یاز اکو؛ ساسان نیکرفتار خیابانی – سپتامبر و اکتبر ۲۰۲۰ آغازی بود بر پایان ۲۸ سال اشغال غیرقانونی ارمنستان بر سرزمینهای قرهباغ که در تمامی دعاوی حقوقی و بینالمللی نیز محکوم شده بود و با این حال به اشغالگری خود ادامه میداد. در این میان حمایتهای آشکار گروه مینسک از ارمنستان به عنوان کشورهایی که قرار بود در مورد مسئلهی قرهباغ بین ارمنستان و آذربایجان میانجیگری کرده و آنها را به حل و فصل صلحآمیز تشویق کنند، موجب سکوت بینالمللی و جفا در حق آذربایجان شده بود. حمایت روسیه –به دو دلیل مسیحی بودن این کشور در مقابل کشور مسلمان جمهوری آذربایجان و دیگری اطاعت بیچون و چرای این کشور از روسیه- و از طرفی فرانسه و آمریکا –به عنوان دو کشوری که بزرگترین لابی ارمنستان در آنجا حضور دارند – اشغال غیرقانونی قرهباغ را که توام با نسلکشی اهالی بومی و تخریب آثار تاریخی و تبدیل مساجد به اصطبل بود، ادامهدار کرد.
با این حال جمهوری آذربایجان طی این سالها با استفاده از اهرم تولید نفت و تسهیل کسب و کار و باز کردن پنجرهی سرمایهگذاری توانست رشد اقتصادی خود را بهبود ببخشد و توان نظامی خود را نیز تقویت کند. آذربایجانی که از سال ۱۹۸۹ با شروع اغتشاشات جداییطلبان ارمنی و به دنبال فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی تا سال ۱۹۹۲ بهراحتی بخش قابل توجهی از اراضی خود را در مقابل تهاجم ناجوانمردانهی گروههای مسلح غیرقانونی و میلیشیاهایی که اقدام به کشتار و نسلکشی مسلمانان در قرهباغ کوهستانی میکردند از دست داده بود، در کمتر از ۴۵ روز توانست شکست سختی به مزدوران ارمنی وارد کند.
آن هم در شرایطی که هیچ حمله و تهاجمی به خاک ارمنستان انجام نداد در حالیکه دولت ایروان شهرهای گنجه، بردع، ترتر، تووز، نخجوان و باکو را با آماج موشکهایش مورد حمله قرار داد و باری دیگر به کشتار غیرنظامیان دست زد.
و این بار هم اگر نبود پیشدستی روسیه، در عرض چند روز خانکندی و دیگر مناطق باقیمانده نیز به طور قطعی و مستقیم به دست آذربایجان میافتاد.
توافقنامهی آتشبس ناگورنو-قرهباغ در ۹ نوامبر ۲۰۲۰ با میانجیگری فدراسیون روسیه منعقد شد و از نیمهی شب ۱۰ نوامبر به وقت مسکو به اجرا درآمد. این توافقنامه به امضای الهام علی اف، رئیسجمهور مهوری آذربایجان، نیکول پاشینیان، نخستوزیر جمهری ارمنستان و ولادیمیر پوتین رئیسجمهور فدراسیون روسیه رسید. آرائیک هاروتیونیان، رئیس جمهوری خودخوانده آرتساخ نیز با اتمام جنگ موافقت کرد. طبق این توافقنامه دو طرف پذیرفتند که به درگیری نظامی پایان دهند، تا ابتدای دسامبر بخشی از مناطق مورد مناقشه تحت کنترل ارمنستان در قره باغ کوهستانی به آذربایجان مسترد شود، دو هزار نیروی حافظ صلح روس برای دستکم پنج سال در گذرگاه لاچین مستقر گردند. راهی از استان سیونیک ارمنستان برای دسترسی جمهوری آذربایجان به جمهوری خودمختار نخجوان گشوده شود که آن نیز مورد حفاظت نیروهای روس قرار گیرد (کریدور زنگهزور) کشورهای ایران، ترکیه، گرجستان، پاکستان و بریتانیا از این توافقنامه استقبال کردند و آن را تبریک گفتند.
جمهوری آذربایجان طی کمتر از یکسال اقدامات گستردهای برای بازسازی آثار تاریخی تخریب شده، حملو نقل و ایجاد زیرساختهای مهم در شهرهای فضولی، کلبجر، لاچین و شوشا دست زد.
ماجرای جادهی گوریس-قافان: در این میان جادهای که از مسیر نوردوز (گمرک و تنها گذرگاه رسمی ایران و ارمنستان) به ایروان عبور میکرد در دو نقطه – که به نام گوریس-قافان معروف است- وارد خاک جمهوری آذربایجان میشود. این جاده در دوران شوروی به دلیل اینکه این دو منطقه دو کشور مستقل نبودند، مورد مناقشه و اهمیت نبود. پس از فروپاشی شوروی و اشغال مناطق قرهباغ این جاده به دست ارمنستان افتاد، اما پس از توافقنامه سه جانبه، ۲۱ کیلومتر از این جادهی کوهستانی براساس نقشههای مصوب اتحاد جماهیر شوروی متعلق به جمهوری آذربایجان بوده و میبایستی به این کشور برگردانده میشد، و ارمنستان متعهد شد این اراضی را به آذربایجان واگذار و در کمتر از شش ماه جادهی جایگزین را احداث کند. ولی نبود بودجه و تعلل دولت ارمنستان در احداث جادهی جایگزین، باعث شد دولت آذربایجان طبق تمامی قواعد بینالمللی مبنی بر دریافت عوارض گمرکی از خوروهایی ورودی به کشوری دیگر اقدام به گرفتن مبلغی در حدود ۱۳۰ دلار از خودروها و کامیونهای عبوری از این مسیر کند. ولی برخی با بزرگنمایی این مسئله و سانسور اصل مطلب سعی کردند که این اقدام آذربایجان را به شکلی دیگر نشان دهند.
ماجرای کریدور زنگهزور نیز که امروز دستمایهی تحلیلهای تحریفشدهی لابیهای ارمنی داخل کشور و ایرانشهریها شده، از گذشتههای دور به شکل مسیری امن برای عبور مستقیم کالا و مسافر بین جمهوری آذربایجان و جمهوری خودمختار نخجوان بوسیلهی احداث خط راه آهن سراسری برقرار بود و پس از جنگ اول قرهباغ با بدخواهی ارامنه تخریب و بسته شده بود و در طول هشت سال جنگ تحمیلی ایران و عراق و ناآرامی بنادر جنوبی ایران، تنها راه ورود کالا از روسیه و اروپا به ایران بود و قرار نیست که گذرگاه جدیدی احداث شود بلکه این گذرگاه از یکصد سال گذشته وجود داشته و دارد و قرار است طبق توافقنامهی ۲۰۲۰ قرهباغ، به شکل مسیری امن برای عبور مستقیم بین جمهوری آذربایجان و جمهوری خودمختار نخجوان مورد استفاده قرار بگیرد و این هیاهوها در مورد قطع شدن مسیر ارمنستان با مرز ایران برای هیچ است و هیچگونه تغییری در مرز بین ایران و ارمنستان اتفاق نخواهد افتاد.
حمایت ترکیه از جمهوری آذربایجان در خلال جنگ دوم قرهباغ و در روند بازسازی این مناطق بر کسی پوشیده نیست. اتحاد ترکیه با پاکستان نیز امری آشکار است. در این میان رزمایش مشترک بین ترکیه، پاکستان و جمهوری آذربایجان در دریای خزر شاید از سویی امری طبیعی و اجرای رزمایشی بین سه کشور دوست با منافع مشترک باشد، اما طبیعی است که ایران نیز رزمایشی در نزدیکی مرزهای این کشور انجام دهد و قدرت و آمادگی خود را به رخ آنها بکشد.
در این میان دوستی و منافع مشترک متعدد میان ایران، آذربایجان و ترکیه بر کسی پوشیده نیست و دوران سلسلههای پادشاهی هم گذشته که کشورها به خاک یکدیگر حمله کنند و مرزها را جابجا. قواعد بینالمللی حرف اول را میزند. جمهوری آذربایجان بهتازگی از درون یک جنگ مهم بیرون آمده و بیش از سه هزار شهید داده است. و اداره و بازسازی مناطق قرهباغ انرژی زیادی از این کشور خواهد برد و هیچگاه حتی فکر تعرض و تغییر مرزها را آن هم در مقابل کشور قدرتمندی چون ایران به ذهنش خطور نمیکند. ایران نیز پس از فشارهای ظالمانهی و تحریمهای ناجوانمردانه امریکا و جامعهی بینالملل، هدفی جز امنیت بیشتر و تقویت وضعیت اقتصادی خود ندارد. ترکیه خود نیز به اندازهی کافی در لیبی و سوریه درگیر هست.
چیزی که جای سوال دارد، این است که در منطقهی آذربایجان و دو سوی ارس آرامش برقرار است اما لابیهای ارمنی داخل کشور و طرفداران ذهنیت تخیلی نظریه ایرانشهری در حال تحریک سردمداران منطقه هستند تا از آب گلآلود ماهی بگیرند. رسانههای ارمنی روسی هیچ حرف و سخن و اعتراضی نسبت به کریدور زنگهزور و ابجایی مرزها ندارند ولی برخی در داخل چنان بر کورهی تحریک میدمند و واقعیت را وارونه جلوه میدهند که گویا مرز ایران و ارمنستان، مسیر کریدور شمال و جنوب بوده و تجارت ایران با چین و اروپا!!!!!! از این مسیر رخ میداده و حال این مرز مسدود خواهدشد!!!!! داستان هر چه که هست بوی حسن نیت و واقعگویی از آن به مشام نمیرسد.
دیگر زمان گسترش امپراتوری های عثمانی و ایران باستان گذشته است. دنیای امروز چنین اندیشههایی توهمی را برنمیتابد. همان کسانی که ذهن اردوغان را برای ایجاد امپراتوری عثمانی کوک میکنند در ایران نیز به دنبال تحریک و جنگ و جدال برای گسترش قلمرو و بازگشت به دوران پادشاهی و سلطنتطلبی هستند.
این رجزخوانیهای بین دولتها امری طبیعی است؛ جواب رزمایش، رزمایش است. کسانی که بر طبل جنگ میکوبند و روزانه دنبال هشتکسازی هستند، به اهداف شوم خود نخواهند رسید، بیهوده آب بر هاون نکوبید.