به گزارش واحد ترجمه پایگاه خبری یاز اکو به نقل از خبرگزاری آناتولی، بر اساس دادههای بانک جهانی درآمد سرانه ملی ایران که در پایان سال ۲۰۱۷ میلادی ۴۴۴ میلیارد دلار بود، در پایان سال ۲۰۲۰ به ۱۹۱ میلیارد دلار کاهش یافت. این به معنی کاهش ۶۰ درصدی درآمد سرانه ملی است. کاهش درآمد ملی در طول جنگ ۸ ساله ایران و عراق کمتر از این میزان بود.
بر اساس دادههای بانک جهانی، ۲ شاخص درآمد ملی جداگانه برای ایران در بازه زمانی ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۰ و همچنین شاخصهای تورم و نرخ ارز در جدول ۱ ارائه شده است.
شاخص تولید ناخالص داخلی محاسبه شده با توجه به پول ملی ایران ریال (تومان) در سال ۲۰۲۰ در ستون B جدول ۱ نشان داده شده است.
کل ارزش افزوده یا کل ارزش پولی کالا و خدمات آماده مصرف نهایی تولید شده در ایران در سال ۲۰۲۰ در حدود ۳۳٫۰۵۸ تریلیون ریال است. این میزان با استفاده از قیمتهای جاری برای سال ۲۰۲۰ محاسبه شده است.
از آنجا که ریال یک ارز معتبر در سراسر جهان نیست، نهادهای بینالمللی به جای محاسبه کل با ارزهای ملی کشورها، ارزهای رایج بینالمللی را ترجیح میدهند و بنابراین مقایسه درآمد بین کشورها را میتوان به راحتی انجام داد.
موسسات بینالمللی مانند بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول عموما از دلار آمریکا در گزارشات خود استفاده میکنند و موسساتی که زیر چتر اتحادیه اروپا فعالیت میکنند از یورو در این محاسبات استفاده میکنند.
در همین راستا برخی مشکلات در تبدیل تولید ناخالص داخلی که با توجه به واحد پول ایران محاسبه میشود به دلار آمریکا (یا هر ارز دیگری) بوجود میآید. مهمترین مشکل در زمینه ایران، سردرگمی ناشی از سیستم نرخ ارز ثابت و همچنین در دسترس بودن نرخ ارز آزاد در بازار است.
بانک مرکزی ایران در نوامبر ۲۰۱۸ (درست پس از اعمال تحریمها) نوعی سیستم نرخ ارز ثابت (NIMA) را برای مدیریت موثرتر منابع ارزی کمیاب معرفی کرد. در این سیستم، نرخ ارز ثابت ۱ دلار آمریکا برابر با ۴۲۰۰۰ ریال است.
در این سیستم، بانک مرکزی ارز با نرخ ثابت را تنها به شهروندان ایرانی که به دلایل خاصی به خارج از کشور میروند یا برای واردات کالاهای خاص اختصاص میدهد.
ارقام تولید ناخالص داخلی با نرخ فعلی یا نرخ بازار محاسبه شده در جدول ۱ ستون A نشان داده شده است.
تولید ناخالص داخلی که با توجه به نرخ فعلی بازار به دلار آمریکا محاسبه می شود، از سال ۲۰۱۸ به سرعت کاهش یافته است. مهمترین دلیل این امر افزایش ریسک پس از خروج ایالات متحده از برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) است.
با افزایش ریسک، ارزش پول ایران به سرعت و تا حد زیادی در برابر دلار آمریکا در بازار آزاد کاهش یافت.
اگر نرخ نیما (۱ دلار = ۴۲۰۰۰ ریال) که توسط بانک مرکزی ایران به عنوان مرجع در نظر گرفته شده بود به جای نرخ بازار در نظر گرفته شود، تولید ناخالص داخلی در سال ۲۰۲۰ حدود ۷۸۷ میلیارد دلار آمریکا (۳۳٫۰۵۸/۴۲۰۰۰=۷۸۷) خواهد بود.
کدام محاسبه صحیح است؟ ۱۹۲ میلیارد دلار یا ۷۸۷ میلیارد دلار آمریکا؟
در هر دو محاسبات به دلایلی مشکلاتی وجود دارد. اولین مشکل مربوط به پیشینه تغییر نرخ ارز در ایران است. قیمتگذاری در بازار ارز ایران عمدتاً ناشی از قیمت گذاری ریسک است تا واقعیت های بازار (بنیادی).
با توجه به این واقعیت که مردم به دلیل نگرانی از خطرات ژئوپلیتیک منابع مالی خود را از ریال ایران به دلار آمریکا منتقل میکنند، باعث شده که ارزش ریال در برابر دلار آمریکا کاهش قابل توجهی داشته باشد. قیمت گذاری نرخ ارز به جای دلایل مربوط به ساختار اقتصادی، بر اساس درک ریسک شکل میگیرد.
محاسبه ۷۸۷ میلیارد دلار آمریکا که با نرخ ارز ثابت محاسبه شده نیز حقیقت را منعکس نمیکند. در حالی که همه قیمتها در ایران در بین سالهای ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۰ افزایش چشمگیری داشته، غیرقابل تصور است که نرخ ارز که نشان دهنده قیمت ارز خارجی بر حسب پول ملی است، ثابت بماند.
راه حل چیست؟
محاسبه مجدد این ارقام، کنار گذاشتن جزئیات فنی و اشاره به یک مدل ساده اقتصادی به درک واضحتر تصویر اقتصاد ایران کمک می کند. این محاسبه نرخ تورم را از یک سو در نظر خواهد گرفت و همچنین اثر ایجاد شده توسط “درک ریسک” را حذف خواهد کرد.
طبق رویکرد شکاف تورم که اغلب در ادبیات مالی بین المللی استفاده میشود، تغییر نرخ ارز بین دو کشور برابر است با تفاوت تورم مشاهده شده در این کشورها.
هنگامی که ستون D و ستون E در جدول ۱ مورد بررسی قرار میگیرند، میتوان مشاهده کرد که نرخ تورم و تغییر نرخ ارز در سالهای ۲۰۱۶ و ۲۰۱۷ نزدیک به هم بودهاند. این روند در زمان خروج آمریکا از برجام تغییر کرده است.
بر اساس دادههای بانک جهانی، نرخ تورم در ایران بین سالهای ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۰ به ترتیب عبارتند از: ۱۸ درصد، ۳۹٫۹ درصد و ۳۴٫۲ درصد.
با فرض اینکه یک سبد مصرفی کالاها و خدمات مختلف به ازای ۱۰۰ ریال در ابتدای سال ۲۰۱۸ خریداری شده است، با توجه به نرخ تورم ذکر شده در بالا، این سبد تا پایان سال ۲۰۲۰ با قیمت ۲۲۲ ریال قابل خرید است.
در ایالات متحده، نرخ تورم بین ۲۰۱۸ و ۲۰۲۰ به ترتیب، ۱٫۹ درصد، ، ۲٫۳ درصد و ۱٫۴ درصد بود.
اگر قیاس سبد برای ایالات متحده تکرار شود، با این فرض که سبد مصرفی کالا و خدمات مختلف با قیمت ۱۰۰ دلار در ایالات متحده در ابتدای سال ۲۰۱۸ خریداری شده باشد، این سبد مصرفی تقریبا در پایان سال ۲۰۲۰ با قیمت ۱۰۶ دلار خریداری میشود.
هزینه سبدها طی ۳ سال در دو کشور ۲۱۰ (۲۲۲/۱۰۶ = ۲۱۰) بود. قیمتها در ایران ۲٫۱ برابر بیشتر از ایالات متحده افزایش یافتهاست.
به همین دلیل لازم است اثر تورم از ارزش تولید ناخالص داخلی محاسبه شده با نرخ ارز ثابت بالا و همچنین اثر تورم ناشی از افزایش قیمت در تولید ناخالص داخلی حذف شود.
بر اساس این محاسبه، تولید ناخالص داخلی ایران در سال ۲۰۲۰ بدون احتساب تورم تقریبا ۳۷۵ میلیارد دلار بود.
طبق محاسبات مذکور، اقتصاد ایران در سه سال گذشته در مقایسه با سال ۲۰۱۷ حدود ۲۰ درصد کوچک شده است.
اگرچه تولید ناخالص داخلی محاسبه شده توسط بانک جهانی با توجه به نرخ فعلی دلار آمریکا از نظر فنی نادرست نیست اما تصویری که برای سیاست گذاران در مورد اقتصاد ایران ترسیم میکند بیش از ناراحتکننده است. هرچند دادههای بانک جهانی دلالت بر آن ندارند، اما می توان گفت که اقتصاد ایران در سه سال گذشته دچار انقباض جدی شده است.