یاز اکو؛ نوید محمدی نسبآباد – همانطور که پیش از این نیز منتظر میرفت، مناظرات امسال هیجانات سالهای گذشته را نخواهد داشت. هم مدل مناظرات و هم چینش کاندیداها به گونهای بود که انتظار زیادی از مناظرات نمیرفت اما با اوج گرفتن مشکلات اقتصادی و نارضایتی مردم از اوضاع اقتصادی باعث شد که موضوع اقتصاد به عنوان مهمترین کلیدواژهی انتخاباتی این دوره مطرح شد.
از طرف دیگری حدود نصف کاندیداهای تایید صلاحیت شده این دوره مدعی داشتن مدرک دکترای شاخههای مختلف اقتصادی هستند. به همین خاطر به عنوان یک مخاطب منتظر بودم که این مناظره، محلی برای معرفی گفتمانهای اقتصادی کاندیداهای ریاستجمهوری باشد که البته حجتالاسلام رئیسی که تا به امروز بیشترین شانس را در نظرسنجیها دارد با گفتن اینکه:”مردم دنبال دعواهای اقتصادی نیستند و این را میخواهند که مدیری مقتدر بیاید و کارشناسان را برای حل مشکلات به صف کند” خیال همه را راحت کرد که منتظر چنین چیزی نباشند و در صورت انتخاب شدن، مدیران اقتصادی مورد وثوق ایشان خواهند بود که برای اقتصاد کشور تصمیمگیر خواهند بود.
متاسفانه نه تنها ایشان بلکه سایر کاندیداها نیز حرف زیادی برای گفتن نداشتند و برخی از ایشان که فقط تعدادی شعار متناقض را دور هم جمع کردهاند و گویا خود نیز باور نمیکنند که قرار است رئیسجمهور شوند وگرنه معلوم است شخصی که میخواهد دست و دلبازانه بین مردم پول پخش کند نهایتا مجبور به چاپ اسکناس خواهد شد و در نتیجه دیگر شعار خود یعنی تورم زیر ۵ درصدی را زیر پا خواهد گذاشت.
سایر کاندیداها هم راه حل و تئوری شفافی برای بهبود وضعیت اقتصادی نداشتند؛ به جای تجویز گفتمان برای این بحران بیشتر به دنبال متهم کردن دیگری برای مشکلات جاری بودند که البته حرف اشتباهی هم نبود. افرادی که در موقعیت منتقد دولت قرار داشتند از ناکارآمدیهای دولت شکایت داشتند؛ آنهایی که همسو با دولت جاری بودند از سنگاندازیهای طرف مقابل شاکی بودند.
چیزی که کاندیداها نباید فراموش کنند این است که این مشکلات با آمدن طرفین بر راس قدرت عوض نخواهد شد پس باید راه حلی برای خروج این وضعیت داشته باشند اما با این مناظرهها مشخص شد که کاندیداها حرف جدیدی ندارند و از سخنان و راه حلهای آنها برای آینده، آبی گرم نخواهد شد چرا که کاندیداها برای حرف زدن در مناظرهی اقتصادی به فضای مجازی پناه بردهاند و کلیدواژههای اساسی آنها، وامدار مطالب طنز سطح پایین فضای مجازی است.
مثلا آقای زاکانی به آقای همتی میگوید که به شما باید جایزهی شیمی نوبل داده شود چرا که ارزش پول ملی را نابود کردید. این عبارت طنز برای اولین بار در سال ۹۱ و بعد از رشد سرسام آور قیمت دلار در فضای مجازی مطرح شد که آقای زاکانی با کمی سانسور همین عبارت را برای آقای همتی به کار برد.
آقای مهرعلیزاده نیز آقای رئیسی را شخصی مبتلا به سندروم پُست بیقرار خطاب کرد که این عبارت نیز وام گرفته از یک سریال تلویزیونی بود که سال اخیر به کرات در فضای مجازی از آن استفاده شد.
اما مورد دیگری که دو کاندیدای ریاست جمهوری با یک تحقیق سطحی به نتیجه رسیده بودند که شهروندان ترک کشور دارای مطالباتی جدی هستند و این دو شخص به دلیل اینکه منتسب به این قوم هستند تصور میکردند که تعلق صرف و اثبات تعلق با سخن گفتن به این زبان، باعث کسب آرای آنها خواهد شد اما غافل از اینکه صرف شعر خواندن و ترکی صحبت کردن در راس قوه مجریه مشکلات آنها را حل نخواهد کرد و مثلا اگر به جای بندی از حیدربابا در همین فرصت از تبعیضهای موجود سخن میگفت و به عدم استفاده از استعدادهای این مناطق اشاره میکرد، مردم آذربایجان را بسی مشعوفتر و امیدوارتر میکرد. اما این بیخبری محض و یا بیتفاوتی به صورت مسئله ایشان را ناامیدتر کرد.
نهایتا باید گفت برایند مناظره اول هیچ بود و کلمهای در گشایش گره بیسر اقتصاد نداشت.