به گزارش واحد ترجمه پایگاه خبری یاز اکو به نقل از اؤخو، آرتزویک میناسیان از حزب داشناکسوتیون اعلام کرد که پیشنویس قانونی را تهیه کرده است که مجازات انکار نسلکشی را در نظر میگیرد. آلن سیمونیان رئیس مجلس ارمنستان هم اظهار داشت که حتی در درون بلوک ارمنستان نیز در این مورد اجماع نظری وجود ندارد. سخنان سیمونیان باعث نارضایتی اعضای بلوک «هایستان» (ارمنستان)شد و این تنش به درگیری فیزیکی میان نمایندگان انجامید.
به طور کلی، استفاده از زور فیزیکی برای اثبات حقانیت در مجلس در بسیاری از کشورها دیده میشود و ارمنستان هم استثنا نیست. اما این صرفاً یک نزاع ساده نبود؛ بلکه نشانهای است از اینکه چگونه یک فریبکاری تاریخی که بیش از یک قرن پیش ساخته شده بود و در دهههای اخیر به ابزار اصلی سیاست خارجی رسمی دولت ارمنستان بدل شده بود، اکنون جامعه را از درون دچار اختلاف کرده است.
فهرست
مشکل تفرقهافکن در جامعه ارمنستان
ادعای نسلکشی، عامل اصلی موجودیت ارامنه در سراسر جهان است. جامعه ارمنی که حول این فریبکاری بزرگ تاریخی شکل گرفته است، سالهاست که از این ادعا برای مشروعیت بخشیدن به مطالبات و جاهطلبیهای خود بهرهبرداری کرده است. در آغاز، این ادعا به عنوان ابزاری برای هویتیابی ملی ارامنه عمل میکرد. در فرآیند فروپاشی امپراتوریها و ظهور دولتهای ملی، ارامنه تلاش کردند با ایجاد تصویری از ملتی مظلوم و در آستانه نابودی، جایی برای خود پیدا کنند.درگیری در مجلس ارمنستان نشان داد که حتی در درون خود جامعه ارمنی، «نسلکشی» موضوعی مشکوک و عامل بحران اجتماعی شده است.
شکست سیاست خارجی
موضوع «نسلکشی ارامنه» در طول ۳۰ سال گذشته به ابزار اصلی سیاست خارجی رسمی ایروان بدل شده بود. اما شکست ارمنستان در برابر جمهوری آذربایجان در جنگ دوم قرهباغ در سال ۲۰۲۰، این اهمیت را از بین برد. حکومت کنونی ارمنستان مجبور شده است که برای حفظ موجودیت ضعیف خود، از بهرهبرداری خارجی از این افسانه تاریخی دست بکشد. برای باقی ماندن ارمنستان به عنوان یک دولت مستقل، لازم است که از دو فانتزی بزرگ تاریخی-سیاسی که بر مبنای اشغال سرزمین و جعل تاریخ بنا شدهاند، صرفنظر کند: ادعای ارضی علیه جمهوری آذربایجان و ترکیه، و موضوع جعلی «نسلکشی ارامنه».
درک این واقعیت توسط حکومت پاشینیان، نتیجه تلخی است که امروز ارمنستان با آن روبهروست. منبعی که زمانی برای حمله به همسایگان به کار میرفت، اکنون به مشکلی بدل شده که جامعه را از درون میخورد.
شکست ارتباطات خارجی
رهبران پیشین ارمنستان پیش از پاشینیان، موضوع «نسلکشی» را به ابزاری برای ارتباط با غرب بدل کرده و سیاست خارجی خود را حول آن بنا کرده بودند. اما این موضوع در روابط با روسیه، حامی اصلی دولت ارمنستان، اهمیت خاصی نداشت.
در سالهای اخیر، مسئله «نسلکشی» عمدتاً در قالب ابزاری برای فشار غرب بر ترکیه تفسیر شده است. آوریل هر سال به ماه تهدید به «بهرسمیت شناختن» یا «عدم بهرسمیت شناختن» نسلکشی ارامنه توسط کشورهای مختلف تبدیل شده بود، تا آنکارا مجبور شود سیاست خارجی خود را بر اساس این تهدیدها تنظیم کند. با این حال، تغییر بنیادین در سیاست رسمی آنکارا، که از واکنش به این تهدیدات به بیاعتنایی کامل به آنها تغییر یافت، تلاشهای غرب و انتظارات ارامنه را بیثمر ساخت.
ویدئویی منتشر شده در شبکههای اجتماعی
جالب اینجاست که حاکمیتهای ارمنستان که ظاهراً خواستار «اجرای عدالت تاریخی» بودند، در عمل خواهان بهرسمیت شناختن «نسلکشی» نبودند. نه در دوره کوچاریان و نه سرکیسیان، ایروان اقدامات عملی خاصی در این زمینه انجام نداد. اخیراً ویدئویی در شبکههای اجتماعی منتشر شد که نشان میدهد در دوران ریاست جمهوری اوباما، جو بایدن به یک فرد ارمنیتبار گفته است که مقامات ارمنستان از آمریکا خواسته بودند که به مسئله «نسلکشی» نپردازد. این نشان میدهد که در دولت ارمنستان نیز به خوبی درک شده بود که باز کردن کارت «نسلکشی» در سیاست خارجی سودی نخواهد داشت.
نشانهی رسوایی و فقر
اگر «نسلکشی» واقعاً منبع واقعی اندوه مردم ارمنستان بود، هیچ اختلاف، تردید یا دعوایی پیرامون آن به وجود نمیآمد. اما اینکه در ارمنستان، موضوعی که سالها آن را به عنوان «مقدس» مطرح میکردند، اکنون باعث درگیری فیزیکی شود، نشان میدهد که این ماجرا هرگز نتوانسته است در عمق آگاهی مردم ارمنی ریشه بدواند، چون اساساً ساختگی بوده است.