یازاکو، جعفر ساعینیا – ایران در یکی از منزویترین وضعیتهای اقتصادی تاریخ معاصر خود قرار دارد. نه به دلیل تحریم صرف، بلکه به دلیل اراده سیاسی برای قهر با نظام اقتصاد جهانی. این انزوا نه تنها شکاف تکنولوژیک و بهرهوری را عمیقتر کرده، بلکه فرصتهای تجارت، سرمایهگذاری و توسعه را مسدود کرده است.
در شرایطی که کشورهای نوظهور با تمرکز بر صادرات، جذب سرمایه خارجی، پیمانهای منطقهای و تنوعبخشی به بازارهای جهانی خود را در برابر بحرانها بیمه میکنند، ایران با شعارهای سیاسی، درهای اقتصاد خود را بسته نگاه داشته است. خروج سرمایهگذاران، فرار شرکتهای بینالمللی، بیثباتی در زنجیره تأمین، و از دست رفتن بازارهای صادراتی تنها بخشی از پیامدهای این قهر تجاری است.
تابآوری اقتصادی، بدون تعامل، خیال خام است. هیچ کشوری در انزوا تابآور نمیشود. وقتی صادرات نفت به حداقل رسیده، صنایع غیرنفتی نیز از نبود بازار، فناوری روز و رقابت بینالمللی رنج میبرند، معیشت مردم به گروگان سیاستهای انزواگرایانه بدل میشود. در نتیجه، نه تنها اقتصاد انعطافپذیر نمیماند، بلکه کوچک، فقیر و وابستهتر نیز میشود.
از سوی دیگر، این انزوا دولت را به بازیگر بلامنازع اقتصاد تبدیل کرده؛ بازیگری که هم ناکارآمد است و هم انحصارطلب. در غیاب رقابت جهانی، انحصارات داخلی فربه میشوند، فساد نهادینه میشود و بهرهوری به پایینترین حد ممکن میرسد. دولتگرایی، در غیاب تعامل خارجی، به نوعی “دیکتاتوری اقتصادی” بدل شده که راه نفس بخش خصوصی را بسته و هزینه آن مستقیماً بر دوش طبقات متوسط و فرودست جامعه افتاده است.
انزواطلبی اقتصادی نه محافظهکاری، بلکه خودویرانگری است. اقتصاد ایران برای بازسازی تابآوری، نیازمند آشتی با جهان، پذیرش قواعد تجارت بینالملل و خروج از سیاستهای خصمانهی خودتحریمی است. اگر قهر با دنیا ادامه یابد، باید در انتظار قهر مردم با اقتصاد، و با نظم موجود در کشور بود.
قهر با اقتصاد جهانی، خودکشی تدریجی تاب آوری اقتصاد ملی
انزواطلبی اقتصادی و سیاست قهرآمیز با نظام تجارت جهانی، نه یک استراتژی مقاومتی، بلکه مسیری مخرب بهسوی فروپاشی تابآوری اقتصادی ایران است. در جهانی بههمپیوسته، قطع ارتباط با جریان آزاد سرمایه، دانش و بازار، معیشت مردم را قربانی شعارزدگی کرده است.
لینک کوتاه : https://yazeco.ir/?p=180376
- نویسنده : جعفر ساعینیا
- ارسال توسط : darvazeban2
- بدون دیدگاه