به گزارش پایگاه خبری یاز اکو، بعد از آن سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی زیر نظر صداوسیما (ساترا) در واکنش به این اتفاق اعلام کرد، بر اساس بررسیهای ساترا دغدغههای ناجا ناظر به جریان داستان و نیز شخصیتپردازی برخی کاراکترهاست که به نحوی خدشه به چهره نیروی خدوم انتظامی و کمیتههای انقلاب اسلامی به عنوان شاکله ناجا محسوب شده است.
در اطلاعیه این سازمان آمده است که سریال بدون طی کردن هماهنگیهای لازم با موسسه ناجی هنر آغاز به تولید کرده و ملاحظات در سریال مورد غفلت قرار گرفته است.
از سوی دیگر مرکز اطلاع رسانی و ارتباط معاونت اجتماعی ناجا اعلام کرده است که این سریال ایراد ماهوی شکلی و محتوایی داشته و داستان آن فاقد مستندات و بر مبنای تخیلات و رویاپردازی نویسنده بوده که نیازمند اصلاحات اساسی است و مراتب به عوامل و سازندگان اصلی سریال ابلاغ شده است. لذا علیرغم تعهدات اخذ شده در خصوص اعمال اصلاحات اقدامی صورت نگرفته است.
همچنین در اطلاعیه این مرکز آمده است: «وقایع تحریف شده در این سریال موجبات نگرانی و تکدر خاطر تعداد زیادی از بینندگان را فراهم آورده و ادامه روند پخش این سریال در دست بررسی و رسیدگی است.»
روابط عمومی فیلیمو هم در بیانیهای اعلام کرد: «با آرامش به نظاره سریال بنشینند؛ تا سرنوشت شخصیتهای منفی سریال بر اساس روند منطقی درام به سرانجام برسد و سازندگان جرأت و جسارت پرداختن به اتفاقات مهم و افراد نیک و بد روزگار را در کسوت های مختلف داشته باشند.»
حسین انتظامی (رئیس سازمان سینمایی) توئیتی کنایهآمیز منتشر کرد و نوشت: «هیچ سریالی توسط سازمان سینمایی توقیف نشده، زیرا موظفیم پای مجوزهایی که میدهیم بایستیم و در مقابل فشارها، طرف پدیدآورنده را بگیریم. تنظیمگری (رگولاتوری) فقط امر و نهی به صاحب اثر نیست بلکه دفاع از حقوق او هم هست.»
حقیقتا که این اتفاقات قابل باور نیست ولی متاسفانه تمام آنها واقعیت دارد!متاسفانه توقف پخش سریال «میخواهم زنده بمانم» یک زنگ خطر برای تمام فعالان سینما و نمایش خانگی است که هیچ افقی برای امنیت شغلی خود متصور نیستند.
این دیگر چه مدل اشکال تراشی است؟
پرسشها این است که واقعا آیا به دلیل وجود برخی شخصیتهای منفی در یک سریال باید پخش آن را متوقف ساخت؟ نیروی انتظامی گفته است: «این سریال ایراد ماهوی شکلی و محتوایی داشته و داستان آن فاقد مستندات و بر مبنای تخیلات و رویاپردازی نویسنده بوده که نیازمند اصلاحات اساسی است» ! باید گفت این دیگر چه مدل اشکال تراشی است؟ مگر باید هر فیلم یا سریالی که نوشته و ساخته میشود بر مبنای تخیلات و رویاپردازی نویسنده نباشد؟ مگر حتما باید برای هر شخصیت یا اتفاقی در جهان نمایشی، مبنای مستند وجود داشته باشد؟
آیا برای هر فیلم یا سریالی که یک شخصیت منفی در آن باشد باید با صنف و شغل مربوطه هماهنگیهای لازم ایجاد شود؟ اگر اینگونه باشدکه دیگر تولید هر فیلم یا سریالی سالها طول خواهد کشید تا هر صنفی فیلمنامه بخواند، نظرات خود را اعلام کند و …
آیا وجود یک یا چند شخصیت منفی در یک سریال از هر صنف و شغلی دلیل بر تخطئه و زیر سوال بردن تمامیت آن حرفه است؟ آیا در نیروهای انتظامی (در مورد این سریال نیروهای کمیته دهه ۶۰) هیچ شخصیت منفی وجود نداشته که نیروی انتظامی از وجود یک شخصیت منفی در سریال چنین برآشفته است؟ اصلا چطور است که هیچ شخصیت منفی در هیچ سریال و فیلمی وجود نداشته باشد تا نکند خدای نکرده خدشه ای به کسی وارد شود!
بنابر اقتضا دراماتیک یک مجموعه نمایشی هیچ گاه از وسط یا میانه داستان نمیتوان آنرا مورد قصاوت قرار داد، بالفرض محال و فقط از جهت رویاپردازی نویسنده فکر کنید اگر در قسمتهای پایانی سریال متوجه شویم که این شخصیت منفی به دلایلی خضر گونه خود را چنین پلید و منفی نشان میدهد و او اهدافی والاتر داشته است، آن موقع توقف سریال در نیمه پخش آن چه عایدی خواهد داشت؟ آن موقع تکلیف چیست؟
اصلا سریالی که مجوز ساخت و نمایش گرفته است، نهاد صادرکننده مجوز باید در دفاع از رای خود پشت آن محکم بایستد، اینجا معلوم نیست ارشاد یا ساترای صداوسیما کدام یک مجوز داده اند و چرا از مجوز خود دفاع نمیکنند؟ آیا ساترا پخش سریال را متوقف ساخته است؟ مگرخود ساترا قبل از پخش هر قسمت را ندیده و مجوز آنرا صادر نکرده است؟ چرا رای و مبنای صدور مجوز خود را به نیروی انتظامی توضیح نمیدهد؟ چرا تمام آوارها و بدبختیها باید بر سر سازندگان سریال خراب شود؟ پس نهادهای بالادستی که بدون مجوز آنها نه میتوان سریال ساخت و نه میتوان پخش کرد عقب نشسته و چشمان خود را بسته اند؟
متاسفانه این اقدام ساترا و نیروی انتظامی فقط منجر به وحشت و ترس سرمایهگذاران عرصه تولید فیلم و سریال شده و از امروز به بعد از نویسندگان تا سازندگان و سرمایهگذاران همگی نسبت به ادامه فعالیت در این رشته احساس نا امنی خواهند کرد و اینکم خسارتی نیست.
تازه اگر بخواهیم خوشبین باشیم و نگوییم که این اتفاق به نوعی صدور حکم مرگ در این عرصه را دارد.
یا شاید بخواهند این بستر شبکههای نمایش خانگی و پلتفرمها را هم مانند صداوسیما به فضایی خنثی و بی مشکل تبدیل کنند که سریالهایی چند ده میلیارد تومانی تولید میشود ولی هیچ اهمیتی ندارد که بینندهای هم ندارند. البته اینجا چون بخش خصوصی است و از بیت المال پول تزریق نمیشود قصه کاملا فرق دارد.
سریال “میخواهم زنده بمانم” با استقبال مخاطبان همراه شده است پس لطفا این تماشاچی که برای ساعتی هم شده از همه مشکلات و مصائب موجود در این جهان به دنیای قصه و درام پناه آورده است را آزرده خاطر نسازید.