به گزارش واحد ترجمه پایگاه خبری یازاکو به نقل از دیلی صباح تعرفههای دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا و جنگهای تجاری پس از آن ، خطرات رکود اقتصادی را در بسیاری از کشورها، از جمله ایالات متحده و چین، افزایش داده است. آنها همچنین به سیستم تجارت بینالمللی منظمی که در طول هشت دهه گذشته ایجاد شده است، آسیب میرسانند. سازمان تجارت جهانی (WTO)، که به عنوان مجمعی برای مذاکرات تجاری چندجانبه و داور اختلافات تجاری عمل میکند، به حاشیه رانده شده است، زیرا ایالات متحده مذاکرات تجاری دوجانبه را با کشورهایی مانند ژاپن و بریتانیا دنبال میکند و اکنون در حال مذاکره با چین است. این جنگهای تجاری و معاملات دوجانبه پس از آن، جایگزین مکانیسم حل اختلافات تجاری WTO میشوند. این تحولات، همانطور که در نوسانات بازارهای سهام جهانی مشهود است، خطرات و عدم قطعیتهایی را ایجاد کردهاند.
تجارت جهانی و پیشرفت اقتصادی باید از معاملات تجاری بینظم و قدرتمحور و عدم قطعیتهای اقتصادی ناشی از آنها محافظت شود. روابط تجاری جهانی به منظمترین سیستم بینالمللی تبدیل شده است که بالاترین سطح همکاری را در بین ۱۶۶ عضو سازمان تجارت جهانی دارد. همه کشورها از این روابط تجاری قابل پیشبینی و منظم بهرهمند شدهاند و این امر باعث شده است که رشد تجارت بینالمللی از دهه ۱۹۵۰ از رشد اقتصادی جهانی پیشی بگیرد. اگر تجارت جهانی کاهش یابد، همه اقتصادها با کاهش صادرات، فروپاشی زنجیرههای جهانی و از بین رفتن کارایی تولید، آسیب خواهند دید.
بنابراین، به نفع هر کشوری است که سیستم تجارت بینالمللی را احیا کند و نظم و قابل پیشبینی بودن آن را حفظ کند. واضح است که سیستم تجارت منجر به کسری تجاری مداوم برای برخی کشورها، به ویژه ایالات متحده، شده است. علاوه بر این، تجارت بینالمللی باعث میشود بخشهای ناکارآمد رو به زوال بروند در حالی که بخشهای رقابتی و کارآمد رونق میگیرند. در نتیجه، برخی از بخشها در هر اقتصادی ضرر میکنند در حالی که برخی دیگر رونق میگیرند. این امر باعث ایجاد نبردهای سیاسی در داخل کشورها بین از دست دادن بخشهای رقیب واردات و به دست آوردن بخشهای صادراتمحور بین کشورها میشود. ترامپ با حمایت بخشها و گروههای بازنده، مانند نیروی کار کممهارت، به قدرت رسید. در سایر کشورها نیز، نفوذ سیاسی بخشهای بازنده در حال افزایش است. این نشان میدهد که سیستم تجارت بینالمللی میتواند از طریق اصلاحاتی که کسری تجاری مداوم و نگرانیهای بخشهای به سرعت در حال زوال را برطرف میکند، احیا شود. این امر میتواند با توانمندسازی دولتها برای محافظت موقت از این بخشها و ارائه کمکهای تعدیلی برای کمک به آنها در گذار به صنایع رقابتی محقق شود.
اگرچه ایالات متحده با موفقیت توافقنامههای دوجانبه با ژاپن و بریتانیا را تکمیل کرده است و ممکن است با دیگران نیز این کار را انجام دهد، اما سیستم منظم تجارت بینالمللی نباید قربانی توافقنامههای دوجانبه پراکنده شود. در نهایت، توافقنامه تجارت بینالمللی چندجانبه باید برای رسیدگی به چالشهای تجاری فعلی بهروزرسانی شود. با این حال، دشواری سازمان تجارت جهانی در دستیابی به توافقنامه جدید بین ۱۶۶ عضو، همانطور که با شکست مذاکرات ۱۴ ساله دور توسعه دوحه (۲۰۰۱-۲۰۱۵) نشان داده شد، ثابت میکند که این یک چالش است. مذاکره با کشورهای کمتر ممکن است آسانتر باشد. بنابراین، گروه ۲۰، با ۲۰ کشور که ۸۰ درصد اقتصاد جهان را تشکیل میدهند، ممکن است بهترین بستر برای رسیدگی به چالشهای تجارت جهانی باشد.
گروه ۲۰ و سلف آن، گروه ۷، به طور سنتی اقتصادهای برتر را برای بحث در مورد مسائل اقتصادی جهانی، از جمله تجارت و هماهنگی سیاستها برای غلبه بر بحرانها، گرد هم آوردهاند. با گذشت زمان، بحثهای گروه ۷ و گروه ۲۰ گسترش یافته و مشکلات جهانی مانند محیط زیست و مهاجرت را نیز در بر گرفته است. چالشهایی که اقتصادهای جهان امروز با آن مواجه هستند، کاملاً با دستور کار گروه ۲۰ همسو است. گروه ۲۰ سابقه اثباتشدهای دارد و با موفقیت به مسائل اقتصادی در طول رکود بزرگ ۲۰۰۷-۲۰۰۹ و دوره کووید-۱۹ ۲۰۲۰-۲۰۲۲ پرداخته است. مسائل جنگ تجاری فعلی باید در نشست گروه ۲۰ در ژوهانسبورگ در نوامبر ۲۰۲۵ در اولویت باشد و گروه ۲۰ باید یک جلسه اضطراری زودتر را در نظر بگیرد.
با این حال، گروه ۲۰ شامل ایالات متحده و چین است که علیرغم اخبار اخیر در مورد مذاکرات جاری، همچنان در جنگ تجاری هستند. به عنوان دو اقتصاد بزرگ جهان، عدم تمایل آنها به مصالحه میتواند مانع از تصمیمگیریهای مؤثر گروه ۲۰ شود. علاوه بر این، تصمیمات گروه ۲۰ غیر الزامآور و تلقینی است. اگر اقتصادهای برتر منافع مشترک خود را در حل چالشهای سیستم تجارت جهانی تشخیص دهند و به مصالحه برسند، میتواند اصلاحات در سازمان تجارت جهانی و سیستم تجارت جهانی را پیش ببرد. دستیابی به این هدف، رشد اقتصادی جهانی را تحریک میکند و اثرات مثبت آن به نفع همه کشورها خواهد بود. در فضای جنگ تجاری فعلی، این ممکن است آرزو به نظر برسد، اما هیچ بستری بهتر از گروه ۲۰ برای رسیدگی به این مسائل چالشبرانگیز تجاری و اقتصادی نیست.