یازاکو، پری اشتری – تبریز ۲۰۱۸ را که یادتان هست؟ همان سالی که تبریز از سوی سازمان همکاری اسلامی (OIC) به عنوان پایتخت گردشگری کشورهای اسلامی معرفی شد و قرار بود نقطهی عطفی در تاریخ فرهنگی و گردشگری تبریز باشد و فرصتی شود تا این شهر تاریخی با غنای فرهنگی و هنری خود در سطح جهانی معرفی شود.
یادتان هست؟ از همان تاریخ به بعد بود که بازار تبریز به دلیل مشکلات فنی در آستانهی خروج از فهرست ثبت جهان قرار گرفت، خانهی باقرخان تخریب شد، ساعت تعطیلی مکانهای تاریخی درعمل به ساعت ۵ عصر کاهش یافت، بافت قدیمی شهر یک به یک جای خود را به ساختمانهای تجاری لوکس داد و… نه تنها تبریز و پتانسیلهای گردشگری آن به دنیا معرفی نشدند، بلکه همان معدود گردشگر هم دیگر دور تبریز را خط کشیدند و از آن عنوان فقط یک لوگو باقی مانده و بودجههایی که خدا میداند کجا صرف شدند. قرار بود این انتخاب به نوسازی و آسفالت معابر اصلی شهر، بهسازی پیادهروها و خیابانهای اطراف مناطق گردشگری، ارتقای سیستم حمل و نقل عمومی، بهویژه گسترش مترو و تاکسیهای شهری منجر شود اما همگان دیدند که با وجود کارگروههای عریض و طویل، جلسات رنگارنگ و مصاحبههای پرطمطراق مسئولان مربوط، در عمل اتفاقی نیفتاد یا اگر افتاد با سرعتی لاکپشتی بود.
حالا امروز که ۷ سال از آن انتخاب میگذرد، با این انتخاب مواجه شدهایم: تبریز، پایتخت محیط زیست شهرهای آسیایی ۲۰۲۵ !
تبریز در قارهای که ژاپن (به عنوان تمیزترین کشور دنیا با ماشینهای زباله بو و شیرابه) نیز در آن قرار دارد، به عنوان پایتخت محیطزیست انتخاب شده و در خبرها و نوشتهها این چنین گفته میشود که عملکرد، سیاستها و ابتکارات محیط زیستی، پروژهها و فعالیتهایی که به بهبود کیفیت هوا، مدیریت پسماند، فضای سبز و خدمات شهری منجر شدهاند و همچنین تعهد و نوآوری و ابتکارات اجتماعی در محیط زیست دلایل این انتخاب بودهاند!
اما شاید بد نباشد یادتان بیفتد که از سال ۲۰۲۵ فقط ۴ ماه باقی مانده و اگر قرار بود تحرکی در زمینهی بهبود فعالیتهای زیستمحیطی تبریز انجام شود، باید نمود نسبی آن تا به امروز به چشم میخورد. تبریز که هنوز در مدیریت پسماند لنگ میزند، برای تفکیک زبالهی خشک و تر با نقصهای بسیار مواجه است و ماشینهای بدبو و کثیف جمعآوری زباله در شلوغترین ساعات ترافیکی روز، خیابانهای کمعرض را اشغال میکنند؛ تبریز که سرانهی فضای سبز آن زیر استاندارد جهانی است و هر روز مجوزهای بسیار برای ساختوسازهای زمخت برای زخم شدن به پیکرش صادر میشود؛ تبریز که هنوز مازوتسوزیاش در چرخهای، میان میشود و نمیشود سرگردان است و ترافیک هر روز و هر ساعتش دمار از روزگار شهروندانش درآورده و از همه مهمتر تبریزی که در آستانهی مواجهه با طوفان نمک دریاچهی سابق ارومیه قرار دارد، قرار است به عنوان پایتخت محیط زیست بدرخشد، مبارک است!
اگر قرار باشد برای رسیدن به یک شهر محیطزیستی نصفه و نیمه، بودجههای ملی و بینالمللی پروژههای محیط زیستی جذب نشود، آگاهی عمومی، آموزشهای شهروندی و مطالبهگری مردمی افزایش نیابد و یا مدیران شهری خود را ملزم به پاسخگویی و عمل واقعی نبینند و این انتخاب نیز در حد یک موضوع تبلیغاتی و تشریفاتی باقی بماند و تغییری در زندگی شهری شهروندان ایجاد نکند، پس سلام بر تولد یک لوگوی پوچ و بیفایدهی دیگر با عنوان تبریز ۲۰۲۵!
بعد از تبریز ۲۰۱۸ افت قابل توجهی را در شاخصهای میراث فرهنگی و گردشگری تبریز و استان شاهد بودیم، امید که بعد از ۲۰۲۵ زیر خروار زباله و دود نیروگاه و بتن له نشویم!