یازاکو، جعفر ساعینیا _ تبریز این روزها در آستانه یک بحران آبی بیسابقه قرار دارد. این روزها اطلاعیههای متوالی و روزافزون درباره قطعی آب، تبدیل به بخشی از روتین زندگی شهروندان شده است. این در حالی است که پروژه انتقال آب از آراز چایی، که سالها به عنوان راه نجات مطرح بود، همچنان خاک میخورد و هیچ نتیجهای در پی نداشته است. و بیش از هر چیز، این بیعملی و وعدهدرمانی مسئولان است که مردم را به ستوه آورده است. هر روز سخن از «تکمیل پروژه در آینده نزدیک» میشنویم، اما واقعیت چیز دیگریست: تبریز روی لبه تیغ بیآبی ایستاده، و مردم، ساعتشمار به انتظار قطع آب بعدی نشستهاند.
آمارها نشان میدهد از حدود ۱۴۵ کیلومتر مسیر انتقال، تنها ۴۲ کیلومتر اجرا شده است و از ایستگاههای پمپاژ و تصفیهخانهها هنوز خبری نیست. این یعنی نه فقط پروژه نیمهکاره مانده، بلکه زیرساختهای حیاتی آن نیز هرگز آغاز نشدهاند.
به گفته مدیران آب منطقهای، ذخایر سدهای اصلی شهر به زیر ۳۰ درصد رسیده است. در چنین وضعیتی، آب شرب تبریز فقط برای کمتر از ۷۵ روز دیگر کفایت میکند. پس از آن، بحران وارد فاز تازهای خواهد شد: قطعیهای گستردهتر، جیرهبندی جدی، و احتمالاً درگیریهای اجتماعی بر سر منابع محدود.
در کنار اینها، نگرانی از آلودگی آب رودخانه آراز چایی نیز بهشدت بالاست. بسیاری از کارشناسان هشدار دادهاند بدون تکمیل سامانههای تصفیه، انتقال مستقیم این آب به تبریز ممکن است منجر به بحران بهداشتی شود، نه صرفاً بحران آبی.
با گذشت بیش از نه سال از آغاز عملی پروژه، نهتنها گامی مؤثر برداشته نشده، بلکه گزارشهایی از تأخیرهای مالی، ضعف مدیریت و نبود اراده کافی در سطوح استانی و ملی حکایت دارد. در حالی که مسئولان هنوز درگیر مصاحبه و وعدهاند، مردم هر روز با اخطاریه جدیدی درباره قطع آب روبهرو میشوند.
سؤال اصلی همچنان پابرجاست: تبریز باید تا کی تاوان این بیبرنامگی و ناکارآمدی را بدهد؟ در شهری که تابستانش تشنه و زمستانش بیپناه است، وعدههای رنگباخته دیگر کارساز نیست. تبریز تشنه است، مردم خستهاند، و صبر اجتماعی در آستانه لبریز شدن است.