بهمن رسولی استاد دانشگاه و کارشناس گرافیک محیطی در وبینار قابلیتها و موانع توسعهی پایدار شهر تبریز تاکید کرد: بستهی گرافیک محیطی در سازمان زیباسازی شهرداری نه به شکل تخصصی که بیشتر سلیقهای دنبال میشود، گاهی به نظر میرسد که تنها با اضافه کردن چیزهایی به زیبایی میرسیم اما حقیقت این است که گاهی با حذف نازیباییهای موجود میتوان به زیبایی رسید.
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری یاز اکو، وی افزود: متاسفانه شهر ما پر شده از مجسمهها و مجسمهسازانی که خود را صاحبنظر میدانند اما بهراستی تعریف ما از زیبایی چیست؟ آنچه امروز شاهدیم حجم بالای آلودگیهای بصری در سایهی نصب اِلِمانها و مجسمههای بدور از هویت و ناهمخوان با فرهنگ این شهر است. برای مثال مجسمهی فیلها در ورودی شاهگلی چه مناسبتی با شهر تبریز دارد؟ وقتی کسی وارد تبریز میشود بدنبال چه چیزی است؟ آیا این تصویر سنخیتی با هویت شهر تبریز دارد؟! بارها در این باره تذکر دادم و پاسخ تنها این بود که هزینه شده است!
وی با اشاره به مجسمههای موجود در پیادهگذر تربیت گفت: حس نوستالژیکی که این مجسمهها تداعی میکنند ما را به گذشته خود بازمیگردند و یادآور آرامش گمشده در بطن ناآرامی و آشفتگی دنیای مدرن است.
وی تاکید کرد: قرار نیست در بحث دهکدهی جهانی مشابه هم شدن را پی بگیریم بلکه باید با تکیه به هویت تاریخی و بافت شهری درصدد حفاظت از آنها برآییم.
این صاحبنظر حوزهی هنر با بیان اینکه در بحث گرافیک شهری کپیکاری از سایر شهرها درست نیست، گفت: اصفهان متمایز و متفاوت از تبریز است، شرایط جغرافیایی تا فرهنگ حاکم بر جامعه موجب میشود تا حتی رنگ مورد استفاده در گرافیک بهشدت تاثیرگذار باشد.
وی ادامه داد: ما حتی شیوههای نقد را هم بلد نیستیم و تنها با اکتفا به نظر و سلیقهی شخصی گرافیک شهر را به آشفتگی رساندیم و سکوت را از شهر حذف کردیم و با ایجاد آلودگیهای بصری در عصر توسعهی تکنولوژی عملاً امنیت فکری و روانی را از شهروندان سلب کردیم.
وی با انتقاد از حجم گستردهی تبلیغات شهری گفت: در بحث تبلیغات شهری تبریز، از اندازهی بیلبوردها تا محل نصب و حتی تصویری که روی آن منتشر میشود مناسب نیست؛ چرا یک سازمان میتواند با اکتفا به نفوذ خود هر جا که خواست بیلبورد یا مجسمه نصب کند آن هم بیتوجه به بافت فرهنگی و تاریخی آن منطقه، اینها فاجعه است و باید مقابل این خودسریها و نابسامانیها گرفته شود.
وی با انتقاد از بیبرنامگیها در حوزهی طراحی و زیباسازی شهر گفت: ده روز مانده به نوروز میآیند و برای نوروز فکر کنند تا هرچه زودتر چند مجسمه یا المان ساخته و نصب و البته رفع تکلیف شود، این در حالی است که باید از یک سال قبل در این باره فکر شود نه ده روز مانده به نوروز. برای مثال تخممرغهای نوروزی ایدهی بسیار جالبی بود اما وقتی تمام شد جایی برای تخممرغ نبود!
وی با بیان اینکه ما هویت خود را داریم و این است که روح و روان ما را به آرامش میرساند، گفت: مخاطب باید با طرح و حجمی که ساخته میشود ارتباط بگیرد و ذهنش با آن درگیر شده و احساس آرامش کند اما آنچه امروز شاهدیم با خیل مجسمههایی که تنها باعث شدند ارزشها به ضد ارزش تبدیل شده و جایگاه آن افراد یا کارهایشان پایین آورده شود.