به گزارش یازاکو، جعفر ساعینیا_ آلودگی شدید هوای شهرهای ایران از جمله تبریز، نتیجه مستقیم تصمیمات اقتصادی دهههای گذشته است. سیاستهای قیمتگذاری دستوری انرژی، تثبیت دستمزدها و کنترل قیمت کالاها، اقتصاد کشور را به سمت دولتی شدن و ناکارآمدی سوق دادهاند. وقتی قیمت واقعی انرژی پایین نگه داشته میشود، زیر نظر دولتی که خود عامل این وضعیت است، نیروگاهها ناچارند برای تأمین نیاز صنایع از سوختهای ارزان و آلاینده مانند مازوت استفاده کنند.
مازوت سوزی علاوه بر مسئله محیط زیستی، نشانه بحران اقتصادی است. این وضعیت نشان میدهد که کنترل دستوری قیمتها و جلوگیری از تطبیق دستمزدها و قیمتها با بازار جهانی، چگونه به بحران انرژی، کاهش رفاه و آلودگی شدید هوا منجر میشود. شهروندانی که توان نفس کشیدن ندارند، عملاً هزینههای پنهان سیاستهای اقتصادی را پرداخت میکنند: هزینه سلامت، کاهش بهرهوری و افت کیفیت زندگی.
علت اصلی بحران، محدود کردن اقتصاد آزاد است. وقتی بازار انرژی، کارآمد و رقابتی نباشد، قیمت واقعی انرژی کشف نمیشود و دولت مجبور به استفاده از جایگزینهای ارزان و آلاینده میشود. در چنین شرایطی، بحران هوا و بحران معیشت بهطور همزمان تشدید میشود.
راهکار علمی مقابله با این بحران، اصلاح ساختار اقتصادی و بازگرداندن مسیر بازار آزاد است. تبریز با موقعیت استراتژیک مرزی خود میتواند تجارت با اروپا و قفقاز را گسترش دهد، درآمد و دستمزدها را افزایش دهد و رفاه مردم را بهبود ببخشد. با افزایش رفاه و درآمد واقعی، امکان پرداخت هزینه انرژی واقعی وجود دارد و نیازی به سوختن مازوت و آلوده کردن هوا نخواهد بود.
تبریز امروز نمیتواند نفس بکشد و این وضعیت نماد ورشکستگی اقتصادی است. بدون اصلاحات، بحران انرژی و آلودگی هوا همچنان ادامه خواهد یافت و هزینههای اجتماعی و اقتصادی افزایش خواهد یافت.
