به گزارش یازاکو، سالهاست این گزاره نانوشته در ذهن مدیران جا خوش کرده که «اگر تهران کاری را انجام داده، پس درست است و باید تکرار شود». این نگاه، از منظر اقتصاد شهری، خطایی استراتژیک است. تهران امروز محصول تمرکز افراطی جمعیت، سرمایه، قدرت و تصمیمگیری است؛ شهری که بزرگ شده، اما متوازن رشد نکرده است. نتیجه این تمرکز، شهری با هزینههای نجومی، بهرهوری پایین، بحران دائمی مسکن، ترافیک ساختاری، آلودگی مزمن و نابرابری فضایی است. شهری که با وجود تزریق مداوم منابع مالی، همچنان از حل مسائل پایهای خود عاجز مانده، چگونه میتواند الگوی توسعه باشد؟
مسئله تهران کمبود پول نیست؛ مسئله، بیماری مزمن در مدل مدیریت و شهرسازی است. تهران نمونه کلاسیک «هزینهکرد بالا با بازده اجتماعی پایین» است؛ جایی که پروژهها زیادند، اما کیفیت زندگی رشد نمیکند. تبدیل چنین شهری به الگو، بهویژه برای شهری مانند تبریز، نه نشانه یادگیری، بلکه نشانه فقدان تحلیل است. در مهندسی شهری، هیچ نسخهای بدون شناخت بستر اقتصادی، جمعیتی و فضایی قابل تعمیم نیست. کپیکردن تهران برای تبریز، یعنی انتقال مشکل، نه راهحل.
تبریز منطق اقتصادی متفاوتی دارد. این شهر بر پایه صنعت، تجارت، لجستیک، بازار تاریخی و پیوندهای منطقهای و فرامرزی شکل گرفته است، نه بر پایه تمرکز سیاسی و رانت اداری. اقتصاد شهری تبریز نیازمند سیاستهایی است که تولید، شبکهسازی، حملونقل کارآمد، تقویت محلات و کیفیت زندگی را همزمان ارتقا دهد. اما تقلید از مدل تهران، شهر را به سمت پروژههای بزرگمقیاس نمایشی، گسترش نامتوازن کالبدی و تضعیف هسته تاریخی سوق داده است؛ مسیری که نه با توان مالی شهر همخوانی دارد و نه با نیازهای واقعی شهروندان.
کپیکاری شاید تصمیمگیری را آسان کند، اما توسعه را ناممکن میسازد. وقتی تنها توجیه یک سیاست این باشد که «در تهران انجام شده»، یعنی عقل اقتصادی شهر تعطیل شده است. تجربه شهرهای موفق جهان نشان میدهد که توسعه شهری نه از تقلید پایتختها، بلکه از بومیسازی سیاستها در شهرهای متوسط و هوشمند حاصل میشود. حتی در داخل کشور نیز شهرهای کوچکتر، با منابع محدودتر، در بسیاری از حوزهها کارآمدتر از تهران عمل کردهاند؛ چون نسخه خودشان را نوشتهاند، نه اینکه نسخه بیمار دیگری را کپی کنند.
تبریز در گذشته نهچندان دور، خود الگوی مدیریت اقتصادی و شهری بوده است؛ شهری که بازار، محله، تجارت و زندگی شهری در آن به شکلی ارگانیک و پایدار به هم پیوند خورده بود. مسئله امروز بازگشت به گذشته نیست، بلکه بازگشت به منطق توسعه تبریز با ابزارهای علمی امروز است. اگر قرار است آیندهای ساخته شود، باید تهران را از ذهن الگوساز حذف کرد. تبریز هرچه بیشتر شبیه تهران شود، همانقدر از هویت، کارآمدی و آینده خود فاصله میگیرد.
