یازاکو، جعفر ساعی نیا_ اقتصاد ایران از زمان روی کار آمدن رضا پهلوی یک قرن است که در چنبره یک سیستم دولتی ناکارآمد گرفتار شده است. دولتی در سالیان اخیر دیگر، نه تنها بازیگر اصلی اقتصاد است، بلکه با بوروکراسی سنگین، سیاستهای اشتباه و ناکارآمدی مدیریتی، هرگونه فرصت برای رشد و توسعه پایدار را از بخش خصوصی سلب کرده است. دخالتهای گسترده دولت در بازارها، از تعیین نرخ ارز و قیمت کالاها گرفته تا کنترل مستقیم صنایع کلیدی، نه تنها اقتصاد را به رکود کشانده، بلکه بستری برای فساد و نابرابری فراهم کرده است. دولت در ایران مالک و مدیر اصلی منابع اقتصادی است. وابستگی شدید به منابع نفتی و مدیریت ناکارآمد آن، منجر به کسری بودجه مزمن، تورم بالا و افت مستمر کیفیت معیشت مردم شده است. سیستم دولتی، با ایجاد انحصار و سرکوب بخش خصوصی، باعث شده است که نه تنها سرمایهگذاری خارجی کاهش یابد، بلکه ظرفیتهای داخلی نیز به درستی شکوفا نشود.
در مقابل، تجربه آرژانتین نشان میدهد که اقتصاد دولتی در نهایت به فروپاشی نزدیک میشود، مگر اینکه اصلاحات بنیادین اعمال شود. آرژانتین سالها با تورمهای افسارگسیخته، بدهیهای خارجی و بیاعتمادی عمومی دستوپنجه نرم کرد، اما ورود خاویر میلی با یک دستور کار شفاف و جسورانه، امیدی دوباره به اقتصاد این کشور بخشید.
فهرست
نقش خاویر میلی در تحول آرژانتین
خاویر میلی، با شجاعت و رویکردی علمی، نقش دولت را در اقتصاد کاهش داد و مسیر آزادسازی اقتصادی را در پیش گرفت. او با خصوصیسازی صنایع، حذف یارانههای ناکارآمد، و شفافسازی در نظام مالی، تلاش کرد تا از بار سنگین دخالت دولت در اقتصاد بکاهد. مهمتر از همه، میلی توانست با کنترل پایه پولی و کاهش چاپ پول، تورم مزمن آرژانتین را که سالهاست کابوس مردم این کشور بود، مهار کند. این سیاستها، اگرچه در کوتاهمدت با مقاومتهایی روبهرو شد، اما به مرور توانست اعتماد سرمایهگذاران داخلی و خارجی را جلب کند و اقتصاد آرژانتین را به مسیر بهبود بازگرداند. اکنون، ایران نیز میتواند از این الگو برای اصلاحات اقتصادی خود بهره ببرد.
شباهتهای ایران و آرژانتین
ایران و آرژانتین، هر دو با مشکل تورم بالا، ضعف در مدیریت منابع، و اقتصاد دولتی مواجه بودهاند. در هر دو کشور، دخالت بیش از حد دولت در تعیین قیمتها، تخصیص منابع و سیاستهای پولی، منجر به بیثباتی اقتصادی شده است. در آرژانتین، تورم سالها یک مانع جدی برای رشد اقتصادی بود، اما سیاستهای اصلاحی میلی توانست این مشکل را در چند سال کنترل کند. در ایران نیز، تورم دو رقمی در سالهای متمادی، قدرت خرید مردم را به شدت کاهش داده است. دلیل اصلی این تورم، سیاستهای اشتباه پولی و مالی دولت، از جمله افزایش نقدینگی بدون پشتوانه و کسری بودجه مداوم است. کاهش دخالت دولت در اقتصاد و کوچکسازی ساختار آن، میتواند همان نسخهای باشد که ایران برای مهار تورم به آن نیاز دارد.
چرا ایران به کوچکسازی دولت نیاز دارد؟
۱- خصوصیسازی واقعی:
دولت باید از مدیریت مستقیم در صنایع کلیدی دست بکشد و به جای آن، زمینه را برای مشارکت فعال بخش خصوصی فراهم کند. تجربه نشان داده است که بخش خصوصی، با انگیزه رقابت و سودآوری، میتواند به مراتب کارآمدتر از دولت عمل کند.
۲- حذف یارانههای پنهان و ناکارآمد:
یارانههای بیهدف، که سالانه بخش بزرگی از بودجه دولت را میبلعد، باید حذف یا هدفمند شوند. این منابع میتوانند صرف سرمایهگذاری در زیرساختها و خدمات عمومی شوند.
۳- آزادسازی اقتصادی:
دخالت دولت در تعیین قیمتها و کنترل بازارها باید کاهش یابد. اجازه دادن به بازار برای تنظیم قیمتها، علاوه بر افزایش شفافیت، به رشد اقتصادی کمک خواهد کرد.
۴- کاهش بوروکراسی:
ساختار اداری دولت باید سادهتر و کوچکتر شود. بوروکراسی سنگین، علاوه بر افزایش هزینهها، باعث کاهش بهرهوری و شفافیت میشود.
اجرای اصلاحات میلیگونه در ایران، اگرچه دشوار است، اما در شرایط فعلی ضروری است. تجربه علم اقتصاد نشان میدهد تورم مهارشدنی است، اما نیازمند سیاستهای شفاف، جسورانه و بلندمدت است. کوچکسازی دولت و آزادسازی اقتصاد، نه تنها به کاهش مشکلات فعلی کمک میکند، بلکه میتواند اعتماد عمومی را بازگرداند و زمینه را برای رشد پایدار فراهم کند.
ایران، با منابع طبیعی فراوان و نیروی انسانی متخصص، ظرفیت لازم برای تبدیل شدن به یک اقتصاد پویا و شکوفا را دارد. اما این امر تنها زمانی ممکن است که دولت از نقش کنترلی خود دست بکشد و به بخش خصوصی و بازار آزاد فرصت بیشتری بدهد. شاید زمان آن رسیده که یک “خاویر میلی ایرانی” ظهور کند و با اصلاحات جسورانه، اقتصاد ایران را از مسیر بحران به سمت شکوفایی هدایت کند.