به گزارش واحد ترجمه پایگاه خبری یازاکو به نقل از دیلی صباح آیا پس از دور جدید رویارویی اسرائیل و ایران، ما در آستانه یک درگیری منطقهای گستردهتر هستیم؟ این احتمال وجود دارد که این درگیری بعدها از سر گرفته شود، زیرا قدرتهای جهانی منافع زیادی در منطقه دارند. اسرائیل و ایالات متحده، همانطور که پروفسور جفری ساکس آن را «جنگ روایتها» مینامد، فعلاً باخته اند.
درگیریهای اخیر بین روسیه و اوکراین، و اسرائیل و ایران، الگوی جدیدی را در جنگهای مدرن آشکار میکند: استراتژیهای جنگ فناوری همراه با عملیات مخفیانه با استفاده از مأموران مخفی در داخل خاک دشمن!
درمرحله اول، «عملیات تار عنکبوت» اوکراین با موفقیت بیش از ۴۰ بمبافکن استراتژیک فوق سری را منهدم کرد و ضربهای قابل توجه به اعماق روسیه را نشان داد که جنگ مدرن را از نو تعریف میکند.
در مرحله بعد، اسرائیل نمونهای از عملیات مخفی مدرن در داخل ایران را به نمایش گذاشت و نخبگان نظامی ارشد آن را در کنار دانشمندان برجسته ترور کرد. طبق گزارش تایمز اسرائیل، «موساد یک پایگاه پهپادی در داخل ایران ایجاد کرد» و «سامانههای تسلیحاتی دقیق و کماندوها را به داخل کشور قاچاق کرد» تا به سایتهای هستهای ایران حمله کند.
نکته قابل توجه این است که هم «عملیات شیر خیزان» اسرائیل و هم عملیات تار عنکبوت اوکراین، استراتژی مشترکی در به کارگیری مأموران مخفی دارند که جنگ نامتقارن را از نو تعریف میکنند و نمونهای از عملیات هوشمند در داخل خاک دشمن را به نمایش میگذارند.
اکنون، گزارشهای رسانههای غربی در مورد جنگ اسرائیل و ایران، چارچوب جدیدی را اضافه کرده است: پاکستان به عنوان تهدیدی برای موجودیت اسرائیل. روزنامهها و پخشکنندگان برجسته غربی، مانند مجری برنامه گفتگو، پیرس مورگان، دلایلی را برای اسرائیل جهت آماده شدن برای حمله به پاکستان مطرح میکنند.
همزمان با توقف حملات آمریکا و اسرائیل به ایران، جولیان اسپنسر-چرچیل هشدار میدهد: «وقتی اسرائیل ایران را شکست دهد، نوبت پاکستان است.» بسیاری از کارشناسان هشدار دادهاند که هند ممکن است عملیات مشابهی را در داخل پاکستان آغاز کند. دیوانگی حد و مرزی ندارد. هر چیزی تحت سلطه توسعهطلبان و جنگطلبان امکانپذیر است.
چرا پاکستان؟
مدتهاست که رهبران اسرائیلی، سیاستمداران برجسته، فرماندهان ارشد نظامی، حتی شهرکنشینان عادی اسرائیلی و متحدانشان در ایالات متحده و غرب آشکارا شعار «اسرائیل بزرگتر» را تکرار میکنند. اخیراً، هندیها شروع به صحبت در مورد داراییهای هستهای پاکستان کردهاند.
در یک ویدیوی پربازدید، از بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، پرسیده شد: بزرگترین مشکل نسل بعدی چیست و امروز برای حل آن چه باید کرد؟
نتانیاهو پاسخ داد: «بنابراین بزرگترین ماموریتی که ما داریم این است که مانع از این شویم که یک رژیم اسلامی ستیزهجو به سلاح هستهای دست یابد یا اینکه سلاح هستهای به رژیم اسلامی ستیزهجو برسد، اولی ایران و دومی پاکستان است، زیرا اگر این رژیمهای رادیکال سلاح هستهای داشته باشند، از قوانین پیروی نخواهند کرد.»
نکته قابل توجه این است که نابودی داراییهای هستهای پاکستان در فهرست کارهای اسرائیل بوده است. چندین سیاستمدار برجسته اسرائیلی و گروههای لابیگری آنها، مقامات و سیاستمداران ارشد نظامی، محققان و روزنامهنگاران در آمریکا و پایتختهای غربی در کنار بخشهایی از رسانههای غربی، مدتها قبل از اینکه تئوری جعلی «سلاحهای کشتار جمعی» را برای نابودی عراق ابداع کنند، دائماً از پاکستان به عنوان تهدیدی برای موجودیت اسرائیل یاد کردهاند.
رسانههای غربی با موفقیت از همان چارچوبهای ساختگی، «تهدید برای غرب و اسرائیل» و «رژیمهای وحشی» برای نابودی کشورهای مسلمان مستقل، از جمله سوریه، لیبی، یمن، لبنان، سودان و اکنون ایران، استفاده کردند.
در جریان جشنواره ایدههای آسپن، جفری گلدبرگ، خبرنگار آتلانتیک، از مایک مولن، دریاسالار بازنشسته آمریکایی، پرسید: کدام کشور برای ایالات متحده خطرناکتر است، پاکستان یا ایران؟ مولن در حضور حضاری که نیشخند میزدند، لبخندی زد و گفت: «احتمالاً پاکستان.»
به یاد داشته باشید، مولن پیش از این پاکستان را به عنوان مرکز افراطگرایی اسلامی معرفی کرده بود. البته، مولن تنها نیست؛ بسیاری از اندیشکدههای برتر آمریکایی، دانشگاهیان، روزنامهنگاران، سیاستمداران و فعالان، همگی پاکستان را «حامی تروریسم» و «دولتی در حال فروپاشی» نامیدهاند و گفتهاند که سلاحهای هستهای این کشور میتواند به دست گروههای تروریستی بیفتد.
گزارش موسسه بروکینگز با عنوان «مشکل دردناک سلاحهای هستهای پاکستان» نشان میدهد که در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد. پس از تخریب راکتور تحقیقاتی هستهای عراق مستقر در اوسیراک (۱۹۸۱)، اسرائیل به مبارزه علیه برنامه هستهای پاکستان ادامه داد.
عبارت «بمب اسلامی» برای وحشت انداختن در جهان ابداع شد، در حالی که هیچکس تا به حال نگفته است «بمب یهودی»، «بمب هندو» یا «بمب مسیحی»، در حالی که بسیاری از قدرتهای جهانی مانند اسرائیل، هند و غرب، از جمله چین و روسیه، سلاح اتمی دارند.
فهرست بلندی از نسخههای خطی علمی، گواهی بر چگونگی حمله و نابودی «کشورهای ناکارآمد» از جمله عراق، سوریه، لیبی، یمن، افغانستان و سودان است که تهدیدی ساختگی برای اسرائیل محسوب میشوند.
کتاب جان مرشایمر و استیون والت، دانشمندان علوم سیاسی آمریکایی، با عنوان «لابی اسرائیل و سیاست خارجی ایالات متحده» (۲۰۰۸)، کتاب پیتر بینارت، روزنامهنگار آمریکایی، با عنوان «یهودی بودن پس از نابودی غزه» (۲۰۲۵) و کتاب پانکاج میسرا با عنوان «جهان پس از غزه» (۲۰۲۵) یادآورهای مرتبط، تأملبرانگیز و بهموقعی از آنچه پس از ایران و غزه در پیش است، میباشند.
بدیهی است که در چهار دهه گذشته، تقریباً همه روسای جمهور آمریکا درباره مداخله در پاکستان صحبت کرده و این کشور را به عنوان تهدیدی وجودی برای بقای اسرائیل معرفی کردهاند. در طول مبارزات انتخاباتی سال ۲۰۰۸، از جو بایدن، رئیس جمهور سابق آمریکا، همین سوال پرسیده شد که کدام یک تهدید بزرگتری است، ایران هستهای یا پاکستان بیثبات؟ بایدن در پاسخ گفت: «خب، هر دو بسیار بسیار خطرناک هستند… سلاحهای پاکستان همین الان هم میتوانند اسرائیل و مدیترانه را هدف قرار دهند.»
نابودی برنامهریزیشدهی کشورهای مسلمان در خاورمیانه و فراتر از آن توسط اسرائیل، یکی پس از دیگری، در حال انجام است. غرب به حمایت بیقید و شرط نظامی و اقتصادی خود از اسرائیل ادامه میدهد و به بهانهی «تهدید وجودی» برای دولت یهود و پروژهی «امنتر کردن جهان»، از کمپینهای نظامی آن برای حمله و تصرف سرزمینهایی از لبنان، سوریه، اردن، مصر و احتمالاً پیشروی بیشتر در خاورمیانه حمایت میکند. کمپین مرگبار اسرائیل به کجا ختم میشود؟ کشور بعدی کدام است؟ پاکستان، ترکیه ، مصر یا عربستان سعودی؟
هدف بعدی
اکنون گرد و غبارها فروکش کرده است. اسرائیل و ایالات متحده به جنگ دیگری نیاز دارند تا افکار عمومی خود را متقاعد کنند که “تهدید اسلامی” هنوز وجود دارد و آن پاکستان است. رویارویی اسرائیل و ایران فعلاً با تخریب محدود نهایی شده است و اتحاد غرب و اسرائیل ممکن است به سراغ پروژه دیگری برود. جنگ یک تجارت سودآور است و ادامه خواهد یافت.
در جریان درگیریهای اخیر بین هند و پاکستان، اسرائیل به هند در زمینه فناوری و سلاحهای هوشمند ، از جمله پهپادها، برای آسیب رساندن به پاکستان کمک کرد.
نتانیاهو یک شریک ایدئولوژیک در هند دارد: نخست وزیر نارندرا مودی، یک رویاپرداز توسعهطلب که به پروژه مهابهاراتا (هند بزرگ) اعتقاد دارد، پروژهای که مشابه فانتزی اسرائیل بزرگ نتانیاهو است.
برخی کارشناسان پیشبینی میکنند که هند ممکن است از گروههای تروریستی داخل پاکستان برای انجام حملات پهپادی به مواضع نظامی استفاده کند، مانند حملات به سبک اسرائیل در ایران یا حمله به سبک اوکراین در داخل روسیه. علاوه بر این، رسانههای غربی شروع به نمایش زرادخانه هستهای پاکستان به عنوان تهدیدی برای غرب و اسرائیل کردهاند.
سوشانت سینگ به درستی گفته است: «ایدئولوژیهای ملیگرایانه هندو در دهلی نو با تاریخ خطرناک تجدیدنظرطلبانه جنوب آسیا لاس میزنند» و اگر آنها بخواهند به نفرتپراکنی علیه مسلمانان ادامه دهند، پاکستان را تهدید به حمله کنند و به حمایت از گروههای تروریستی در داخل خاک پاکستان از جمله ارتش آزادیبخش بلوچ ادامه دهند، در دامی گرفتار میشوند که منجر به ویرانی مرگبار در جنوب آسیا میشود.
وقت آن رسیده که برنامههای تهاجمی نتانیاهو و مودی متوقف شود. جوانان در اسرائیل و هند اشتیاق خود را برای تغییر نشان میدهند. آتلانتیک گزارش داد: «چرا ۷۰ درصد از اسرائیلیها میخواهند نتانیاهو استعفا دهد»، در حالی که آسیا تایمز دریافت: «هیچ رأیدهندهای سیاست نفرتپراکنی مودی را دوست ندارد.» پیام ساده است: مردم صلح میخواهند، نه جنگ.