به گزارش یازاکو، در میان فراز و فرودهای روزگار، تبریز با پیشینهای تاریخی و فرهنگی غنی، سالها است که شاهد حفظ و نگهداری نامناسب و رهاشدگی آثار تاریخی خود است.
کهنفرهنگشهر تبریز که زمانی قلب تپنده هنر و تمدن در ایران به شمار میرفت، امروز با چالشهایی جدی در حفاظت از میراث مادی خود روبهرو است.
بناهایی که نمایانگر هویت، فرهنگ و تاریخ مردم این منطقهاند، به دلایل متعدد از جمله ضعف مدیریت، نبود اراده جدی و نگاه صرفاً عمرانی، در وضعیت نامناسبی قرار گرفتهاند. این شرایط نه تنها ارزشهای فرهنگی و تاریخی تبریز را تهدید میکند، بلکه بخشی از سرمایههای معنوی و هویتی جامعه را نیز به مخاطره میاندازد.
میراث فرهنگی و تاریخی تنها سازههایی فیزیکی نیستند؛ آنها حلقههای اتصال گذشته به حال و آینده هستند و هر کدام داستانها، خاطرات و هویت یک ملت را به همراه دارند.
از دست دادن این گنجینهها به معنای از دست رفتن بخشی از خودآگاهی فرهنگی و هویت تاریخی است که ترمیم آن بسیار دشوار و گاه ناممکن است؛ بهویژه برای شهری چون تبریز که سالها مرکز فرهنگی و اقتصادی منطقه بوده و آثار تاریخی آن نماد شکوه و اصالت این سرزمین به شمار میآید، حفظ این میراث ضرورت غیرقابل انکاری است.
با وجود اهمیت و ارزش این اماکن، متأسفانه در سالهای اخیر شاهد رشد بیرویه ساختوسازهای شهری و عدم توجه کافی به حفاظت از بناهای تاریخی هستیم. خانههایی که زمانی مرکز هنر، دانش و دیپلماسی فرهنگی بودهاند، اکنون به دست فراموشی سپرده شده و یا در معرض تخریب قرار دارند. در این میان، هشدارهای مسئولان شهری و کارشناسان حوزه میراث فرهنگی، گاهوبیگاه به گوش میرسد، اما همچنان راهکارهای عملی و اثرگذاری برای جلوگیری از تخریب و فراموشی این آثار به کار گرفته نشده است.
سیدکاظم زعفرانچیلر، رئیس کمیسیون سرمایهگذاری، گردشگری و بهبود فضای کسبوکار شورای اسلامی شهر تبریز، با اشاره به جایگاه تاریخی و فرهنگی تبریز، گفت: ما در تبریز، مجموعهای از اماکن فرهنگی و تاریخی داریم که نهتنها از آنها بهرهبرداری نمیکنیم، بلکه آنها را در بیسرانجامی و ابهام رها کردهایم. این رهاشدگی نه صرفاً ناشی از ضعف مدیریتی، بلکه ناشی از نبود اراده و بینش تاریخی در لایههای مدیریتی است.
فهرست
بلاتکلیفی ۲۵ اثر تاریخی؛ از نوبر تا یوشاری
تبریز، شهری با ریشههایی در ژرفای تاریخ ایران، امروز با زخمی تازه در کالبد میراث خود دستوپنجه نرم میکند؛ زخم غفلت. در شرایطی که توسعه شهری و بلندمرتبهسازیها با شتابی چشمگیر پیش میروند، خانههای تاریخی این شهر یکی پس از دیگری به دست فراموشی سپرده میشوند. در این میان، هشدارهای اعضای شورای شهر، گاه و بیگاه چون ناقوس خطری به گوش میرسد، اما بیپاسخ میماند.
رئیس کمیسیون سرمایهگذاری، گردشگری و بهبود فضای کسبوکار شورای اسلامی شهر تبریز، با اشاره به آمار تکاندهنده در حوزه خانههای تاریخی تبریز، گفت: در حال حاضر ۲۵ بنای تاریخی در تبریز بدون کاربری مشخص، بلاتکلیف و مبهم رها شدهاند. ما نتوانستهایم در چهار سال گذشته شورای ششم حتی تکلیف آثاری مانند حمام نوبر و یخچال یوشاری را روشن کنیم. این یعنی ما حتی در حفظ داشتههای خود ناتوان ماندهایم.
خانه ختایی؛ خانهای برای خاک خوردن، نه دوستی ملل
خانههای تاریخی حافظان خاموش هویت شهر هستند؛ آثاری که هر آجرشان راوی بخشی از تاریخ، فرهنگ و روابط انسانیاند، اما زمانی که این بناها به فراموشی سپرده شوند، نهتنها معماری، بلکه حافظه جمعی یک ملت نیز دچار فرسایش میشود. در تبریز، شهری که روزگاری تپندهترین قلب فرهنگی ایران بود، خانههای تاریخی یکییکی در تاریکی سکوت و بیتوجهی فرو میروند.
نماد دردآور رهاشدگی خانههای تاریخی تبریز، خانه تاریخی ختایی است؛ بنایی که به گفته عضو شورای شهر، یازده سال است درهایش بسته مانده و طرحهایی چون تبدیل بخشی از آن به «اتاق دوستی ایران و تاجیکستان» نیز صرفاً در حد وعده ماندهاند.
تاریخ بیش از هر چیز از رهاشدگی در وعدهها رنج میبرد. نمیتوان یک خانه تاریخی را با نام دیپلماسی فرهنگی زینت داد، اما آن را به حال خود رها کرد.
رئیس کمیسیون سرمایهگذاری، گردشگری و بهبود فضای کسبوکار شورای اسلامی شهر تبریز، بیان کرد: این خانه ۱۱ سال است که تعطیل و بلااستفاده مانده و قرار بود بخشی از آن به عنوان اتاق دوستی ایران و تاجیکستان مورد استفاده قرار گیرد.
واگذاری موقت؛ خطر بزرگتر از رهاسازی
میراث تاریخی، نه صرفاً یادگار گذشته، بلکه سرمایهای برای آینده است؛ سرمایهای که اگر بدون ضابطه و نظارت بهکار گرفته شود، سرنوشت آن چیزی جز تخریب تدریجی نخواهد بود. مدیریت این سرمایه ملی نیازمند حساسیت، قانونمندی و نگاه بلندمدت است؛ نه تصمیمات موقتی و شتابزدهای که گاه آسیبزاتر از رهاسازی هستند.
زعفرانچیلر با انتقاد از روند واگذاری موقت برخی بناهای تاریخی به نهادها و اشخاص، گفت: این واگذاریها اگر بدون چارچوب، ضابطه و پروتکلهای سختگیرانه انجام شود، چه بسا خطرناکتر از بیاستفاده ماندن بناها باشد. ما باید بدانیم که هر تصمیمی درباره این آثار، تصمیمی برای آینده تاریخ است.
نیاز به یک ساختار نگهداری متمرکز و تخصصی
حفاظت از میراث تاریخی، نیازمند سازوکاری فراتر از اقدامات پراکنده و مقطعی است. نبود ساختار مشخص و تخصصی در مدیریت این بناها، موجب فرسایش تدریجی ارزشهای فرهنگی میشود. آنچه امروز در سایه نبود نهاد مسئول از دست میرود، فردا دیگر قابل بازسازی نخواهد بود.
وی راهکار اساسی را در ایجاد یک واحد تخصصی در بدنه شهرداری برای نگهداری و بهرهبرداری از اماکن تاریخی دانست و تأکید کرد: مدیریت داراییهای فرهنگی بدون ساختار مشخص، در نهایت منجر به تخریب خاموش این سرمایهها خواهد شد. ما باید با نگاه بلندمدت، نسل آینده را نیز در نظر بگیریم.
لزوم ارائه گزارشهای مستند و رسمی
شفافیت و مستندسازی، پایههای اصلی مدیریت اثربخش در هر حوزهای هستند. بدون داشتن دادههای دقیق و گزارشهای مکتوب، تصمیمات مدیریتی به سادگی دچار ابهام و ضعف میشوند. در عرصه حفاظت از میراث فرهنگی نیز این موضوع از اهمیت ویژهای برخوردار است و نمیتوان به ارائههای نمایشی و کلیگوییها بسنده کرد.
رئیس کمیسیون سرمایهگذاری، گردشگری و بهبود فضای کسبوکار شورای اسلامی شهر تبریز، با اشاره به آسیب دیگر در فرآیندهای مدیریتی، گفت: ارائههای شفاهی و پاورپوینتهای نمایشی، هرگز نمیتوانند جایگزین گزارشهای رسمی با آمار، داده، مهر و امضای مسئولان شوند. تصمیمسازی، باید بر پایه سند و تحلیل مستند انجام شود، نه بر اساس نمایش لحظهای و گذرا.
میراث فرهنگی و تاریخی تبریز، سرمایهای گرانبها برای نسلهای امروز و فرداست که حفظ و نگهداری آن، مسئولیتی خطیر و دائمی میطلبد. این میراث، بازتابی است از تمدن، فرهنگ، هنر و هویت یک ملت که اگر از بین برود، بازگشت آن تقریباً غیرممکن خواهد بود.
رهاسازی و واگذاریهای ناپایدار میراث فرهنگی، تصمیمگیریهای بدون شفافیت و نبود ساختار تخصصی برای مدیریت این اماکن، همه و همه، زنگ خطری هستند که هشدار میدهند اگر اکنون چارهای اندیشیده نشود، فردا بسیار دیر خواهد بود.
اهمیت این موضوع نه فقط در سطح محلی بلکه در سطح ملی و بینالمللی نیز مورد تأکید است؛ چراکه حفظ میراث فرهنگی یکی از شاخصهای اصلی توسعه پایدار و نشانگر احترام یک جامعه به ریشهها و پیشینه خود است.
تبریز، به عنوان یکی از مهمترین مراکز فرهنگی ایران، باید الگوی موفقی در زمینه حفاظت و بهرهبرداری از اماکن تاریخی خود باشد تا بتواند جایگاه خود را در میان شهرهای تاریخی جهان نیز تثبیت کند.
طبق نظر کارشناسان و اعضای شورای شهر، تنها با اتخاذ سیاستهای بلندمدت، ایجاد نهادهای تخصصی و پایبندی به مستندسازی و گزارشدهی شفاف میتوان از میراث تاریخی این شهر پاسداری کرد و آن را به نسلهای بعدی با اصالت و سلامت تحویل داد. این مسیر نیازمند اراده قوی مدیران، همکاری جامعه محلی، سرمایهگذاری در آموزش و تخصص و همچنین برنامهریزی جامع و علمی است.
تبریز، شهری که باید افتخار هویتی و فرهنگی خود را همچنان بر دوش بکشد، نیازمند مدیریت علمی، نگاه مسئولانه و همکاری همهجانبه است تا دوباره درخششی تاریخی را تجربه کند و نام خود را به عنوان یکی از میراثداران برجسته فرهنگ ایران حفظ کند. برای این منظور، نباید تنها به شعارها اکتفا کرد، بلکه باید به اقدامهای عملی، ملموس و پایدار دست زد؛ اقداماتی که بتوانند به صورت موثر و ماندگار، بستر لازم برای احیای این گنجینههای ارزشمند را فراهم کنند.
در نهایت، حفظ میراث فرهنگی تبریز، تنها یک وظیفه اداری یا فرهنگی نیست، بلکه تعهدی است ملی و انسانی که پاسداشت هویت و تاریخ یک ملت را در قلب خود دارد. این مسئولیت مشترک مدیران، نخبگان، شهروندان و همه کسانی است که به ارزش این شهر و فرهنگ آن اعتقاد دارند و خواستار آیندهای روشن و پایدار برای تبریز و ایران عزیز هستند.