به گزارش واحد ترجمه پایگاه خبری یازاکو به نقل از آذرنیوز، نیکول پاشینیان نخستوزیر ارمنستان درباره «اعلامیه واشنگتن» سخنانی ایراد کرد و تلاش نمود با روایتهای مخالفمحور که رسانهها را تحت سلطه قرار داده، مقابله کند.
به گفته پاشینیان اعلامیه واشنگتن، ارمنستان را وارد «قفقاز جنوبی جدید و جمهوری جدیدی» کرده است. او تأکید کرد که ایالات متحده صلح میان ایروان و باکو را برقرارشده تلقی میکند و این زمینه را برای ورود حزب حاکم به انتخابات بعدی با پلتفرم صلح فراهم میسازد.
وی خاطرنشان کرد که صلح همان چیزی است که اکثر ارمنیها پس از دههها جنگ و درگیری خواستار آن هستند و فراخوانهای مخالفان برای از سرگیری خصومتها دیگر در میان مردمی که از بیثباتی خستهاند طنین ندارد. او افزود نظرسنجیهای خیابانی این احساس را تأیید میکند و نشان میدهد که دولت با همسو شدن با خواست عمومی، شانس انتخاباتی خود را تقویت میکند.
او گفت:ارمنستان پس از ۳۰ سال از محاصره بیرون میآید. برای نخستین بار از دهه ۱۹۹۰ ما صلح را تجربه میکنیم. همه چیز پس از ۸ اوت تغییر کرد. ما نمیدانیم زندگی در صلح یا کار کردن در آرامش چگونه است. این برای ما احساسی تازه است، زیرا از روز استقلالمان همواره در میان درگیری و جنگ زیستهایم. باید دوباره بیاموزیم که زندگی در صلح به چه معناست، صلح واقعاً چیست، چگونه به دست میآید و چه شکلی دارد.
برای ارمنستانی که بیش از سه دهه در انزوا مانده بود، اتصال منطقهای به اندازه هوا و آب اهمیت دارد. با توجه به اینکه آذربایجان در پروژههای لجستیکی منطقهای و بینالمللی پیشتاز است، پاشینیان بر ضرورت پیوستن به این ابتکارات برای احیای اقتصاد در حال رکود کشورش تأکید کرد.
این امر مستلزم پیشبرد روند تحدید و تعیین مرزهاست؛ روندی که ایروان آن را در تاووش آغاز کرده و قصد گسترش آن را دارد. پاشینیان اذعان کرد که برخی سرزمینهای آذربایجان ناگزیر باید در این فرآیند به باکو بازگردانده شوند، اقدامی که آن را هم مشروع و هم ضروری خواند.
او تأکید کرد که گشایش دالان زنگهزور (که اخیراً مسیر ترامپ برای صلح و رفاه بینالمللی یا TRIPP نام گرفته) نه تنها دسترسی بدون مانع آذربایجان به نخجوان را فراهم میکند بلکه مزایای اقتصادی چشمگیری برای ارمنستان به همراه خواهد داشت؛ از درآمدهای بودجهای تا ایجاد اشتغال منطقهای، بهویژه در سیونیک. او گفت: پیوستن به پروژههای بینالمللی لجستیک، راه خروج ارمنستان از انزواست و بدین ترتیب انتقادات مخالفان درباره این دالان را رد کرد.
وی همچنین یادآور شد که توافق با آذربایجان فرصتهای تازهای برای همکاری ریلی بین ارمنستان و ایران فراهم خواهد کرد؛ نکتهای که در دیدارش با مسعود پزشکیان بر آن تأکید نمود و آن را پاسخی قوی به برخی ها دانست که اخیراً مواضع ضدآذربایجانی درباره این پروژه ابراز کردهاند.
شاید چشمگیرترین بخش سخنرانی او اعلام این بود که پرونده قرهباغ بسته شده است. او اعتراف کرد که بدون حل این مسأله صلح ممکن نبود.
این سخنان در مقطع حساسی ایراد شد، بهویژه اینکه در نشست واشنگتن یک خبرنگار ارمنی پرسشی درباره سرنوشت ارمنیهای ترککننده قرهباغ مطرح کرد که پاسخی دریافت نشد و این موضوع در مذاکرات دوجانبه مورد بحث قرار نگرفت. افزون بر این دولت ارمنستان گاه استدلال میکند که درخواستهای آذربایجان برای اصلاحات قانون اساسی به روند صلح آسیب میزند. همین مسائل نیز مانع پیشرفت در مسیر صلح شدهاند. روند کنونی صلح به دنبال حذف هرگونه تلاش برای مطرح کردن موضوع قرهباغ در عرصه بینالمللی است؛ شرطی که باکو آن را پیششرط قرار داده و به نظر میرسد پذیرفته شده است.
درباره ارمنیهای قرهباغ، پاشینیان هرگونه چشمانداز بازگشت آنها را رد کرد و هشدار داد که زنده نگه داشتن این موضوع خطر آن را دارد که به ابزاری برای نفوذ خارجی بدل شود.
او همچنین به موضوع حساس محاکمه جداییطلبان ارمنی در آذربایجان ـ از جمله روبن واردانیان که زمانی رقیب سیاسی وی محسوب میشد ـ پرداخت. وی تأکید کرد که این موضوع بخشی از توافق صلح نیست و نباید مانع روند صلح شود. با معرفی آن به عنوان مسألهای داخلی در آذربایجان، پاشینیان جامعه ارمنستان را برای پذیرش موضع باکو آماده ساخت.
پذیرش واقعیتهای جدید منطقهای و خواستههای مشروع آذربایجان از سوی ارمنستان اهمیت دارد. او همچنین برجسته کرد که این توافق حاصل مذاکرات مستقیم و دوجانبه ـ بدون میانجی ـ بوده و همین به آن اعتبار میبخشد.
این بخشی از تطبیق با شرایط جدید است؛ شرایطی که گامهای بعدی را تعیین میکند. پاشینیان دولت خود را عملگرا و آیندهنگر معرفی کرد و روایت انتقامجویانه مخالفان را به چالش کشید.
سخنان پایانی
اظهارات نخستوزیر ارمنستان در مقطع حساسی مطرح شده و واقعگرایانه به نظر میرسد. با این حال رویکرد منطقی برای حل مسائل پس از توافق واشنگتن، ایجاد پایههای حقوقی و سازوکارهای نهادی است. همه با وضعیت فعلی موافق نیستند. رهبران دیاسپورای ارمنی، کلیسا و چهرههای ملیگرا معتقدند تحولات اخیر به زیان آرمان ارمنی است. این نیروها شبکهای از نفوذ را شکل میدهند که در برابر ایدئولوژی واقعگرایانه پاشینیان قرار دارد. آنچه آنان دفاع میکنند صرفاً مجموعهای از دعاوی ارضی نیست، بلکه جهانبینیای مبتنی بر رنج، شهادتطلبی و روایت «قهرمان-قربانی» است. در حالی که دولتها در ایروان آمده و رفتهاند، کلیسا به عنوان نهادی پایدار و گاه مرکز قدرت عمل کرده و حتی میتوان آن را نوعی دولت عمیق دانست. اصلاحات و اقداماتی که امروز انجام نشوند، ممکن است در آینده نزدیک تضعیف شوند. چالش واقعی دیگر برای پاشینیان، انتخابات پارلمانی ۲۰۲۶ است که بر این وضعیت میافزاید.
نتایج واقعی تنها زمانی به دست خواهد آمد که عدم قطعیت سیاسی، تضاد منافع و شعارهای توخالی با قانون جایگزین شود. صلح فقط نبود جنگ نیست؛ بلکه نظامی استوار بر تضمینهای حقوقی، شناسایی بینالمللی و توافق متقابل است. دستیابی به آن نه تنها به چشمانداز، بلکه به رضایت عمومی نیاز دارد. هر توافق پایدار باید از پایین ساخته شود، نه آنکه از بالا تحمیل شود.
بدون این پایه حیاتیهرگونه بحث درباره صلح چیزی جز توهم نخواهد بود. باید به یاد داشت که امضای توافق صلح و حفظ آن تنها به اظهارات و اعلامیهها وابسته نیست، بلکه به اقدامات واقعی متکی است. در این شرایط، اجرای این توافق اکنون مسئولیت همه است.