به گزارش پایگاه خبری یازاکو، مهمترین فاکتور ساختوساز در شهرهای مدرن مفاهیمی مانند تعامل بین فضای عمومی و خصوصی، ساختوساز مدولار و پیشساخته با درنظرگرفتن تراکم بسیار بالا در آنهاست. در شرق آسیا، این اصول به توسعه راهحلهای مسکن در مقیاس بزرگ در کشورهایی مانند سنگاپور، تایوان و هنگکنگ منجر شده است، جایی که تقاضا برای زندگی کارآمد و با تراکم بالا همچنان یک چالش مبرم شهری است.
شهرک زیمنساشتات یکی از برجستهترین پروژههای مسکن مدرنیستی بود که در آلمان در سال ۱۹۳۱ تکمیل شده و بهعنوان میراث جهانی یونسکو شناخته شد. این ابتکار که توسط یک تعاونی مسکن خصوصی برای کارگران کارخانه برق زیمنس در نزدیکی آن ایجاد شد، بیش از ۱۳۵۰ آپارتمان ارزانقیمت را فراهم کرد. این پروژه که توسط تیمی از معماران مشهور، از جمله والتر گروپیوس و هانس شارون طراحی شد، به دنبال حذف سنتی بلوکها و حیاطهای تاریک و محصور بود. در همان زمان، این پروژه ایجاد یکنواختی در میان ساختمانها را در اولویت قرار داد و اطمینان حاصل کرد که همه ساکنان آپارتمانهایی با اندازه مشابه، با دسترسی برابر به نور طبیعی و تهویه دارند.
دوره پس از جنگ جهانی دوم شاهد تقاضای بی سابقهای برای مسکن اجتماعی بود. در پاسخ به این نیاز جمعی، لوکوربوزیه در مارسی – اولین پروژه مسکونی چندخانوادهای در مقیاس بزرگ را اجرا کرد. این طرح که برای اسکان آوارگان ناشی از بمبارانهای زمان جنگ در فرانسه در نظر گرفته شده بود، ایدهآلهای مدرنیستی زندگی مشترک، کارآمدی و مفهوم باغشهر عمودی را انعکاس میداد. این پروژه که به طور رسمی شبیه به آزمایشهای اولیه مسکن مدرنیستی بود، اصول اصلی یکنواختی و فضاهای مشترک را حفظ کرد. چیدمان واحد بسیار کارآمد از طریق یک هسته در مرکز به دست آمد، که در خدمت یک راهرو بود که تراکم مسکونی را به حداکثر می رساند و در عین حال اطمینان میداد که هر واحد به نور طبیعی و تهویه دسترسی مناسب دارد. علاوه بر این، فضاهای اشتراکی به طور استراتژیک در طبقات مختلف توزیع شده بودند که به سقف فعال طراحی شده برای استفاده جمعی ختم میشد.
اصول مدرنیسم همچنان راهحلهای مسکن اجتماعی معاصر را به ویژه در شرق آسیا شکل میدهد، که در آنها مسکن برای ساکنان کمدرآمد در مناطق پرجمعیت ارائه میشود. جاهایی مانند سنگاپور، تایپه و هنگکنگ با برخی از بالاترین تراکم جمعیت در جهان، مفاهیم مسکن مدرنیستی را به گونهشناسی معاصر تبدیل کردهاند. در هنگکنگ، مسکن عمومی، قبل از دهه ۲۰۰۰، فراتر از استفاده از واحد آپارتمان به عنوان ماژول ساختمان تکامل یافته است، و به جای واحدهای منفرد، تمام اشکال برج را به عنوان گونهشناسی استاندارد و تکرارپذیر تلقی میکند. در حالی که این طرحهای برج ممکن است به طور کامل به شرایط مختلف سایت پاسخ ندهند و نیازهای مختلف جامعه را در نظر نگیرند، اما وامگیری مستقیم از اصول مسکن مدرنیستی از تکرار ساختمانها (یا برجها) در یک توسعه شهری جدید دارند. این طرحها – اغلب در محلهها و شرایط سایت مختلف تکرار میشوند – همچنین ایدهآلهای پروژههایی مانند شهرکسازی زیمنساشتات را منعکس میکنند که دسترسی عادلانه به نور طبیعی، تهویه و برنامهریزی فضایی کارآمد با حداقل هستههای گردش عمودی را در اولویت قرار میدهد.
شرایط اقلیمی مشترک شهرهای مذکور – گرم، مرطوب و متراکم – ملاحظات بیشتری را در طراحی مسکن، به ویژه در حفظ بهداشت و راحتی حمام، ضروری کرده است. در هنگکنگ، علیرغم ردپای محدود آپارتمانهای منفرد، گونهشناسیهایی جدید – که توسط اداره مسکن هنگکنگ بین دهههای ۱۹۷۰ و ۲۰۱۰ برنامهریزی شدهاند، یک ویژگی فضایی کلیدی را در بر میگیرند به این معنا که اطمینان حاصل شود که هر حمام دسترسی مستقیم به یک پنجره دارد تا به حفظ تهویهای کارآمد در ساختمان کمک کند. این استراتژی ضمن بهبود تهویه همچنین منجر به فرمهای ساختمانی بسیار نامنظم، افزایش نسبت سطح به حجم و ایجاد نمایهای ناهموار متمایز که مشخصه این نوع مسکنها است میشود.
اگرچه بسیاری از گونههای مسکنهای اجتماعی ۳۰ تا ۴۰ سال پیش توسعه یافتند، اما تأثیر آنها در مسکنهای عمومی معاصر همچنان قابل مشاهده است. کارایی و مقرونبهصرفه بودن همچنان در اولویت هستند، با این حال تلاش فزایندهای برای متعادل کردن این عوامل با کیفیت زندگی و آسایش فضایی ساکنان وجود دارد. امروزه، توسعه مسکن اجتماعی هنوز از اصول مشابه پیروی میکنند. با این حال، رویکرد هنگکنگ – که قبلاً بر بلوکهای برج استاندارد تکیه میکرد – جای خود را به یک استراتژی انعطافپذیرتر داده است که واحد فردی را به عنوان یک ماژول سازگار تلقی میکند. این امر را میتوان به ویژه در توسعه مسکن HDB سنگاپور و تلاشهای مسکن اجتماعی تایوان مشاهده کرد. به این ترتیب، توسعههای مسکن ممکن است در عین حفظ استراتژیهای طراحی اصلی که ریشه در آرمانهای مدرنیستی دارند، به محدودیتهای سایت پاسخ بهتری دهند.
برای اطمینان از وجود و بکارگیری روشی عادلانه و دلپذیر برای طراحی بلوکهای مسکونی، تاکید بر ایجاد یک ویژگی مشترک در این گونهشناسیها یعنی دسترسی برابر به نور روز در واحدها و فضاهای مشترک ضروری به نظر میرسد. همانطور که در مسکن اجتماعی هاپیی تایوان دیده میشود، راهپلهها و لابیهای آسانسور تا حد امکان در مجاورت فضاهای بیرونی قرار میگیرند و نور طبیعی و جریان هوا را حتی در مکانهای ساختمان مرکزی تضمین میکنند. علاوه بر این، حفرههای عمودی به نور روز اجازه میدهند تا به اعماق فضای داخلی ساختمان نفوذ کند و کیفیت فضاهای مشترک را افزایش دهد. به این ترتیب، امروز اصول مدرنیستی مسکن – با تمرکز بر کارایی، تراکم، و برنامهریزی شهری – همچنان به شکل دادن به چگونگی زندگی مردم در شرق آسیا ادامه میدهد.