به گزارش واحد ترجمه پایگاه خبری یاز اکو به نقل از آرمن پرس، نیکول پاشینیان نخستوزیر ارمنستان گفت: پس چرا کسی که امروز از صلح خوشحال است، در سال ۲۰۱۹ آن بیانیه را داده بود؟ این باید دلیل و توضیح بسیار مشخصی داشته باشد. توضیح واقعاً بسیار مشخص است. من آن بیانیه را به یک دلیل ساده دادم: وطنپرست بودم. این سوال پیش میآید: حالا چه شده آیا من وطنپرست نیستم، آیا حالا کمتر وطنپرست هستم، و وقتی آن را میگفتم خیلی بیشتر بودم؟ پس چگونه این معضل را حل کنیم، دلیل این تناقض آشکار چیست؟
پاشینیان افزود: حالا من با مدلی از وطنپرستی که مادران ارمنستان (که صلح میخواهند) تعریف کردهاند، وطنپرست هستم. در سال ۲۰۱۹ من با تنها مدل وطنپرستی موجود در آن زمان در ارمنستان (با ادعاهای ارضی علیه کشورهای همسایه) وطنپرست بودم.
اما چه کسی آن مدل وطنپرستی را تعریف کرده بود، آن مدل چگونه شکل گرفت؟ آن مدل، مدل وطنپرستی بود که توسط امپراتوری شوروی به طور دقیقتر توسط رهبران آن امپراتوری استالین، خروشچف و برژنف ارائه شده بود. ما متوجه نشدهایم که مدل وطنپرستی که در ارمنستان قبل از ایدئولوژی «ارمنستان واقعی» وجود داشت، بر پایه کتابها، ترانهها، اشعار، آثار هنری و نمایشهایی بود که از دهه ۱۹۴۰ تا دهه ۱۹۸۰ شکل گرفته بودند.
پاشینیان اظهار داشت که مدل وطنپرستی که اتحاد جماهیر شوروی برای ارمنیها شکل داده بود، بیانگر جهتگیری جنوب غربی جاهطلبیهای شوروی بود که در جنگ جهانی دوم پیروز شده و وارد درگیری با ناتو شده بود. این مدل با هدف تضمین این بود که احساسات وطنپرستانه موجود در ارمنستان شوروی از قلمرو جمهوری فراتر رود (ادعاهای ارضی علیه کشورهای همسایه). این ایدئولوژی در طول دههها از طریق کتابها، فیلمها و نمایشها القا شد و روانشناسی اجتماعی ما که به این شکل شکل گرفته بود، باعث ظهور «جنبش قرهباغ» شد. همه ما از خودم شروع کرده، حامل آن روانشناسی اجتماعی بودیم. همان روانشناسی اجتماعی که شوروی شکل داده بود، به نسلهای پرورشیافته در ارمنستان در دهه ۹۰ منتقل شد و هدف عمیق و ناخودآگاه آن از نظر استراتژیک ناممکن ساختن وجود دولت مستقل ارمنستان بود، زیرا کشوری که در بستر مناقشه قرار دارد نمیتواند استقلال واقعی به دست آورد.