به گزارش یازاکوـ ما در این سرزمین، بحران را جشن میگیریم. هر سال، بنری تازه و تریبونی نو، جشنواره سیب، جشنواره هلو، جشنواره رونق. انگار در این کشور، هرچه خشکتر میشود، رنگ بنرها شادتر میشود!
در حوضه آبریز دریاچه ارومیه، همچنان سیب میکاریم همان محصولی که برای هر کیلو، صدها لیتر آب میبلعد. آیا این است سند توسعه پایدار ما؟ توسعهای که در آن، درخت به ظاهر زنده است اما دریاچه مرده؟
در شندآباد، جشنواره هلو گرفتند و در بنرهای رنگی مینویسند افتخار کشاورزی منطقه. افتخار؟ آری، افتخار نابودی منابع زیرزمینی، افتخار گسترش بیتدبیری در لباسی نو! ما هنوز در همان دور باطل میچرخیم هر سال یک میوه، یک جشن، یک عکس یادگاری، و یک قدم دیگر به سمت بیآبی کامل.
توسعه واقعی، نه در سایهی میکروفون، بلکه در سایهی تفکر رخ میدهد. یعنی شناخت خاک، یعنی تسلیمنشدن در برابر عادت. یعنی اینکه بپذیریم دوران کشاورزی، سنتی، قدیمی، تشنه به سبک نیاکان و دوران مصر باستان تمام شده است. امروز اگر از فناوریهای نوین حرف نزنیم از کشت گلخانهای، از سیستمهای هوشمند آبیاری، از پلنت فکتوری، فردا باید از بیابانسازی حرف بزنیم.
اما دولت جدید چه کرده است؟ همان بنرها، همان سخنان، همان نگاه کوتاهمدت. آیا واقعا تفاوتی میان دولت رئیسی و دولت پزشکیان هست؟ ما به امید اصلاح ساختارها پای صندوق رفتیم، نه برای شنیدن تکرار شعارهایی که حتی خاک هم دیگر باورشان نمیکند.
درآمد کشاورزی سنتی در کل حوزه آبریز یک میلیارد دلار هم نیست، اصلا این درامد توجیه ندارد، حقوق تمام کشاورزان، باغداران را نقدا از بودجه ملی بدهیم می ارزد که محیط زیست حفظ شود تصمیمات تکراری و قدیمی ما را به مسیرهای جدید نمی رساند باید تصمیمات جدی گرفته شود.اگر آب را از زمین بگیرد، زیان است نه توسعه.
آقایان!
سیب نکارید، نهال نکارید، آب نیست.
وقت آن رسیده است که از پشت تریبون پایین بیایید و خاک را لمس کنید. توسعه را با شعار نمیکارند با عقل و آیندهنگری میکارند.
ما برای نابودی منابع سرزمینمان مرثیه میخوانیم جشن نمیگیریم.
