به گزارش پایگاه خبری یاز اکو، معاون رفاه اجتماعی وزیر رفاه در گفتوگویی تلویزیونی گفت:« میانگین خط فقر در کشور برای خانواده ۴ نفره حدود ۴ میلیون تومان و برای شهر تهران کمی بیشتر نزدیک ۵ میلیون است!»
آدم گاهی فکر میکند که آیا این مدیران عزیز و دوست داشتنی کشورمان در ایران زندگی میکنند یا خانه و زندگیشان در سوئیس است و گاهی میآیند و حرفی میزنند و دوباره به زندگی عادی خود بر میگردند.
بعید نیست چند روز دیگر بیایند و بگویند میانگین قیمت پراید در کشور ۷ میلیون تومان است و میشود با ۳۰۰ میلیون تومان در شمال پایتخت خانه خرید!
کار به جایی رسیده است که به جای اینکه از مسئولان محترم بخواهیم که مشکلات ما را حل کنند باید درخواست کنیم، حداقل بدبختیمان را تکذیب نکنند.
اگر قرار بود این سخنان از هر معاون وزیر پذیرفتنی باشد از معاون وزیر کار قابل قبول نیست آن هم در دولت مردمی که قول داده بودند بین مردم باشند و در میدان.
واقعا یک خانواده ۴ نفر میتواند با ۵ میلیون تومان در تهران زندگی کند؟ زندگی عجیب و غریب نه، یک زندگی عادی بدون هیچ کار اضافهای؟
نه نمیتواند. بسیاری از ما مردم عادی، سبد زندگیمان را از تفریح، خدمات اجتماعی و فرهنگی، خرید لباس و وسایل دیگر، خالی کردیم و فقط زندگی میکنیم که زنده باشیم.
تازه این خانواده ۴ نفره، شانس بیارد که صاحبخانه باشد وگرنه بخش مهمی از درآمد خود را باید خرج اجاره خانه کند. شانس بیارد که فرزندانش دانشگاه آزادی نباشند و یا مدرسهشان هر ماه کمک تحصیلی نخواهد.
سری به بازار مواد اولیه یک زندگی ساده بزنید تا ببینید آیا میشود با ماهی ۵ میلیون تومان یک زندگی خیلی خیلی ساده داشت؟
الان کار به جایی رسیده است که برای خرید مواد اولیه زندگی از جمله یخچال را باید با وام بانکی خرید. به نظر شما یک خانواده ۴ نفره با ۵ میلیون درآمد چند سال باید کار کنند تا یک یخچال ایرانی برای خود بخرد.
اصلا بیایید یک کاری کنیم؛ ۵ میلیون تومان پول رایج مملکت را در اختیار جناب معاون بگذاریم و به او بگوییم با این میزان پول یک ماه زندگی کن.
همین حرفها نشان میدهد که چقدر سبک زندگی مسئولان کشور با مردم فرق میکند و سواره از پیاده خبری ندارد. درد اما این است که برخی از مردم با ۴ یا ۵ میلیون به سختی در این شرایط سخت اقتصادی زندگی میکنند و با صورت سیلی خود را سرخ نگه میدارند و این درحالی است که زیر خط فقر واقعی نزدیک ۱۱ میلیون تومان است.
امیدوارم به مرحلهای برسیم که مسئولان حداقل مشکلات مردم را درک کنند و با حرفهایشان نمک به زخم جامعه نباشند.