یازاکو؛ پری اشتری _ ماه گذشته نمایش «هفت طبقه» به کارگردانی امیرعلی محمدزاده در مجتمع فرهنگی هنری شهر مرند به مدت ۵ روز اجرای عمومی شد.
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری یازاکو، خوشبختانه روز اول اجرای این نمایش مهمان اهالی تئاتر شهر مرند بودیم. برای پیدا کردن سالن نمایش از چند نفری در خیابان، سراغ مجتمع فرهنگی شهر را گرفتیم و تعدادی از شهروندان گویی بار اول بود که این اسم را میشنیدند. اما بعد، حضور مشتاق تماشاگر در سالن، حکایت از چیز دیگری داشت.
امیرعلی محمدزاده، کارگردان این نمایش در خصوص سختیهای کار نمایش در شهرستان میگوید: «اولین مشکل تئاتر در شهرهای کوچک کمبود بازیگر حرفهای و کاربلد است، من با تمام کاستیها اعم از مجهز نبودن سالنها و پلاتوها، اصلیترین دغدغهام همین کمبود بازیگر به معنای واقعی کلمه بود. بازیگرانی هم که هستند اکثراً فرم کار کردهاند و از تئاتر صحنهای دور بودهاند بنابراین رساندن بازیگران به حد ایدهآل برای اجرای روی صحنه انرژی مضاعفی میبرد.»
البته بدون شک یکی از نقاط قوت نمایش «هفت طبقه» در مقایسه با دیگر کارهایی که در شهرهای کوچک استان آذربایجان شرقی اجرا میشوند، بازی خوب و مسلط بازیگرانی بود که به گفتهی عوامل، عدهایشان برای اولین بار روی صحنه میرفتند.
محمدزاده میافزاید: «از نظر من مدیران و مسئولان ذیربط باید در وهلهی اول شرایط آموزش اصولی را در شهرستانها فراهم کنند. در حالحاضر در خود مرند تحصیلکردههای تئاتر کم نیستند، اما هیچ شرایطی برای برگزاری کلاسها و کارگاههای آموزشی برای آنها در شهر خودشان فراهم نیست.»
وی تأکید میکند: «البته من همهی کملطفیها را به گردن مسئولان نمیاندازم، چه بسا که خود هنرمندان و پیشکسوتان نیز بیمهریشان کم نبوده است و همینجا با تمام احترامی که برای تمام این عزیزان قائلم باید خواهش کنم که تعاریف خود را از پیشکسوت بودن تغییر دهیم. من معتقدم پیشکسوت باید بهروز و با اخلاق باشد، مگر غیر از این است که ارسطو معیار ورود به هنر را اخلاق معرفی میکند؟ اما متأسفانه ما برخی پیشکسوتهایی را دیدیم که کوچکترین حمایتی از جوانان این عرصه نکردند و علیرغم این که برای تماشای کار دعوت شده بودند، قدم به سالن نگذاشتند.»
این کارگردان جوان که خود دانشآموختهی مقطع کارشناسی ارشد رشتهی نمایش دانشگاه نبیاکرم(ص)تبریز است، در خصوص اهمیت علم و تحصیلات در زمینهی هنر میگوید: «اکنون ما در عصری زندگی میکنیم که علم با سرعت نور در حال پیشرفت است و اگر کسی بخواهد خودش را به عنوان هنرمند به جامعه معرفی کند، راهی جز آموزش اصولی (که میتواند غیردانشگاهی هم باشد) ندارد. ممکن است استثنایی وجود داشته باشد، اما باز هم معتقدم بعد از یکی دو کار تجربی، موارد استثنا نیز چارهای ندارند جز اینکه به سمت آموزش و دانشگاه بروند.»
محمدزاده ادامه میدهد: «من اصولاً آدمی نیستم که گلایه کنم و همیشه تلاش میکنم حرفم و اعتراضم را با کار تئاترم به گوش مخاطبان و مسئولان برسانم و در حال حاضر فکر میکنم آنچه امروز نیاز اصلی تئاتر شهرستان است. اتحاد هنرمندان و زنده نگه داشتن تئاتر بدنه است…»
وی تأکید میکند: «مخاطب شهرستان با تئاتر صحنهای ناآشناست و این ضعف ما هنرمندان است. پس پیشنهاد من این است که کمی از تئاتر خیابانی فاصله بگیریم و حتی شرکت در جشنوارهها را رها کنیم و به جای آن وقت و انرژی خود را برای تولید تئاتر فاخر و صحنهای بگذاریم.»
امیرعلی محمدزاده میگوید: «من با افتخار میگویم که ما توانستیم با تمامی سختیها و کمبود امکانات، مخاطب عام را پای تئاتر صحنهای بکشانیم و از دست من هنرمند این برمیآید و از این به بعد هم تلاش خواهم کرد به خانوادهی هنری خودم که تئاتر است، خدمت کنم، چه با تولید کار جدید و چه با برگزاری کلاسهای آموزشی.»
مسلم اینکه در شرایط کنونی که در مرکز استان آذربایجان شرقی، تبریز، تئاتر و حواشی آن هنوز که هنوز است با موانع و چالشهای ریز و درشت روبروست و هنوز مشکلاتی دارد که حلِ آنها همت والای مسئولان شهری و استانی را میطلبد، اجرای نمایش در شهرهای کوچکتر نشاندهندهی عشق و امید بیکران کسانی است که با ایمان قدم در مسیر هنر گذاشتهاند و شکی نیست که همین عناصر موانع را از سر راه برمیدارند… البته اگر کسی یا کسانی پیدا نشوند که با بیدرایتی موانعی بر موانع بیفزایند.