به گزارش یازاکو، مقایسه ایران با کشورهای پیرامونی چه کشورهای پربارانتر شمال غرب و چه کشورهای بیابانی جنوب سالها مورد بحث بوده است؛ در حالی که اقلیم، نه در چارچوب «تصویری کلیشهای از ایران» بلکه در بستر دقیق عناصر علمی مانند ارتفاع، فاصله از دریا، ناهمواریها و الگوهای جوی معنا پیدا میکند؛ ایرانی که یکدست نیست و مواجهه و برنامهریزی یکسان برای اقلیم متفاوت هر منطقهاش سرزمین را به سمت فرسایش منابع، افت سفرههای آب زیرزمینی، خشکسالیهای پیدرپی و در نهایت اتخاذ تصمیمات اضطراری سوق میدهد.
در سالهایی که توسعه، اسکان، صنعت و کشاورزی بدون انطباق با توان اکولوژیک سرزمین پیش رفته، بحرانهای محیطزیستی تشدید شده است و هشدارها به تصمیمهای سختگیرانه نزدیکتر شدهاند؛ از جیرهبندی آب و کاهش فعالیتهای صنعتی تا احتمال جابهجایی جمعیت این در حالیست که به عنوان مثال میانگین اقلیم ایران هیچگاه برای کشاورزی پرمصرف طراحی نشده بود.
فهرست
مقایسه اقلیمی ایران با همسایگان
احد وظیفه – رئیس مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی – در گفت و گو با ایسنا به پرسش پرتکرار افکار عمومی درباره مقایسه اقلیم ایران با کشورهای اطراف پرداخت؛ پرسشی که معمولاً با تصاویری از «برف در ترکیه» یا «سرسبزی سایر کشورها» در شبکههای اجتماعی مطرح میشود.
وی گفت: همه کشورها در مواجهه با خشکسالی یا ترسالی، رفتار و میزان آسیبپذیری یکسانی ندارند. مثل این است که در زیر باران، یک نفر چتر دارد و یک نفر ندارد؛ هر دو با یک پدیده مشابه قرار دارند اما شرایط برای هر یک کاملاً متفاوت است. کشوری که از قبل خود را با محدودیت آب سازگار کرده باشد مانند فردی است که در هوای بارانی چتر خود را همراه دارد. کشوری که بارگذاری جمعیتی، کشاورزی، صنعت و مصرف آب را بیش از ظرفیت منابع آبی خود انجام داده باشد، در همان شرایط اقلیمی، خسارت بسیار شدیدتری میبیند.
وی تاکید کرد: در ایران حجم تقاضا برای آب بسیار بالاتر از توان منابع است و طبیعی است که در دورههای خشکسالی، اثر آن پررنگتر از کشورهایی باشد که مصرف، جمعیت، یا استقرار فعالیتها را متناسب با منابع آب خود تنظیم کردهاند.
وظیفه تصریح کرد: البته این موضوع تکبعدی نیست. کشور نیاز به امنیت غذایی، اشتغال، توسعه و معیشت دارد و هیچکدام از اینها را نمیتوان نادیده گرفت. مسئله این است که این توسعه باید با ظرفیت آب و اقلیم کشور سازگار باشد تا در دورههای خشکسالی، جامعه و طبیعت تابآوری لازم را داشته باشند.
ریشههای خشکسالی در پایتخت کشور
رئیس مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی در ادامه با اشاره به ریشههای مدیریتی بحران آب در تهران تاکید کرد که کمآبی تنها ناشی از اقلیم نیست بلکه سهم خطاهای مدیریتی در آن انکارناپذیر است.
وی افزود: اگر در گذشته آب از سایر حوضهها به تهران منتقل نمیشد، اساساً تهران به این شکل بارگذاری جمعیتی نداشت. اگر مدیریت منابع بهتر انجام میشد، امروز با چنین سطحی از بحران مواجه نبودیم. درست است که در اقلیم خشک قرار داریم اما مدیریت آب نیز به شکل جدی مغفول مانده است.
وظیفه تهران را یک «هاتاسپات» یا نقطه کانونی فشار روی منابع آب توصیف کرد و گفت: اکنون جمعیتی بسیار بزرگ چشمانتظار بارش در بالادست و ذوب برف و انتقال آن از کوه به رودخانه، سد و سیستم لولهکشی شهری است اما وقتی به بالادست نگاه میکنید، میبینید که در حوضههای فرادست، روستاها، باغها، ویلاسازیها و زمینخواری، طبیعت را بیحسابوکتاب تصرف کردهاند. در بسیاری نقاط حتی یک حریم دسترسی به رودخانه وجود ندارد. همه مسیرها بسته شده و اطراف رودها پر از باغ، استخر و ویلاست.
وی افزود: بخشی مهمی از آبهایی که از رودخانههای بالادست منحرف میشود، تبخیر و از دسترس خارج میشود و درصد آبهای ورودی به سد کاهش مییابد و کسر مخازن سدها تنها به سبب کمبود بارش نیست.
رئیس مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی با اشاره به پروژههای انتقال آب تأکید کرد: وقتی راهحل با ظرفیت اقلیمی سازگار نباشد، در آینده بحران را بازتولید و تشدید میکند. ما کشور کمبارشی هستیم بنابراین از هر حوضه که آب برداشت کنیم، هم مبدأ آسیب میبیند و هم مقصد پس از مدتی دچار همان بحران با شدتی بیشتر خواهد شد.
وظیفه گفت: آب در سرزمین ایران، یک منبع فوقحساس است. هرگونه مداخله در آن باید کاملاً منطبق با طبیعت و اقلیم باشد. تجربه نشان داده که انتقال آب، بحران را منتقل میکند. از سوی دیگر هم مبدأ آسیب میبیند، هم مقصد و پس از مدتی بحرانیتر میشود. این مسیر ما را با خسارت بیشتر پس از چند سال دوباره به خانه اول برمیگرداند. بنابراین راهحل پایدار در سازگاری اقلیمی، مدیریت مصرف و آمایش صحیح سرزمین است، نه جابهجایی آب. بنابراین پروژههای انتقال آب، در ساختار اقلیمی و هیدرولوژیک ایران، منطقی و پایدار نیستند.
ایران پرباران نیست؛ آمار حقیقت را میگوید
وظیفه در پاسخ به پرسشی درباره تلقی عمومی از آب و هوای ایران که «ایران کشوری خشک نیست» گفت: ملاک ما باید عدد و آمار رسمی باشد. میانگین بارش بلندمدت ۳۰ ساله ایران ۲۳۵ میلیمتر است و اگر میانگین ۱۰ سال اخیر را حساب کنیم، این عدد به حدود ۲۰۰ میلیمتر یا کمتر کاهش پیدا کرده است بنابراین ایران کشور پربارانی نیست.
وی توضیح داد: در نوار شمالی کشور بارش زیاد است اما فلات مرکزی ایران که بخش عمده کشور را شامل میشود، بارشی بسیار کمتر از متوسط جهانی دارد. میانگین بارش سالانه دنیا حدود ۸۰۰ میلیمتر است، یعنی نزدیک به پنج برابر بیشتر از میانگین بارش فلات مرکزی ایران.
رئیس مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی با اشاره به گرمای شدید ایران در تابستان اظهارکرد: بسیاری از نقاط ایران در تابستان جزو گرمترین مناطق جهان هستند. سال گذشته در شبانکاره بوشهر، دما ۵۶ درجه سانتیگراد ثبت شد که گرمترین نقطه آسیا بود بنابراین از نظر دما و بارش، ایران قطعاً در یک اقلیم گرم و خشک قرار دارد.
ایران را نباید با کشورهای مرطوب و معتدل مقایسه کرد
رئیس مرکز ملی خشکسالی با تأکید بر تفاوتهای اقلیمی گفت: ایران مثل کشورهای کاملاً بیابانی نظیر عربستان یا امارات نیست اما به مراتب خشکتر از ترکیه، آذربایجان و ارمنستان است. میزان بارش ما از عربستان و امارات بیشتر اما از همسایههای شمال غربی و ترکیه بسیار کمتر است. مقایسه درست باید با در نظر گرفتن عناصر اقلیمی مانند ارتفاع، توپوگرافی، فاصله از دریا و الگوهای جوی حاکم انجام شود.
وی تصریح کرد: هر کشوری باید در اقلیم خودش ارزیابی شود. ایران سرزمین یکنواختی نیست. رشتهکوهها، فاصله از دریا، ارتفاع از سطح زمین و ناهمواریها باعث میشود که شرایط اقلیمی در مناطق مختلف آن متفاوت باشد اما میانگین کلی وضعیت جوی ایران گرم و بسیار خشک است.
ایران، مستعدِ کشاورزی انبوه نیست
وظیفه در ادامه گفت: برخلاف تصور برخی، ایران کشور مستعد کشاورزی گسترده نیست. بسیاری از مناطق ایران ظرفیت اقلیمی لازم برای کشاورزی پرمصرف را ندارند. اگر فعالیتهایمان را بر اساس توان اقلیمی سرزمین تنظیم نکنیم، دچار بحران میشویم.
وی افزود: توسعه، جمعیت، کشاورزی و صنعت باید در چارچوب ظرفیت آب و اقلیم طراحی شوند. اگر پایمان را از گلیم سرزمین درازتر کنیم، نتیجهاش را میبینیم؛ همان چیزی که سالها انجام دادیم و امروز هزینهاش را میپردازیم.
رئیس مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی با بیان اینکه نبود برنامهریزی دقیق، کشور را به سمت اتخاذ تصمیمات اضطراری سوق میدهد، ادامه داد: وقتی از بحران صحبت میشود، احتمال تعطیلی، مهاجرت، جابهجایی جمعیت یا کاهش فعالیتها مطرح میشود و به این معنی است که از قبل سناریوهای سازگاری نداشتیم. اگر سالها پیش برنامه توزیع جمعیت، آمایش صنعتی و مدیریت آب هماهنگ با اقلیم تنظیم شده بود، امروز نیازی به اتخاذ تصمیمات اضطراری و اجباری نبود.
وظیفه در پایان اظهار کرد: اگرچه گذشته را نمیشود تغییر داد اما آینده را میتوان مدیریت کرد. اقلیم در حال تغییر است و ما هم باید نحوه تصمیمگیری، توسعه و مصرف منابع را تغییر دهیم. سازگاری با اقلیم یک انتخاب نیست، ضرورت است.
