به گزارش واحد ترجمه پایکاه خبری یازاکو به نقل از اؤلکه، دلیل رویکرد کاملاً متفاوت ترامپ نسبت به جنگ روسیه و اوکراین در مقایسه با متحدان و پیشینیانش، عوامل دیگری است.
فهرست
۱. ترامپ به دنبال پیروزی بدون جنگ است
تیم ترامپ بهخوبی میداند که طولانی شدن جنگ روسیه و اوکراین نهتنها به ضرر مسکو، بلکه به زیان غرب و خود اوکراین نیز هست. سه سال جنگ فعال نشان داده که با وجود قدرت اقتصادی، مالی و نظامی غرب، این جبهه به نتیجه مطلوبی نرسیده است. برعکس، کاهش ذخایر تسلیحاتی، خسارات اقتصادی و مالی و بحران سیاسی در اروپا، همگی نشاندهنده یک بنبست است که نیاز به رویکردی متفاوت دارد.
ترامپ و تیمش معتقدند که به جای طولانی کردن جنگ، باید راهبرد “پیروزی بدون جنگ” را دنبال کرد. در حالی که مسکو علاقهمند به آتشبس است، اما این روند را تلهای علیه خود میبیند. کرملین بهخوبی آگاه است که حتی در صورت برقراری آتشبس، حل مناقشه سالها طول خواهد کشید و تا زمانی که این بحران پابرجا باشد، تحریمها نیز باقی خواهند ماند. این امر توسعه روسیه را به شدت محدود میکند. به این ترتیب، حتی اگر کرملین از آتشبس به عنوان ابزاری تبلیغاتی در داخل استفاده کند، در بلندمدت سودی برای روسیه نخواهد داشت.
۲. تمرکز ترامپ بر چین، ایران و خاورمیانه
ترامپ پیش از انتخابات اعلام کرده بود که اولویت سیاست خارجی او مقابله با چین، ایران، اروپا و خاورمیانه خواهد بود. با ادامه جنگ روسیه و اوکراین، اجرای این وعدهها دشوار میشود. کاخ سفید نیز درک کرده که این قدرتها با مشغول نگه داشتن آمریکا در جنگ اوکراین، مانع تحقق وعدههای انتخاباتی ترامپ میشوند. به همین دلیل، تیم ترامپ بدون مشورت با متحدانش، با ایجاد یک وضعیت اضطراری تصمیم گرفت مذاکراتی را با کرملین آغاز کند. آنها معتقدند که با ایجاد چنین وضعیتی، میتوانند بدون جنگ به اهداف خود برسند.
۳. آمریکا تهدید اصلی را چین میبیند
کاخ سفید چه در دوران بایدن و چه در دولت ترامپ، بهصراحت اعلام کرده که چین یک تهدید واقعی برای آمریکا است. اگر این تهدید در کوتاهمدت برطرف نشود، به یک روند غیرقابلکنترل تبدیل خواهد شد و در نهایت میتواند به شکست استراتژیک آمریکا منجر شود. بنابراین، کاخ سفید بهدنبال توافقی موقت با مسکو است تا بتواند تمرکز خود را بر چین بگذارد.
ترامپ برخلاف بایدن، قصد ندارد آمریکا را در جنگهای بیپایان و بینتیجه گرفتار کند، بلکه میخواهد چین را شکست دهد. برای دستیابی به این هدف، او از ابزارهایی مانند “دموکراسی”، “حاکمیت قانون” و “حقوق بشر” که پیشینیانش از آن استفاده میکردند، صرفنظر کرده و بهجای آن تهدیدات مستقیم را در پیش گرفته است.
ترامپ میخواهد پیش از آنکه چین به اهداف بلندمدتش برسد، پکن را مهار کند. از این رو کاخ سفید در نظر دارد تحریمهای اقتصادی، تجاری و مالی را علیه چین تشدید کند و همزمان فشارهای نظامی و روانی علیه پکن را افزایش دهد.
۴. استراتژی ترامپ: پیروزی بدون جنگ
ترامپ سیاست خود را بر اساس اصول “هنر جنگ” اثر سون تزو استراتژیست نظامی چین باستان بنا کرده است. بر اساس این اصول: کسب پیروزی در صد نبرد، کمال نیست. کمال آن است که دشمن را بدون جنگ تسلیم کنیم. به عبارت دیگر ترامپ استراتژی خود را بر اساس اجتناب از جنگهای طولانی و پرهزینه و پیروزی از طریق فشار و تاکتیکهای روانی بنا نهاده است.
این راهبرد را میتوان در سیاستهای آمریکا علیه اتحادیه اروپا، خاورمیانه، ایران، روسیه و چین مشاهده کرد. هدف نهایی ترامپ این است که بدون ورود به جنگهای مستقیم و پرهزینه، موقعیت آمریکا را بهعنوان قدرت برتر جهان حفظ کند.