به گزارش پایگاه خبری یاز اکو، از جمله موارد بسیار مهم در بررسی اختیارات، وظایف، رویکردها و عملکردهای شوراهای اسلامی شهرها، مدیریت جامع شهری است که از اهمیت بسیار بالایی هم به لحاظ مفهومی و هم به لحاظ عینی برخوردار است.
مفهوم مدیریت شهری که از برنامهها و اولویتهای پیشبینی شده قانونی برای شوراهای اسلامی شهر است نه فقط به لحاظ عمرانی و خدمات عمومی شهرداری بلکه به لحاظ فرهنگی و اجتماعی و معماری اسلامی بهصورت بسیار گستردهتری میباید مورد بررسی و تحلیل و تبیین واقع شده و بدین سان زوایای مختلف آن مورد واکاوی قرار گیرد.
در حالت کلی میتوان مولفههای مدیریت جامع یک پدیده یا سیستم را در سه رکن اساسی فضای توانمندساز، چارچوبهای نهادی و ابزارهای مدیریتی خلاصه کرد که البته هر سه مولفه در عین دارا بودن هویت مستقل بهصورت کاملا شفافی با هم در ارتباط هستند که در این نوشتار سعی بر آن بوده که خلاصهای از مفهوم هر سه رکن بیان شده و در نهایت مفهوم تبیین شده به لحاظ مصداقی از منظر وظایف و اختیارات شورای اسلامی شهر مورد بررسی قرار گیرد.
در استقرار مدیریت جامع سیستمهای نظیر مدیریت جامع شهری، وجود یک بستر و فضای توانمندساز برای حفظ حقوق و عایدات ذینفعان ( اعم از بخش خصوصی و دولتی) و نیز برای حفظ عایدات عمومی امری ضروری به شمار میرود.
چنین بستری، اصولاً شامل سیاستهای ملی، استانی یا محلی بوده و شامل قوانین و مقرراتی است که برمبنای آن، کلیه ذینفعان باید وظایف و نقش محوله خود را در توسعه و مدیریت شهر ایفا کنند. همچنین این بستر شامل فرآیندها و اطلاعات لازم در خصوص نقش و وظیفه هر یک از ذینفعان به منظور تسهیل مشارکت آنان است.
به بیان دیگر، چنین بستری شامل فرآیندها و ساز و کار لازم برای ایجاد و اجرای فرآیندهای مدیریت جامع بوده و این امر باید بهطور مستقیم در شورای اسلامی شهر با ملاحظه جوانب قانونی، ساختاری، ظرفیتها و نیازهای شهرها و با در نظر گرفتن اسناد بالادستی توسعه ایجاد گردد.
بستر توانمندساز را میتوان به نوعی مصوبات شورای شهر قلمداد نمود که با ایجاد فضای مناسب مشارکتی با پایه علمی و فنی راه را برای توسعه مطلوب شهر هموار میکنند.
در خصوص رکن دوم از ارکان سهگانه مدیریت جامع یعنی چارچوبهای نهادی نیز میباید توجه داشت که در بحث مربوط به نقش و وظایف هر یک سازمانها ممکن است نقشه راه جامعی برای تمام موارد ممکن وجود نداشته باشد. در چنین حالتی، مواردی نظیر مرحله توسعه، منابع مالی و انسانی، روشهای سنتی و نیز برخی موارد خاص میتوانند نقش عمدهای ایفا کنند.
از طرف دیگر، توسعه نهادی (سازمانی) یک مورد بسیار مهم برای فرموله کردن و استقرار سیاستها و برنامههای مدیریت جامع شهری به شمار میرود. تعیین نادرست و ناقص مسوولیتهای بین سازمانها و افراد پاسخگو، نبود مکانیزمهای کافی جهت هماهنگی، خلاءهای قانونی و نبود تطبیق لازم در پاسخگوییها همگی از مشکلات بسیار مهم در مسیر استقرار فرآیند مدیریت جامع خواهد بود.
از این رو، ایجاد مکانیزمهای هماهنگی بین ارگانهای مختلف امری بسیار ضروری است و مسوولیتپذیریهای مختلف و متفاوت سازمانها در جوامع یک امر واقعی بوده و نکته مهم و حائز اهمیت در این زمینه، ایجاد هماهنگی بین چنین سازمانهایی در راستای همسوسازی هر چه بیشتر و هماهنگی کامل بین فعالیت آنهاست.
در نهایت، ابزارهای مدیریتی در مدیریت جامع شهری عبارت از ابزارها و روشهایی هستند که به مراجع تصمیمگیرنده در اتخاذ تصمیمهای منطقی و معقول در بین گزینههای مختلف قابل انتخاب کمک میکنند. چنین انتخابهایی باید بر اساس سیاستهای مورد توافق، منابع موجود، تاثیرات تبعات مختلف اقتصادی، اجتماعی، عمرانی و حتی زیستمحیطی و … صورت پذیرند.
به بیان کلی و جامع، مدیریت جامع شهری در حالتی به گزینه مطلوب نزدیک خواهد شد که گزینههایی نظیر وضع و اجرای دقیق قوانین مؤثر، مشارکت، اثربخشی، بازدهی، شفافیت، عدالت، پاسخگویی، مسوولیتپذیری و جلب مشارکت همه ذینفعان (که همان شهروندان میباشند) را در بر گیرد.
با اجرای چنین مدیریت جامعی در شهر میتوان خلاءهای قانونی یا ساختاری و اجرایی را به راحتی تشخیص داده و با مشورت با متخصصان امر نسبت به رفع آن اقدام نمود.
ذکر این نکته نیز بسیار حائز اهمیت است که وظایف شورای اسلامی شهر فقط در مباحث شهرداری خلاصه نشده و شامل موارد فرهنگی، اجتماعی، معماری اسلامی، ساماندهی مشاغل شهری، نیل به دولت الکترونیک و طیف وسیعی از موارد دیگر بوده که برابر قانون مصوب شوراهای اسلامی شهر میباید مورد توجه قرار گیرند.