به گزارش پایگاه خبری یاز اکو، دولت سیزدهم مدعی است که میتواند سالی یک میلیون واحد مسکونی تولید کند. برای تحلیل این گزاره، باید چند مورد بیان شود. اول اینکه دولتها اصلاً نمیتوانند این میزان واحد مسکونی بسازند. نه دولت ما، بلکه در جهان هم هیچ دولتی نمیتواند بهشخصه سالی یک میلیون واحد مسکونی بسازد. در طول تاریخ هم تابهحال چنین اتفاقی رخ نداده هست.
آنچه بررسی بازار مسکن ایران و جهان به ما نشان میدهد این است که دولتها در بهترین شکل بین ۴۰ تا ۵۰ هزار واحد مسکونی در سال قادر نیستند تولید کنند. آن هم به این شکل که پیمانکار استخدام کنند و تولید و عرضه را صورت بدهند. این میزان هم عمدتاً در کشورهایی انجام میشود که مشکل مسکن در آنجا حل شده و در واقع مشکلی به این نام ندارند. بازارشان افزایش قیمت ندارد و به تعادل رسیده است. البته علیرغم اینکه بازار مسکن آنها به تعادل رسیده، اما هنوز هم بخشی از دهکهای پایین جامعه قدرت خرید مسکن ندارند، آنها نه میتوانند اجاره و نه میتوانند خانه بخرند. در این کشورهای توسعهیافته هم تنها حدود ۳۰ تا ۵۰ هزار واحد تولید میشود، آن هم در قالب طرحهایی مانند اجاره به شرط تملیک، مسکن اجتماعی، مسکن سازمانی و ملی، یا طرحهایی مانند مسکن مهر و … . این طرحها جز همین ۴۰، ۵۰ هزار واحد تولید هستند و اصولاً دولتها نمیتوانند بیشتر از این هم بسازند.
حالا اگر قرار باشد، بخش خصوصی را وارد بازی کنیم تا آنها سالی یک میلیون واحد مسکونی بسازند، باید به نکات مهم دیگری توجه کرد. دولت باید امکاناتی را تأمین و بستری را ایجاد کند تا بخش خصوصی که ۹۵ درصد سهم تولید مسکن در کشور را در اختیار دارد، بتواند سالی یک میلیون واحد مسکونی بسازد. این اقدام مستلزم این است که کل ساختار اقتصادی مملکت عوض شود. یعنی تشکیلات دولت، ساختار اقتصادی تغییر کند.
با یک حساب ساده باید بگویم که تولید یک میلیون واحد مسکونی باید حدود ۱۰۰ میلیون مترمربع تولید خالص داشته باشد. از طرفی هر یک مترمربع تولید خالص مسکن، نیازمند یک مترمربع خدمات عمومی است؛ یعنی ۲۰۰ میلیون مترمربع. هر یک مترمربع چه آموزشی و چه مسکونی بهاندازه خودش زیرساخت میخواهد، زیرساختهایی از جمله تلفن، گاز، برق، آب، جاده و زیرساختهای مختلف دیگر.
با این حساب، دولت باید ۴۰۰ میلیون مترمربع هزینه کند تا سالی یک میلیون واحد مسکونی خالص قابل بهرهبرداری شود. ۴۰۰ میلیون مترمربع ضرب در ده میلیون تومان – هزینه ساخت هر یک مترمربع واحد مسکونی – رقمی حدود ۴ هزار هزار میلیارد تومان میشود که بهاندازه کل نقدینگی کشور است.
حالا فرض کنیم که کشور مصمم به تولید چنین میزان واحد مسکونی باشد. اما برای آن باید گردش پول سریعی رخ دهد. درواقع با این میزان از حجم گردش پول در کشور نمیشود، سالی یک میلیون واحد مسکونی تولید کرد. تسهیلاتی که داده میشود نهایتا بهاندازه تسهیلات ۴۰ هزار واحد مسکونی است نه یک میلیون. آنهم با تمام موارد شکوک، بازار رهن ثانوی، صندوقهای مسکن، فاینانس و سرمایهگذاری خارجی. به عبارتی همهوهمه باید در خدمت گرفته شوند تا بتوان سالی یک میلیون واحد مسکونی تولید کرد.
اما همانطور که میدانیم هیچکدام از این ابزارهای مالی در ایران راه نیفتاده و جوابگو نیست، آن هم به این دلیل که اقتصاد ما غلط است. ساختار اقتصادی نیمهدولتی و خصوصی مشکلات زیادی دارد. ساختار دولتی ضربه زیادی به بخش خصوصی زده و در واقع مسکن ضربهگیر اقتصاد دولتی شده است.
لذا تولید یک میلیون واحد مسکونی به این سادگی و راحتی نیست. ما در بهترین شرایط و دوران نتوانستیم چنین تولیدی را در بخش خصوصی داشته باشیم.