یازاکو، جعفر ساعی نیا_ یکی از اصلیترین عوامل آلودگی هوا در ایران، استفاده از مازوت بهعنوان سوخت در نیروگاهها و صنایع سنگین است. مازوت، بهعنوان یکی از آلایندهترین سوختهای فسیلی، حاوی مقادیر بالایی گوگرد است که در اثر احتراق، گازهای خطرناکی نظیر دیاکسید گوگرد و ذرات معلق تولید میکند. این سوخت در بسیاری از کشورهای توسعهیافته کنار گذاشته شده یا به شدت محدود شده است، اما در ایران همچنان به دلیل ناکارآمدی سیاستهای انرژی و نبود زیرساختهای جایگزین، بهطور گسترده مصرف میشود.
دولت ایران در سالهای اخیر به بهانه تحریمها و کمبود گاز طبیعی، بهطور گسترده نیروگاهها را به مازوتسوزی واداشته است. این تصمیم نهتنها بحران آلودگی هوا را تشدید کرده، بلکه سلامت عمومی را به خطر انداخته و اعتماد مردم به مدیریت کشور را بیش از پیش تضعیف کرده است.
نظام اقتصادی ایران که بر پایه تصدیگری دولت و انحصار در بخشهای کلیدی بنا شده، بهطور مستقیم و غیرمستقیم عامل شکلگیری این بحرانهاست. دولتی بودن صنعت انرژی، از نفت و گاز گرفته تا برق، باعث شده که رقابتپذیری و شفافیت از بین برود و تصمیمگیریهای کلان، نه بر اساس منافع ملی بلکه بر اساس منافع سیاسی و کوتاهمدت صورت گیرد. در چنین ساختاری، فساد بهعنوان یک جزء لاینفک از مدیریت دولتی، همهچیز را تحتالشعاع قرار داده است. سوءمدیریت منابع، و عدم سرمایهگذاری در زیرساختهای انرژی پاک، همگی نتیجه این ساختار معیوب است. در این شرایط باید اذعان نمود که بحران آلودگی هوا، تنها یک وجه از معضلات ناشی از اقتصاد دولتی است.
آلودگی هوا به کاهش کیفیت زندگی، افزایش بیماریهای تنفسی و قلبی، و در نهایت کاهش امید به زندگی منجر میشود. علاوه بر این، خاموشی صنایع به دلیل کمبود گاز یا مازوت، به تعطیلی واحدهای تولیدی کشور، بیکاری گسترده و کاهش سطح درآمد مردم دامن زده است. این بحرانها دستبهدست هم دادهاند تا جامعه ایرانی به سمت فروپاشی اقتصادی و اجتماعی سوق داده شود. هرچند دولت با شعارهای پوچ و وعدههای توخالی سعی در پنهان کردن این مشکلات دارد، اما واقعیتها نشان میدهند که نظام کنونی فاقد ظرفیت لازم برای مدیریت بحرانها و تحقق توسعه پایدار است.
راهحل چیست؟
برای خروج از این بحران، باید ابتدا ریشههای آن را شناخت و با شجاعت سیاسی و اقتصادی، دست به اصلاحات اساسی زد. برخی از گامهای ضروری عبارتاند از:
۱- خصوصیسازی واقعی و شفاف: دولت باید از دخالت مستقیم در صنایع انرژی و تولیدی کنار برود و اجازه دهد بخش خصوصی با نظارت دقیق و شفافیت کامل وارد عرصه شود.
۲- سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر: با وجود منابع عظیم خورشیدی و بادی در ایران، تاکنون هیچ برنامه جدی و گستردهای برای استفاده از این ظرفیتها اجرا نشده است.
۳ـ مبارزه با فساد سیستماتیک: بدون ریشهکنی فساد، هیچ اصلاح اقتصادی یا زیستمحیطی موفق نخواهد بود.
۴- بازنگری در سیاستهای انرژی: تغییر سیاستهای انرژی از تمرکز بر سوختهای فسیلی به سمت سوختهای پاک و بهینهسازی مصرف انرژی ضروری است.
بحران آلودگی هوا و انرژی در ایران، تنها بخشی از نتایج یک نظام مدیریتی ناکارآمد و فسادزده است. تا زمانی که دولت بهعنوان بزرگترین عامل اختلال در اقتصاد کشور عمل کند، نمیتوان انتظار پیشرفت یا بهبود شرایط را داشت. برای نجات ایران از این وضعیت، نیاز به تغییرات بنیادی و ایجاد نظامی مبتنی بر شفافیت، پاسخگویی و عدالت است. تنها با این اقدامات میتوان امید به آیندهای بهتر و سالمتر برای کشور داشت.