به گزارش یازاکو، جعفر ساعینیا- بازگشایی مدارس در تبریز، نه فقط آغاز سال تحصیلی، بلکه نمایش تلخ و عریان انباشت مشکلات شهری بود. خیابانهای پرتردد شهر، از جمله امام، شریعتی، میدان ساعت، چای کنار، چهارراه لاله و… در ساعات ابتدایی صبح و پایان کلاسها به میدان نبرد خودروها تبدیل شدهاند. رانندگان و دانشآموزان، ساعتها در صفهای طولانی گرفتارند و هیچ نشانهای از تسهیل عبور و مرور دیده نمیشود.
هر روز که میگذرد، مشکلات تبریز تلمبارتر میشود و حجم بحرانها به نقطهای رسیده که عبور و مرور در شهر به یک کابوس واقعی تبدیل شده است. ترافیک سنگین، خیابانهای فرسوده، مسیرهای کمعرض، کمبود پارکینگ و مدیریت ناکارآمد شهری، همه و همه شرایط را برای مردم سخت و طاقتفرسا کرده است. بازگشایی مدارس تنها فرصتی شد تا این آشفتگی بیش از پیش آشکار شود و نشان دهد که تبریز با هر روزی که میگذرد، بیشتر از استانداردهای یک شهر مدرن و قابل سکونت فاصله میگیرد.
مردم هر روز شاهد اضافه شدن مشکلات جدید هستند: دیر رسیدن به مقصد، ازدحام در مسیرهای منتهی به مدارس، و اتلاف وقت در جادههایی که گویی هرگز برای حجم فعلی خودروها ساخته نشدهاند. حتی تغییر مسیر یا ساعات حرکت نیز کمکی به کاهش این مشکلات نمیکند و شهر همچنان در چنبرهای از بحرانهای ترافیکی و زیرساختی گرفتار است.
رانندگی در تبریز در ساعات اوج ترافیک، حالتی شبیه آزمون صبر و تحمل دارد. خیابانهای شلوغ و مسیرهای کمعرض خودروها را در صفهای طولانی گرفتار کرده و دانشآموزان و والدین را تحت فشار قرار داده است. هر چه زمان میگذرد، مشکلات ترافیکی و زیرساختی تبریز بیشتر و انباشتهتر میشوند و زندگی روزمره مردم به شدت تحت تأثیر قرار گرفته است.
تبریز، شهری با تاریخ کهن و فرهنگ غنی، امروز درگیر بحرانهای مدرن شده است. جایگاه این شهر نه تنها در ایران، بلکه در جهان نیز قابل تعریف نیست و شهری که زمانی نمونه فرهنگ و تمدن بود، حالا با خیابانهای فرسوده، مسیرهای غیرمنعطف، ترافیک سنگین و زیرساختهای ناکارآمد، روزبهروز از جایگاه اصلی خود دورتر میشود و زوال آن کاملاً مشهود است. این واقعیت تلخ نشان میدهد که تبریز تاریخی، بیش از هر زمان دیگری از استانداردهای مدرن شهری و زندگی شهری فاصله گرفته است و همچنان در محاصره مشکلات بیپایان گرفتار است.