یاز اکو؛ رضا همراز – در این امر هیچ شکی نیست که حکومت ملّی آذربایجان در طول یکسال حیات خود مصدر خدمات فرهنگی زیادی بود که دوست و دشمن به آن معترفاند. این دولت مستعجل در دوازدهم شهریور 1324 بیانیه خود را صادر و در21 آذر 1324 رسماً به فعالیت پرداخته و بعد از یکسال با یورش وحشیانهی نیروهای نظامی شاه مخلوع و به خاک و خون کشیده شدن هزاران نفر آذربایجانی، سقوط کرد. در این مجال پرداختن به کارهای حکومت ملّی نم تواند عملی باشد و همان بهتر که این مهم به افراد خبره واگذار گردد . اما بیانصافی است که یکی از مهمترین اقدامات حکومت ملّی آذربایجان را نادیده گرفت. به نظر راقم یکی از مهمترین کارهای انجام یافتهی حکومت ملّی آذربایجان تاسیس دانشگاه تبریز بود که در منطقهای به بزرگی آذربایجان بسیار جدّی و ضروری مینمود. متاسفانه عدّهای بياطلاع از تاريخ دانسته یا نادانسته از چه رو تاسیس این دانشگاه را به سال 1326 و گاهی 1327دانسته و نوشتهاند. حال آنکه برابر اسناد و مدارک موجود در کتابها و نیز روزنامهی آذربایجان، ارگان فرقهی دموکرات، دانشگاه تبریز به موجب فرمان مورخه 9/10/ 24 حکومت ملّی در سال 1325 شمسی رسماً افتتاح و شروع به کار نموده است. اوّلین رئیس دانشگاه تبریز مرحوم دکتر نصرتالله جهانشاهلوی افشار بود که چند سال قبل در کشور آلمان رخ بر خاک گذاشت. به این ترتیب دانشگاه تبریز دوّمین دانشگاه ایران پس از دانشگاه تهران شد.
جالب است که بدانیم این دانشگاه در بدو تاسیس شامل سه دانشکده بود. دانشکده پزشکی که مدت تحصیل شش سال بود کشاورزی و تعلیم و تربیت (که دارای چهار شعبه به ترتیب زیر بود 1- زبان و ادبیات 2- تاریخ و جغرافیا 3- فیزیک و ریاضیات 4- شیمی و طبیعیات که دوره تحصیل در این دانشکده سه سال بود) که اصطلاحاً طب، فلاحت و تعلیم و تربیت گفته میشد. شش ماه جهت گشایش، اقدامات اوّلیه و تدوین کتب درسی برای دانشجویان آذربایجانی وقت صرف و در سال جدید دانشجویان با خیال آسوده و فراخ بال به سر کلاسها رفتند. در مدت شش ماه معلمین و اساتید چندی نیز جهت تدریس در کلاسها انتخاب شده و سایر ملزومات نیز به تدریج تهیه شدند. استادان از پزشکان، دبیران با سابقه و سرشناس تبریز و مهندسین برگزیده شده بودند. تنها یک نفر استاد ریاضیات عالی از باکو استخدام شده بود. میرجعفر پیشهوری در رشته زبان و ادبیات و ادبیات کلاسیک تدریس میکرد. دروس در تمام کلاسها به زبان آذربایجانی بود و درس زبان آذربایجانی برای همه رشتهها اجباری بود. استاد این درس زندهیاد گنجعلی صباحی بود که در مدیریت داخلی دانشکده هم فعالیت میکرد. اوقات درس دانشگاه از ساعت 2 تا 8 بعد از ظهر بود. به این ترتیب استادان شاغل و آن دسته از دانشجویان که شاغل بودند میتوانستند به کار و درس خود برسند. برای مخارج دانشگاه حکومت ملّی یک میلیون تومان پول پرداخت کرده بود.
کلنگزنی دانشگاه در 22/3/25 اجرا شد. در این مراسم مرحوم محمّد علی صفوت تبریزی یکی از خدمتگذاران و معارفپروران آذربایجانی که خدمات فرهنگیاش اظهر من الشمس است به ایراد سخنرانی پرداخته و گفتند: «چند روز پیش جهت انتخاب زمین مناسب برای دانشگاه با حضور آقای پیشهوری به سوی مدخل شرقی شهر رفتیم. در مدخل شهر باغ قدیمی صاحب دیوان را دیدیم که دیوارهای ضخیم همانند قلعهها داشت و در آن ساختمان وحشتآوری قرار داشت.این ساختمان را برای ما زندانی بنا کرده بودند تا واردین به شهر با دیدن بنا به خود بلرزند.این مدفنی بود که برای آزادیخواهان ساخته بودند.برای بنای این ساختمان مبلغ 400 هزار تومان قبل از جنگ خرج کرده بودند. نصف این پول را به جیب زده و نصف دیگر را هزینه کرده بودند. خلاصه ما وارد این ساختمان شدیم. آنجا را بازدید کردیم … آقای پیشهوری پس از ملاحظه آنجا گفت، من طرفدار زندان نیستم، من طرفدار مدرسهام. مسافری که به شهر وارد میشود نه زندان و بازداشتگاه بلکه باید مراکز علم وعرفان یعنی دارالفنون را ببیند.»

در مراسم بازگشایی و افتتاح دانشگاه تبریز لیدر فرقه دموکرات آذربایجان میر جعفر پیشهوری از اهمیّت دانشگاه صحبت و اضافه کرد که، ما فرزندان دهقانان را از روستاها به اینجا آورده و نسبت به تعلیم و تعلم آنها نهایت سعی و کوشش را خواهیم کرد. برای مخارج ابتدایی دانشگاه به جهت تامین لباس و سایرامکانات دانشجویان دو میلیون تومان و به جهت آمادهسازی کلاسها نه میلیون تومان اعتبار داده بودند.
به گزارش روزنامه وارهایت منتشره در برلین غربی، پولی که حکومت ملّی آذربایجان برای کمک دانشگاه اختصاص داده بود یک سوّم بودجه را شامل میشد که در مقایسه با بودجهی که رژیم شاهنشاهی برای کل آذربایجان اختصاص داده بود به مراتب بیشتر بود. دانشگاه تبریز در آن سالها به یک موسسه علمی پژوهشی و به امکانات آموزشی و رفاهی نیز تجهیز شد. این دانشگاه ابتدا در محل دانشسرای پسران شروع به کار نموده، یعد از چندین ماه نیز حکومت ملّی بنای جدید دانشگاه را در محل فعلی بنیان نهاد. این بنا را در زمان رضا شاه چنانکه مذکور شد برای تاسیس زندان به جهت زندانی کردن روشنفکران و نخبگان آذربایجان در نظر گرفته بودند که نام محلاش نیز باغ صاحب دیوان نام داشت. برای کمک به این بنا از ملّت صادق آذربایجان که گاهی اوقات با توسّل به زور مالیات میگرفتند چهار صد هزار تومان هم خرج کرده بودند. با دیدن این عمل زشت دستاندرکاران حکومت ملّی در بنای آنجا، دانشگاه تبریز را تاسیس کردند و جوانان و جویندگان علم و دانش به جای زندان به دانشگاه رهسپار شدند .
جهت تحصیل در سال 1325 برای دانشکده پزشکی 60 نفر، تعلیم و تربیت 120 نفر و برای دانشکده کشاورزی 60 نفر دانشجو مورد قبول واقع شده بود. دانشجویان شهرستانی از اینکه کارمند بودند یا غیر کارمند در صورتی که در تبریز مسکن نداشتند و نیز دانشجویان بیبضاعت از تسهیلات شبانهروزی از مزایای خوابگاه و رستوران (صبحانه، ناهار، شام) رایگان نیز استفاده میکردند.
خبرنگار روزنامه آذربایجان نیز در مرداد ماه 1325 به سراغ دکتر جهانشاهلو رئیس دانشگاه آذربایجان رفته و سوالاتی مبنی بر چگونگی تشکیل دانشگاه، آشنایی با وضعیت آن و … سوالاتی پرسیده بود. مخبر روزنامه میپرسد که برای آینده کدام دانشکدهها را در نظر گرفتهاید؟ که رئیس دانشگاه وقت تبریز میگوید: امسال برای ضرورتها و احتیاجات مدنی ملتمان دانشکدههای پداگوژی و طب را در نظر گرفتهایم. چرا که سلامتی و معارف جزء ضروریترین احتیاجهای ملت آذربایجان و آمال حکومت ملّی آذربایجان میباشد . در سال بعد نیز دانشکدههای داروسازی، فنی و سایر رشتهها انشا الله دایر خواهد شد. سپس خبرنگار از استقبال مردم میپرسد که وی خاطرنشان میسازد، از بدو تاسیس این دانشگاه چه جوانها و چه میان سالها با استقبال چشمگیر، ما را دلگرم کردهاند و هر روز تقاضاهایی مبنی بر ادامه تحصیل در ردههای بالا به دست ما میرسد. تاسیس دانشگاه در دلهای مردم شور و شعف و شادی را به ارمغان آورده و آنها از این کار بسیار خرسندند. چنانکه اشاره شد اسمنویسی برای سال تحصیلی جدید (اوّل مهر ماه 1325) آغاز و از تاریخ 10 تیر ماه لغایت 15 مرداد ماه 25 انجام گرفت. آنهایی که دیپلم ششم متوسطه داشتند، بدون کنکور و فارغ التحصیلان پنجم متوسطه و دانشسرای مقدماتی با گذراندن کنکور پذیرفته شدند . کنکور در شهریور ماه انجام گرفت و در موعد مقرر کلاسها تشکیل یافت.
اين منطقه چون از شعور سياسي – اجتماعي بالايي برخوردار بود گه – گاهي در دانشگاه سر و صداها و به عبارتي اعتراضاتي به رژيم ميشد. گاهي شدت اين اعتراضاتي به حدي ميرسيد كه مسئولين مملكت پا در مياني ميكردند. مانند اعتراض سال 1346 كه تصميم گرفته م شود دربهاي دانشگاه بسته ميشود اما همين كه شاه اين گزارش گونهها را ميديد لب به اعتراض ميگشود . در يكي از اين گزارشها كه به توسط امير عباس هويدا به شاه ارائه گرديده بود او سخت بر آشفته و فوقالعاده عصباني شده و گفته بود ( چطور ميتوان توجيه كرد دانشگاهي را كه پيشهوري تاسيس كرده است ما آنرا منحل كنيم)
متاسفانه در اردیبهشت سال 1353 نام این دانشگاه به آذرآبادگان تغییر نام یافت. بعدها این نام حنیفنژاد و سپس به نام دانشگاه تبریز نهایی شد. در خاتمه ذكر يك مطلب خالي از لطف نيست. آن هم اسامي روساي دانشگاه تبريز از بدو تاسيس تا امروز كه به قرار زير ميباشند.
- دكتر نصرت الله جهانشاهلوي افشار- رئیس ( سال 1325 )
2- دكتر خانبابا بياني ( مولف كتابی به نام غائله آذربايجان ! – از 9 آبان 1327 تا 31 مرداد 1329- رئیس )
3-دکتر منوچهر اقبال( از 31 مرداد تا 27 شهریور 1330- رئیس )
4-دکتر سجادی استاندار وقت در تاریخ 30 دی ماه 1330 بسمت ریاست دانشگاه و کفالت دانشکده پزشکی منصوب شدند.
5-پروفسور محسن هشترودی – فيزيكدان ، رياضيدان ، شاعر و اديب برجسته تبريزي ( از 23 بهمن 1330 تا فروردین 1332 – رئیس )
6- ناصر قلی اردلان ( سرپرست – از اردی بهشت 1332 تا مرداد 1332)
7 – دکتر محمد شفیع امین ( رئیس – از30 مرداد 1332 تا 30 اردی بهشت 1335 )
8- دکتر غلامعلی بازرگان دیلمقانی (از 7 شهریور 1336 تا اول مرداد 1343 – رئیس – اين شخص در زمان حكومت ملي آذربايجان چندين مقاله در روزنامه آذربايجان به زبان تركي نوشته كه يكي از آنها در حق مرحوم سعيد سلماسي بود . ايشان همچنين چند يادداشت در مجله يادگار نيز نوشته بودند. )
9 – سرتیب محمد علی صفاری (از اول مرداد 1343 تا 6 خرداد 1346 – سرپرست)
10-مهندس تقي سرلك ( استاندار وقت آذربایجان – سرپرست – از 6 خرداد 1346 تا 29 تیر 1346)
11- دکتر هوشنگ منتصری کوهساری ( از 6 خرداد 1346 تا شهریور 1347 – رئیس )
12- دکتر منوچهر تسلیمی ( از 11 شهریور 1347 تا اردی بهشت 1350 – رئیس )
13- دکتر علی اکبر حسنعلی زاده (از15 تیر 1351 تا 8 شهریور 1351 – سرپرست )
14 دکتر حمید زاهدی ( از 8 شهریور 1351 تا 28 بهمن 1353 – رئیس )
15- دکتر محمد علی فقیه ( از 28 فروردین 1354 تا 11 شهریور 1356 – رئیس )
16- دکتر میر منوچهر مرتضوي ( مولف كتاب زبان ديرين آذربايجان ، مكتب حافظ و… از 12 شهریور 1356 تا اول خرداد 1357 – رئیس )
17- دکتر قباد فتحي ( اول خرداد 1357 تا اول مرداد 1357 – سرپرست )
18 –دکتر حبيب الله مجير مولوي ( از اول مرداد 1357 تا 15 شهریور 1357 – سرپرست )
19 – دکتر ابوالفتح ثقه الاسلامي ( از منسوبين شهيد نيكنام ثقه الاسلام تبريزي – از7 اسفند 1357 تا 8/3/1358 – سرپرست )
20 –دکتر حسین باروقي ( از 9/2/1358 تا 28/1/1359 – سرپرست )
21- دكتر حسين صادقي شجاع ( از 28/3/1359 تا 8/5/1362 – رئیس )
22 – دكتر حسين سيفلو ( برگزار كننده اولين كنگره زبان تركي با حضور استاد زنده ياد دكتر سيد محمد حسين شهريار، پروفسور حميد نطقي و … از 1362 تا 1368 – رئیس )
23 – دكتر سید مهدی گلابي( از 1368 تا 1370 – رئیس )
24- دكتر محمد علی حسين پور فيض ( از 1370 تا 1381 – رئیس )
25 – دكتر محمد رضا پور محمدی دلال ( از 1381 تا 1384 – رئیس )
26 –دكتر محمد حسین سرور الدين ( از 1384 تا 1387 – رئیس )
27- دکتر سید محمد تقی علوی ( از 1387– رئیس )
28-دکتر پرویز آژیده
29-دکتر محمد رضا پور محمدی دلال
حکومت ملّی آذربایجان به هنگام به قدرت رسیدن، دربهای معارف و مدارس را به روی خلق آذربایجان گشود و جالب اینکه ملت نیز از این امر خیر به نحو شایسته ای استقبال کردند. البته نیاکان و پدران آذربایجانیان صدها سال قبل طعم شیرین علم را چشیده و مراکز علمی آموزشی را در موطن خود تاسیس کرده بودند که شهرت و آوازه آنها خیلی جاها را مسخّر کرده بودند . مانند مجمع ربع رشیدی ، رصد خانه مراغه، مجموعه سلطانیه، بنای مجلل غازان خان بنام شنب غازان یا شام قازان و …
اکنون دانشگاه تبریز با پشت سر گذاشتن بیش از هفت دهه، جز فعّال ترین ، بزرگترین و معتبرترین دانشگاههای کشورمی باشد که سالانه هزاران دانشجو از آنجا فارغ التحصیل شده و به خدمت جامعه در می آیند .
منابع ، ماخذ و توضیحات :
1- سیلاحلا اولچولن تورپاق – میانالی علیرضا – 1384- کانادا ، ونکووئر شهری ، صص 356-345
2- روزنامه آذربایجان- پنج شنبه دهم مرداد 1325- شماره 264 – تبریز
3- آذربایجان دمکرات – استاد بهزاد بهزادی – تهران 1384
4- روزنامه آذربایجان ،شماره 240 – چهارشنبه 12 تیر 1325 تبریز
5- تاريخچه چهل ساله دانشگاه تبريز (اين تاريخچه نيز گويا تاسيس دانشگاه تبريز را 1326 مي نويسد. اگرچه اين كتاب به نظر نگارنده نرسيده ولي از معرفي كتاب فوق در مجله آدينه شماره 23 – 22 اردي بهشت 67 سود جسته ام . )
6- در سندي كه به نظر رسيده و با امضاء ديبائيان توقيع گشته آمده است :
آقاي عبدالله مجاوري ارسباران مدرسه لرينين معلمي
31/6/25 تاريخلي نامه نين جوابيندا 25/ شهريور/25 تاريخيندن همان ايين آخرينه كيمي كه انیورستيه امتحانيندا شركت اتمكدن اوتورخدمتده حاضر اولميوبسوز حقوقلي مرخصليك سيزين حقوقوزده منظور اولونور .
گفتني است كه تاريخ امضا اين سند 3/7/25 مي باشد – بنگريد : سيري در تاريخ آموزش و پرورش شهرستان اهر/ابوالفضل دادور، تبريز 1386 ، نشر ياران ، ص315
7- مصاحبه با دكتر هوشنگ منتصري رئيس پيشين دانشگاه تبريز –مجله ي فرهنگي و هنري بخارا/شماره 21-22 –آذر و اسفند 1380/
8- در جزوه ای که به مناسبت هشتمین سال تاسیس دانشگاه تبریز چاپ و نشر گردیده ، سال 1333 به عنوان هشتمین سال تاسیس دانشگاه قید گردیده . در صفحه 42 همان کتاب موضوعی نوشته شده که جالب است . این موضوع گزارشی است از شاه وقت ، محمد رضا پهلوی که چنین نوشته :
« پس از عرض گزارش اعلیحضرت همایون شاهنشاهی فرمودند : در سال 1325 فرصتی حاصل شد که از دانشگاه تبریز دیدن کنم و آنروز فکر ایجاد تاسیسات لازم برای داشتن یک دانشگاه کامل در هر رشته پیدا شد …»
9-تاریخچه دانشگاه تبریز / دکتر عباس قدیمی قیداری / از سری انتشارات دانشگاه تبریز – تبریز 1388 . متاسفانه در این کتاب نیز مبنای تاسیس دانشگاه تبریز سال 1326 گرفته شده . اما در متن کتاب خواهی – نخواهی به تاسیس آن در زمان حکومت ملّی آذربایجان اشاره هایی گردیده است !
10- جالب است بدانیم که دو سال بعد از افتتاح پر شکوه دانشگاه تبریز نشریه این دانشگاه با عنوان « نشریه دانشکده ادبیات تبریز » شروع به انتشار کرد. در این مجله مستطاب دانشمندانی همچون سید حسن تقی زاده ، حاج حسین نخجوانی ، میرزا عبدالله مجتهدی ( عطارد) ، سید حسن قاضی طباطبایی ،احمد ترجانی زاده ، دکتر عبدالرسول خیامپور ، دکتر مهدی روشن ضمیر ، دکتر منوچهر مرتضوی و … مقالات و اشعار ذیقیمتی قلمی می کردند .نقل است که مرحوم علامه علی اکبر دهخدای قزوینی زمانی گفته بود که کلیه نوشتجات نشریه دانشکده ادبیات تبریز ذیقیمت و خواندنی می باشند . دانشگاه تهران که اوّلین دانشگاه ایران بود و در سال 1313 شمسی افتتاح گردیده بود بعد از 20 سال یعنی در سال 1333 صاحب مجله گردیده است ! در چند شماره نخست نشریه دانشکده ادبیات تبریز ، دکتر خیامپور نسبت به نگارش مقاله ای سودمند با عنوان غلط های مصطلح کردند . اولین لغتی که ایشان شروع به توضیح نمودند ، لغت آزوقه بود و در توضیح آن از منابع پایه سود جسته و ثابت کرده بودند که این کلمه ترکی است . و به نوعی کم رنگ هم که شده از زبان و ادبیات ترکی دفاع و عنوان کرده بودند . بعد دبیران مجله اقتراح گذاشته بودند . که این مورد با سلیقه سعید نفیسی جور در نیامده و جواب تندی که مسحون از افترا و جسارت بود نوشته بود که خوشبختانه با درایت دبیران درج نشده و نویسنده آن را به مجله یغما می سپارد و آن نامه بدون در نظر گرفتن آئین نامه مطبوعاتی ، در آنجا درج می شود . پس از مشاهده مسئولین مجله جوابیه ای با نزاکت و علمی به آن لاطائلات و بدون امضا نوشته می شود . نویسنده این جوابیه کسی نبود جز حضرت آیت الله حاج میرزا عبدالله مجتهدی که از اعالم و اعاظم روزگار بودند . بلاخره سردرگمی سعید نفیسی مورد خنده خیلی ها شده و مجدداً جوابیه ای می نویسد . اما این بار تندتر از قبل که مجدداً جوابی در شان نویسنده نوشته می شود. گویند سالها سعید نفیسی دنبال نویسنده این جوابیه ها بود و از قلم اش شگفت زده . دوستانش که فهمیده بودند این قلم مرحوم مجتهدی است به ایشان تذکر داده بودند که کسی را یارای مجادله با ایشان نمی تواند باشد و همان به که سکوت اختیار کند و سعید نفیسی ناخواسته دم فروبسته ، سکوت اختیار می کند !
11- در ماخذ 9 سندی ارائه گردیده که در نوع خود خواندنی است .زمانی دکتر منوچهر اقبال در اعلامیه ای سنگ بنای دانشگاه تبریز می داند چنین نوشته بود :
« روز شنبه چهاردهم دی ماه 1325 کمیسیونی با حضور جناب آقای دکتر اقبال وزیر بهداری و مرکب از آقایان دکتر حبیبی و دکتر کاسمی و دکتر بیانی و صادقی نژاد رئیس فرهنگ و دکتر رضا زاده شفق در تبریز درباره دانشگاه تبریز انعقاد یافت و در اصل موضوع ، یعنی لزوم ادامه دانشگاه ، وحدت نظر حاصل شد . آمار و توضیحات لازم و مسائل دیگر به موجب گزارشی که از طرف متصدیان فعلی دانشگاه با همکاری آقای رئیس فرهنگ تهیه خواهدشد ، پس از مطالعه و رسیدگی توسط آقایان دکتر حبیبی و دکتر بیانی تنظیم خواهد گردید ، بلافاصله به مرکز تقدیم خواهد شد . و نیز تصمیم گرفته شد هزینه نگهداری وضع فعلی را اداره فرهنگ آذربایجان بلافاصله تامین کند »
12-دانشگاه تبریز مجهز به کتابخانه ای غنی نیز بود که پس از فروپاشی فرقه و تاراج کتابهای آنجا ، اکنون بعضی از کتابها یا مجلات در کتابخانه ملّی تبریز هستند که چندین عنوان از آنها شناسایی و به نظر نیز رسیده است .
13- اطلاعیه ای با عنوان « آذربایجان اونیوریسته سی » مبنی بر شرایط تحصیل در دانشگاه نیز در روزنامه « آزاد ملت » به تاریخ سه شنبه 11 تیر 1325 – تبریز درج گردیده است . همچنین مشابه این اطلاعیه نیز در هفته نامه «ارومیه» به شماره 49 – 1 شنبه 23 تیر ماه 1325 مندرج گردیده بود .
