثر، این صنعت بالقوه را از شکوفایی بازداشته است.
مشکلات زیرساختی و ضعف در توسعه اقتصادی، در کنار بیعدالتیهای ناشی از مرکزگرایی، به افزایش نرخ بیکاری در اردبیل دامن زده است. نیروی انسانی جوان و تحصیلکرده این استان، که میتواند محور توسعه باشد، به دلیل نبود فرصتهای شغلی مناسب به مهاجرت اجباری روی آوردهاند. این موضوع نهتنها باعث کاهش بهرهوری نیروی کار در استان شده، بلکه روند مهاجرت به دیگر شهرهای مرکزی را شدت بخشیده است.
برای نجات اردبیل از فلاکت اقتصادی، نیاز به سیاستهای کلان مبتنی بر تمرکززدایی و عدالت است. توزیع عادلانه بودجه، حمایت از کشاورزی و گردشگری، تقویت اختیارات محلی و سرمایهگذاری در زیرساختها، میتوانند این استان را به جایگاهی شایسته در توسعه ملی برسانند.