به گزارش پایگاه خبری یاز اکو به نقل از اقتصاد آنلاین، این توییت خبرنگار فارین پالیسی است که از گمانهزنیها برای دیدار وزرای خارجه ایران و آمریکا صحبت کرده و اجلاس امنیتی مونیخ را (که اتفاقا روسیه در آن حضور ندارد) مکان مناسبی برای دیدارهای متقابل میداند. او در ادامه از قول پرایس نوشته: «ارزیابی ما این است که در میانه مراحل نهایی یک مذاکره پیچیده هستیم. این دوره تعیینکنندهای است که طی آن خواهیم فهمید که آیا بازگشت متقابل به برجام در راه است یا خیر؟ بازگشت متقابل با پایبندی به برجام، بهترین راه برای اعمال محدودیتهای قابل راستیآزمایی دائمی بر برنامه هستهای ایران است. باید منتظر روزهای آینده باشیم.»
در همین حال وب سایت شبکه خبری بلومبرگ مدعی شده که مذاکرات در وین بر سر برنامه هسته ای ایران در آستانه کنفرانس امنیتی مونیخ متوقف شده است و مذاکرات وین از جمله موضوعات مورد بحث در کنفرانس امنیتی مونیخ خواهد بود. بلومبرگ نوشته “دیپلماسی برای بازگرداندن توافق هسته ای ایران با قدرت های جهانی در وین به بن بست رسیده و هیچ یک از طرفین هنوز تمایلی به اتخاذ تصمیمات سیاسی ندارند.”
از سوی دیگر بیانیه سایت وزارت خارجه آمریکا در مورد سفر بلینکن به مونیخ در مورد مذاکرات صحبتی به میان نیاورده است. در این بیانیه آمده مهمترین ماموریت بلینکن این است که “با متحدان درباره تلاش های هماهنگ برای ترغیب روسیه به تنش زدایی بحث کند.” اما واقعیت اینجاست که مذاکره مستقیم با وزیر خارجه ایران یکی از احتمالاتی است که نمیتوان آن را از نظر دور داشت.
فهرست
مذاکره غیرمستقیم، طرحی در بنبست
واقعیت این است که در سال ۲۰۱۵ هم تا زمانی که مذاکرات بین ایران و ایالات متحده اتفاق نیفتاد و طرفین به توافقی رو در رو نرسیدند، برجام شکل نگرفت. در آن زمان اراده سیاسی در دو کشور بر این بود که توافقی شکل بگیرد که بتواند مبنای توافقات بعدی و حل چالشهای دیگر بین ایران و ایالات متحده باشد. اما در نهایت این اتفاق نیفتاد. اما در دور جدید مذاکرات ایران با حضور آمریکا موافقت نکرد. اشکال این اقدام این بود که طرفین دیگر مذاکره به دلیل ذینفع بودن در توافق نمیتوانستند پیام رسان خوبی برای رساندن خواستهای ایران به طرف غربی باشند. از طرف دیگر آمریکا (جدای از چین و روسیه) به دلیل اختلاف با تروئیکای اروپایی بر سر میزان غنیسازی ایران، نمی تواند به این سه کشور نیز برای رساندن پیام اعتماد کند.
علاوه بر این برای رسیدن به توافق و پشت سر گذاشتن اختلافات، باید ایدههای جدیدی طرح شود. اما این ایدهها باید توسط ایران و آمریکا طرح شود، چون بقیه مذاکره کنندگان جزو تحریم کنندگان و تحریم شوندگان نیستند. در واقع دلیل اصلی عدم پیشرفت مذاکرات را شاید بتوان همین موضوع دانست. هر چند طرف های دیگر مذاکره تلاش کنند که نتیجه هر چه سریعتر حاصل شود، اما اشکالات فنی موجود بر سر راه توافق است که جلوی این اتفاق را میگیرد.
آیا مذاکره مستقیم شکل میگیرد؟
برای همین هر از چند گاهی از وین صحبت هایی مبنی بر دیدار مقامات ایران و آمریکا مطرح شده که بلافاصله هم به تکذیب انجامیده، اما به نظر میرسد اجلاس امنیتی مونیخ که اتفاقا ایران و آمریکا جزو شرکت کنندگان همیشگی این اجلاس در سطوح بالا هستند، همان مکانی باشد که دیدار مقامات در آن شکل بگیرد. در حال حاضر با خبرهایی که از وین میرسد به نظر میرسد بیشتر مشکلات بین طرفین حل شده و توافق بسیار نزدیک است. اما هنوز مشکلاتی از قبیل شرط ایران برای عدم خروج آمریکا از برجام در وین روی میز مانده و هیچ طرفی نمیتواند آن را بر عهده بگیرد.
برای همین حسین امیرعبداللهیان، وزیر خارجه کشورمان که اخیرا با فاینشنال تایمز مصاحبه کرده، معتقد است: «افکار عمومی در ایران نمیتواند سخنان رییس یک دولت را به عنوان تضمین پایبندی به تعهدات قبول کند، چه رسد به دولت آمریکا که از برجام خارج شده است.» او پیشنهاد کرده پارلمانها یا روسای پارلمانهای طرفهای مذاکره، شامل کنگره آمریکا، نوعی بیانیه سیاسی درباره تعهداتشان به توافق و بازگشت به اجرای برجام صادر کنند. اقدامی که حتی اگر هم قابل اجرا باشد نیازمند نوعی مذاکره مستقیم خواهد بود. چیزی که وزیر خارجه کشورمان آن را پرهزینه میداند: «آخرین پاسخ ما به آمریکایی ها این بود که هرگونه گفتگو برای دولت من هزینه بسیار سنگینی خواهد داشت. ما حاضر نیستیم بدون این که یک چشم انداز روشن و قوی برای رسیدن به یک توافق خوب با تضمین پایدار در مقابل مان قرار داشته باشد، وارد پروسه مذاکره مستقیم با آمریکا شویم.» اشارهای مستقیم به مشکلاتی که در داخل ایران برای رسیدن به یک توافق پایدار وجود دارد. چرا که یکی از انتقادات هواداران دولت رییسی به روحانی و ظریف، اعتماد به آمریکا و مذاکره مستقیم با واشنگتن بود.
آمریکا آمادگی توافق را دارد؟
البته وضعیت در ایالات متحده هم مطلوب نیست. بایدن با تصویر رهبر قدرتمندی که وحدت ملی را شکل میداد، فاصله بسیاری دارد و جمهوریخواهان قویتر از همیشه در حال فشار به کاخ سفید هستند. امروز شماری از جمهوریخواهان در مجلس نمایندگان آمریکا در نامهای به جو بایدن، رییس جمهور این کشور، هشدار دادند در صورتی که توافق هستهای با ایران به تائید کنگره نرسد، سرنوشتی همجون برجام پیدا خواهد کرد. در این نامه آمده: «اگر بدون تأیید رسمی کنگره با رهبر ایران توافق کنید، موقتی و غیرالزامآور خواهد بود و به سرنوشت برجام دچار خواهد شد.» و ناگفته پیداست هر گونه توافقی که غنی سازی ایران را صفر نکند، بند غروب را دائمی نکرده باشد و محدودیت موشک های بالستیک ایران را در توافق نیاورد، هیچگونه شانسی در کنگره نخواهد داشت. حتی اگر بایدن امیدوار باشد که در انتخابات کنگره در آبان ۱۴۰۱ اکثریت دموکرات پیروز انتخابات باشند. همچنین در نامه قانونگذاران جمهوریخواه به بایدن با برخی از خواستههای ایران از جمله درخواست «ضمانت» مخالفت شده است. آنها خطاب به جو بایدن نوشتهاند: «به شما یادآوری میکنیم که قدرت ارائه چنین ضمانتی را ندارید.» همچنین آنها گفتهاند که در صورت حضور رییس جمهور بعدی (جمهوریخواه) در کاخ سفید، اولین کار بیرون آمدن از توافق خواهد بود. پس به نظر نمیرسد بایدن توان دادن یک ضمانت حقوقی برای عدم خروج از برجام را داشته باشد. از طرف دیگر بایدن اصولا علاقمند نیست ایران غنی سازی را بالاتر از این چیزی که هست ببرد، برای همین مساله ایران در کاخ سفید بسیار پیچیدهتر از آن است که به نظر میآید.
در سوی دیگر بحران اوکراین نیز آمریکا را در مقابل روسیه قرار داده و باعث فشار بیشتر جمهوری خواهان به رییس جمهور آمریکا شده است. برای همین به نظر می رسد آمریکا امروز از هر زمان دیگری برای رسیدن به یک توافق (ولو موقت) علاقمندتر باشد.
توافقی خیلی دور، خیلی نزدیک
به هر روی، با اینکه امروز توافق میتواند نزدیکتر از هر زمان دیگری باشد، ظاهرا گرههایی وجود دارد که راهحل آن علیرغم هزینه های بسیار، مذاکره مستقیم است. اما باید دانست که این توافق هر چند هم که محکم باشد، عمر چندانی نخواهد داشت و رییس جمهور بعدی با هر شرایطی به سادگی میتواند از توافق خارج شود یا حتی ذیل توافق، تحریمهای حداکثری بر ایران اعمال کند. پس ضمانت عدم تحریم ایران، تبدیل توافق حقوقی به توافقی اقتصادی و البته اصلاح جدی زیرساختهای تحریم پذیر در کشور است. در این میان هر چه زمان از دست برود، به ضرر ایران و البته به نفع تندروهای دو طرف خواهد بود.