به گزارش یازاکو، جعفر ساعینیا_ جنگلهای هیرکانی، این میراث کهن و ثبتشده جهانی، در ارتفاعات نمین و محدوده روستای سقزچی به مرز نابودی رسیدهاند. سالهاست اهالی منطقه فریاد میزنند که درختان سر به فلک کشیده جنگلهای تالش با تبر سودجویان و قاچاقچیان چوب یکی پس از دیگری بر زمین میافتند. اما نه فریادها شنیده شده و نه تدبیری برای توقف این روند اندیشیده شده است.
صحنههای امروز سقزچی بیشتر به گور دستهجمعی درختان شباهت دارد. کورههای زغال در دل جنگل شعلهورند و تنههای درختان قدیمی بهسرعت دود میشوند تا جیب عدهای پر شود. این چرخه شوم سالهاست ادامه دارد و نه تنها منابع طبیعی را نابود کرده، بلکه فرهنگ بهرهبرداری نادرست از محیط زیست را در بین برخی ساکنان تقویت کرده است.
فقر اقتصادی، نبود شغل پایدار و بیتوجهی به توسعه بومی موجب شده است عدهای جنگلخواری و قاچاق چوب را به عنوان راهی برای معیشت انتخاب کنند. اما مسئولیت اصلی بر گردن کسانی است که باید حافظان این منابع باشند: مدیران منابع طبیعی و مسئولان استانی. ضعف شدید در نظارت، فقدان برنامهریزی جدی برای حفاظت و حتی جذب صنایع آلاینده در منطقه، شرایط را بحرانیتر کرده است.
پیامدهای این تخریب تنها محدود به از بین رفتن چند درخت نیست. خشک شدن رودخانهها، فرسایش خاک، افزایش ریزگردها، تهدید تنوع زیستی و مهاجرت ناگزیر مردم محلی تنها بخشی از تبعات این فاجعهاند. با ادامه این روند، امنیت زیستمحیطی اردبیل و حتی شمال غرب کشور در معرض خطر جدی قرار خواهد گرفت.
دادخواهی اهالی سقزچی از دستگاه قضایی آخرین تیر در ترکش است. مردم بارها هشدار دادهاند که در صورت ادامه این وضعیت، آیندهای برای جنگل باقی نخواهد ماند. اکنون نگاهها به دادستانی و نهادهای قضایی دوخته شده تا با قاچاقچیان و تخریبگران برخورد قاطع کنند. بیعملی در این زمینه به معنای همراهی با جنایتکارانی است که حیات جنگل را به تاراج میبرند.
حفاظت از جنگلهای هیرکانی تنها یک وظیفه محلی یا استانی نیست؛ مسئلهای ملی و جهانی است. این جنگلها ریههای تنفسی شمال ایران هستند و نابودیشان تهدیدی مستقیم برای زندگی نسلهای آینده خواهد بود. بیتفاوتی امروز، فردایی بیآب، بیهوای پاک و بیزندگی را به دنبال خواهد داشت.
آیا نهادهای مسئول در اردبیل و کشور بهجای شعارهای محیط زیستی، برای نجات هیرکانی سقزچی وارد عمل خواهند شد؟ یا همچنان باید شاهد دفن تدریجی جنگلها در زیر خاکستر کورههای زغال باشیم؟